بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خدمتکار | طاقچه
تصویر جلد کتاب خدمتکار

بریده‌هایی از کتاب خدمتکار

ویراستار:سارا بحری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۱۹۴ رأی
۴٫۰
(۱۹۴)
«ترجیح می‌دم کتاب بخونم.» «عالیه! دوست داری چی بخونی؟» «کتاب.» «چه کتاب‌هایی؟» «اونهایی که کلمه دارن.»
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
به تنها کسی که می‌توانم اعتماد کنم خودم هستم.
کاربر ۱۱۵۲۳۵۳
در زندگی یک اشتباه می‌کنی و دیگر هیچ‌کس به تو اطمینان نمی‌کند.
کاربر ۱۱۵۲۳۵۳
هیچ زنی از اینکه همسرش او را به شکل نامطلوبی با زن دیگری مقایسه کند خوشش نمی‌آید.
Faranak_naseri_
از پشت درهای بسته، او همه چیز را می‌بیند
m
«ترجیح می‌دم کتاب بخونم.» «عالیه! دوست داری چی بخونی؟» «کتاب.» «چه کتاب‌هایی؟» «اونهایی که کلمه دارن.»
Aerwyna
به تنها کسی که می‌توانم اعتماد کنم خودم هستم.
کاربر ۱۱۵۲۳۵۳
از پشت درهای بسته، او همه چیز را می‌بیند
m
به تنها کسی که می‌توانم اعتماد کنم خودم هستم.
Farhadmarch
«اگه مراقب دندون‌هات نباشی شانس داشتنشون رو از دست می‌دی.»
Mia
همیشه، هروقت قوانین رو زیر پا می‌ذارین تنبیه می‌شین.
Mia
کسی نمی‌تواند با خوابیدن با رئیس متأهلش شغلش را حفظ کند.
Atiyeh
اندرو فقط دارد سربه‌سرش می‌گذارد، اما هیچ زنی از اینکه همسرش او را به شکل نامطلوبی با زن دیگری مقایسه کند خوشش نمی‌آید. اگر اندرو چنین چیزی را نمی‌داند پس احمق است.
sahar1370326
کاری که انجام می‌دهد. ‫وقتی از ماشین پیاده می‌شوم و از دروازه رد می‌شوم، انزو سرش را از روی قیچی باغبانی‌اش بلند می‌کند و دستش را به نشانهٔ سلام تکان می‌دهد. «چاو سینیورا.» ‫من هم لبخندی به او می‌زنم. «چاو انزو.» ‫از انزو خوشم می‌آید. باوجوداینکه اص
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
باورنکردنی‌ای خوب مانده و بی‌عیب‌ونقص است. هرگز او را حتی با نخ شلی روی سوئیشرتش ندیده‌ام. ‫اندی می‌گوید: «مرسی مامان که مراقب سیسیلیا بودی.» ‫اِوِلین می‌گوید: «خواهش می‌کنم، اون امروز خیلی خوش‌رفتار بوده. اما...» چشما
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
ازدواج نکرده است. ‫چیزی در او هست. احساس می‌کنم اگر انگلیسی صحبت می‌کرد می‌توانستم به او اعتماد کنم. شاید انزو تنها کسی باشد که حرفم را باور کند. کس
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
متوجه شدم اسم آنتونیا وسط قلب روی عضله‌اش خالکوبی شده است. با خودم فکر کردم آنتونیا کیست. کاملاً مطمئنم انزو ازدواج نکرده است.
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
چیزی در او هست. احساس می‌کنم اگر انگلیسی صحبت می‌کرد می‌توانستم به او اعتماد کنم. شاید انزو تنها کسی باشد که حرفم را باور کند. کسی که واقعاً کمکم کند. ‫آنجا می‌ایستم و او را که پرچین‌هایمان را مرتب می‌کند تماشا
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
عضله‌اش خالکوبی شده است. با خودم فکر کردم آنتونیا کیست. کاملاً مطمئنم انزو ازدواج نکرده است. ‫چیزی در او هست. احساس می‌کنم اگر انگلیسی صحبت می‌کرد می‌توانستم به او اعتماد کنم. شاید انزو تنها کسی
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
عضله‌اش خالکوبی شده است. با خودم فکر کردم آنتونیا کیست. کاملاً مطمئنم انزو ازدواج نکرده است. ‫چیزی در او هست. احساس می‌کنم اگر انگلیسی صحبت می‌کرد می‌توانستم به او اعتماد کنم. شاید انزو تنها
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷

حجم

۲۹۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۲۹۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۵۷,۵۰۰
۴۰,۲۵۰
۳۰%
تومان