بریده‌هایی از کتاب سرنوشت خود را با دستان خود رقم بزنید

"هیچ کس جز خودت نمی‌تواند برای تو آرامش به ارمغان آورد. "

شما وقتی که برای خودتان زندگی نمی‌کنید، یک قربانی هستید.

"این زندگی من است، آن را خودم به تنهایی تجربه می‌کنم و فرصت من برای زندگی در این کره خاکی بسیار محدود است. نمی‌توانم متعلق به کسی باشم و مطابق میل او رفتار کنم. باید آماده مقابله با هر چیزی باشم که حق مرا ضایع کند و تو اگر مرا دوست می‌داری باید برای آن‌چه که هستم مرا بپذیری، نه برای آن‌چه می‌خواهی باشم. "

"و هر آن‌کس که بر خویشتن خویش مسلط نباشد، آزاد نیست. "

"هیچ کس جز خودت نمی‌تواند برای تو آرامش به ارمغان آورد. "

تجربه نشان داده در حالی که زشتی‌ها، نوع بشر را رنج می‌دهند؛ او به جای آن‌که زشتی‌هایی را که به آن‌ها خو کرده کنار بگذارد، تسلیم آن‌ها می‌شود.

یکی از مهم‌ترین مسایلی که نمی‌توانید در آن تغییری ایجاد کنید، کارهایی است که در گذشته انجام داده‌اید. آن‌چه در گذشته انجام داده‌اید، دیگر گذشته است و شما می‌توانید از آن‌ها نکاتی را بیاموزید و حتی از تأثیراتی که می‌توانند بر زمان حال شما داشته باشند جلوگیری کنید.

عالی‌ترین واکنش در برابر قربانی شدن مقاومت در مقابل افسردگی و آزردگی است.

"و هر آن‌کس که بر خویشتن خویش مسلط نباشد، آزاد نیست. "

رقابت یکی از دلایل عمده خودکشی در این کشور است و قربانیان آن هم کسانی هستند که با عقب راندن دیگران به جایی رسیده و نزد خود احساس شایستگی کرده‌اند.

دوستی‌ها هم زمانی می‌تواند طولانی و عمری باشد که هیچ یک از دو طرف نیازی به اثبات خود نداشته باشد. دوست واقعی کسی است که از شما هیچ انتظاری به جز این‌که خودتان باشید، نداشته باشد

این ضرب‌المثل قدیمی که می‌گوید وقتی آدم‌ها با هم جر و بحث می‌کنند معلوم می‌شود یک‌دیگر را دوست دارند، حرف چرندی است که باید در آن تجدید نظر کرد، زیرا هر جنگ و جدال و هر بحث و مناظره‌یی دو طرف دعوا را به نوعی به قربانگاه می‌کشاند. شما نمی‌توانید با دیگران به جر و بحث پرداخته، وجودتان یک‌پارچه آتش شده، فشارتان بالا رفته و بذر زخم معده و روده و اثنی عشر در وجودتان پاشیده شده و به سوی اِعمال خشونت کشیده شوید و بعد بگویید که این‌ها، اموری عادی و معمولی هستند

معتقدم که امروز اکثر روابط بین افراد بیش از حد مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد و به همین دلیل است که زوج‌ها اغلب به جای این‌که سرشار از احساس و عاطفه باشند، به عذاب دادن یک‌دیگر می‌پردازند.

بهترین نوع روابط بین انسان‌ها آن است که مردم هم‌دیگر را همان‌گونه که هستند پذیرا شوند نه این‌که به تجزیه و تحلیل کارهای دیگری بپردازند.

آیا شما می‌خواهید بعد از این‌که از صبح تا شب کار کرده و خسته هستید پس از رسیدن به خانه بنشینید و به بازبینی روابط خود با دیگران بپردازید؟ یک بار دیگر قبل از آن‌که این کار را به کلی کنار بگذارید به نامعقول بودن این روش نگاهی افکنید.

اگر در میان جمعی هستید که تمایلی به حضور در آن‌جا را ندارید، می‌توانید به خود بگویید: "همه کسانی که در این‌جا حضور دارند، چه بسا مجبور شده‌اند لباس‌های پر زرق و برق بپوشند و با یک‌دیگر صحبت کنند و من مجبور نیستم. و از این بابت هم خیلی خوشحالم. " می‌توانید آن مهمانی را ترک کنید یا این‌که در گوشه‌یی نشسته و در خلوت خود فرو روید و یا هر کاری که دوست دارید انجام دهید. اما مجبور نیستید آن‌جا را خیلی جدی گرفته و رفتار دیگران را برای خود بزرگ کنید، سر و صدا راه بیاندازید، حالت تهاجمی به خود بگیرید و یا خود و دیگران را بیازارید.

متوجه باشید لازم نیست درباره دیدگاه‌ها و رفتارهای دیگران که باعث آزردگی‌تان شده اما آسیبی به شما نمی‌زند بی‌سبب سر و صدا به راه بیاندازید، کافی‌ست شانه بالا انداخته و آن مسئله را فراموش کنید

شما نیازی ندارید که دیگران همیشه در اطراف‌تان باشند یا در گفت‌وگوهای‌تان شرکت کرده و یا شما را درک کنند تا احساس کمال داشته باشید. در واقع اگر چنین توقعاتی از دیگران داشته باشید یا اجازه دهید که دیگران متوجه این انتظارات شما بشوند، شما را بازیچه قرار خواهند داد

مگر سیاره ما در کهکشان تنها نیست؟ ما وقتی تنها هستیم بیش‌تر احساس کامل‌تر بودن می‌کنیم. در جمع بودن، حتی وقتی با بهترین‌ها هستیم، باعث کسالت و پریشانی من می‌شود. من از تنهایی خود لذت می‌برم و در آن احساس خوشی و شادکامی می‌کنم

بی‌نیازی نسبت به این‌که دیگران شما را درک کنند و توانایی حفظ مسایل‌تان برای خود، بهترین روش برای آن است که آلت دست دیگران نشوی