بریده‌هایی از کتاب بهانه‌ها را رها کنیم!

«گذشته را چیزی قطعی و ثابت تلقی نکنیم، یا چیزی تماماً بی‌حاصل، پوچ و توخالی. شاید اگر بر روی ویرانه‌های آن بالا رویم سرانجام به چیزی باشکوه‌تر دست یابیم.» هنری ودزورث لانگ‌فلو

«اگر می‌خواهید همه چیز به دست بیاورید، همه چیز را رها کنید.» گرچه ممکن است کمی عجیب به نظر برسد اما وقتی تسلیم چیزی می‌شوید، آن به نقطه قدرت شما بدل می‌شود.

آنچه که اکنون هستید ناشی از باورهای شماست و نه سلول‌های شما.

«یک جای پای تنها، روی زمین جاده نمی‌سازد. همان‌گونه که یک فکر تنها جاده‌ای در ذهن شما نمی‌سازد. برای ساختن یک جاده واقعی، ما مکرر در مکرر راه می‌رویم. برای ساختن یک جاده ژرف ذهنی نیز باید مکرر در مکرر به افکاری بیندیشم که می‌خواهیم بر زندگی‌مان تسلط داشته باشند.»

«هرکس که عشق او را لمس کند در تاریکی گام برنمی‌دارد.» (افلاطون)

«به یاد گذشته و چشم به راه آینده. فقط همین لحظه است که وجود دارد. از این‌رو تلاش برای زندگی کامل در این لحظه، مبارزه با چیزی است که پیش از این اتفاق افتاده است.» آلن واتس

به احتمالات توجه کنید، به چیزهای خوبی که اتفاق افتاده‌اند و آن احساس خوبی که درون‌تان جریان دارد

«اگر به تو اجازه می‌دادند که تنها یک خصیصه را در زندگی‌ات انتخاب کنی باید این را برمی‌گزیدی: سرزندگی.»

اگر چنین چیزی قبلاً اتفاق نیفتاده پس باید بیشتر تلاش کنم که حالا اتفاق بیفتد. دیگر نمی‌خواهم اسیر گذشته‌ها باشم.»

به تعبیر هنری فورد، خواه باور بکنید که شما استطاعتانجام کاری را دارید یا نه، در هر صورت حق با شماست

شما لیاقت را به دست نمی‌آورید. شما استحقاق همه آن چیزهایی را که این دنیای باشکوه به شما تقدیم می‌کند دارید، درست به قدر دیگران.

موجودیتِ وجه ناشناخته و پرجذبه وجود خود را بشناسید.

گفته می‌شود حضرت عیسی، وقتی وارد دهکده‌ای می‌شد مردم از حضور او به وجد می‌آمدند. هیچ‌کس نمی‌توانست او را غمگین و افسرده سازد. با یادآوری این که هیچ‌کس نمی‌تواند به دلیل ناتوانی خود شما را غمگین سازد، مسیح‌گونه شوید. اگر کسانی که در اطراف‌تان هستند عصبی و افسرده‌اند و شما را به لحاظ عاطفی و احساسی به تحلیل می‌برند، این وظیفه شماست که انرژی مورد نیازتان را برای خود تأمین کنید ـ لزومی ندارد شما در منفی‌بافی آنها شریک شوید.

استفاده از این فکر که من می‌توانم از عهده‌اش برآیم منجر به یکی از این دو اتفاق می‌شود: (۱) همکاری جمعی از طریق همسویی با جهانی که هیچ کمبود یا محدودیتی ندارد فعال و برانگیخته می‌شود و (۲) شما برای عملی ساختن آنچه بدان فکر می‌کنید دست به کار می‌شوید.

همین جا و همین لحظه به خود بگویید: «من هیچ‌وقت نمی‌توانم به‌طور قطع مطمئن باشم پولی که به آن احتیاج و یا آرزویش را دارم به دستم نخواهد رسید، از این رو باور این که نمی‌توانم از عهده‌اش بربیایم دروغ است و من دیگر به خود اجازه نمی‌دهم به چنین بهانه‌ای متوسل شوم.»

آنچه آرزویش را دارم از قبل آماده شده و در راه رسیدن است

اکنون! این مهم‌ترین زمان است زیرا تنها لحظه‌ای است که در آن قدرت داریم

«اگر کسی به من نگفته بود چطور آدمی هستم، من اکنون چگونه می‌بودم؟»

«آوردن عذر و بهانه به مراتب بدتر و وحشتناک‌تر از دروغ گفتن است.» الکساندر پوپ

«تنها چیزی که باعث تأسف من نسبت به گذشته‌ام می‌شود طولانی بودن آن است. اگر می‌توانستم دوباره زندگی کنم باز هم همان اشتباهات را مرتکب می‌شدم، فقط زودتر.»