بریدههایی از کتاب ساحل
۴٫۲
(۵)
تنها بحری که غرق شدن در آن نیکوست بحر عشق است و در آن جز جان سپردن چارهای دیگر نیست و خوشا به سعادتت اگر که ماهی کوچک دریای عشق الهی شوی.
احمد زرگانی
انسانها سه دستهاند: دستۀ اول شغلشان تنها دنیایشان را میسازد، دستۀ دوم شغلشان هم دنیایشان را میسازد و هم آخرتشان را و دستۀ سوم شغلشان هم دنیایشان را نابود میکند و هم آخرتشان را.
احمد زرگانی
انتساب به همدلی است نه همزبانی. انسان با آن که در چشم و قلبش نشسته و به او علاقه دارد محشور میشود حتی اگر علاقه به سنگی باشد.
فرشته هستم
مواظب باش که هر روز به ریسمانی چنگ نزنی و هر روز در جهتی گام بر نداری که راه مستقیم تنها یکی است. نکند که در هر مرحلهای و در هر موقعیتی کبر و غرور داشتههایت از علم، از مقام، از مدرک و از پول و خانواده تو را کنعانصفت بار آورد که گوشت حقایق را نشنود و چشمت نخواهد ببیند که غرور داشتهها و قبول نکردن رأی صاحبنظران انسانِ کنعانصفت را هلاک میکند.
احمد زرگانی
خطرناکترین طوفانها در زمان ما طوفان عجب و خودباوری مردم عصر حاضر است. مردمی که مفتون و مغرور علم و فهم و ذکاوت خود شدهاند و خالق علم و فکر و خلاقیت از یادشان رفته است. علمی که برایشان حجاب اکبر است و طوفانی که در ظاهر زیبا اما در باطن ویرانگر است. علم بدون عمل، علم بدون تهذیب، گاهی علم دین و گاهی علم دنیا.
موجهای تیز دریاهای روح
هست صد چندان که بد طوفان نوح
ای بسا علم و ذکاوات و فطن
گشته رهرو را چو غول و راهزن
علمی که تنها برای انسان غرور میآفریند و بندی بر بندهای او میافزاید و غول راهزنش شده است.
احمد زرگانی
طوفان نوح تنها یک طوفان نبود. نوح و کنعان و آن مردم برای ما نشانهای از طوفانهای فراوانی است که در هر لحظه و هر روز در درون و بیرون برایمان اتفاق خواهد افتاد. طوفان زندگی راحتتر با امکاناتی بهتر، طوفان مد، طوفان تجمل، طوفان مدرک و مقام، طوفان شهرت و طوفان هوی و هوس و... و انسانها هم همان انسانهایند:
هر دمت طوفان و کشتی ای مقل
با غم و شادیت کرد او متصل
جاهَدُوا فِینا بگفت آن شهریار
جاهدوا عنا نگفت ای بیقرار
تا به حال چشم ظاهرت میدید و گوش ظاهرت میشنید و از اینجا به بعد گوش باطنت باید بشنود
احمد زرگانی
حجم
۳۲۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۳۲۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
قیمت:
۱۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد