بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سیطره | طاقچه
تصویر جلد کتاب سیطره

بریده‌هایی از کتاب سیطره

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۴۵ رأی
۴٫۲
(۴۵)
سه داوطلب از شهر هرسین کرمانشاه به نام‌های خیرالله، نیکمرد و علیمراد آمده بودند. بچه‌های خوب و باصفا و بامعرفتی بودند. کاری به کسی نداشتند و سرشان توی لاک خودشان بود. اهل حق بودند و سبیل‌های بلندی داشتند. سبیل برایشان مقدس بود. حساس بودند به سبیل. وقتی گفتند باید سبیلشان را بزنند، زیر بار نرفتند و گفتند: «جمهوری اسلامی با اون همه کبکبه و دبدبه به ما آزادی عمل داده بود و به سبیل ما کاری نداشت! شما چرا به سبیل ما گیر داده‌اید؟ شما که گفتین اینجا آزادی هست. این کجایش آزادی است؟» یکی‌شان با صدای بلند گفت: «آقا ما توی ایران جم داریم، جمخانه داریم، نذر می‌کنیم، کلام می‌خونیم، تنبور می‌زنیم، هیچ‌وقت پاسدارها مانع آداب و رسوم ما نشدن. شما که دم از آزادی عقیده می‌زنین چرا این‌جوری رفتار می‌کنین؟»
saqqa
سه داوطلب از شهر هرسین کرمانشاه به نام‌های خیرالله، نیکمرد و علیمراد آمده بودند. بچه‌های خوب و باصفا و بامعرفتی بودند. کاری به کسی نداشتند و سرشان توی لاک خودشان بود. اهل حق بودند و سبیل‌های بلندی داشتند. سبیل برایشان مقدس بود. حساس بودند به سبیل. وقتی گفتند باید سبیلشان را بزنند، زیر بار نرفتند و گفتند: «جمهوری اسلامی با اون همه کبکبه و دبدبه به ما آزادی عمل داده بود و به سبیل ما کاری نداشت! شما چرا به سبیل ما گیر داده‌اید؟ شما که گفتین اینجا آزادی هست. این کجایش آزادی است؟» یکی‌شان با صدای بلند گفت: «آقا ما توی ایران جم داریم، جمخانه داریم، نذر می‌کنیم، کلام می‌خونیم، تنبور می‌زنیم، هیچ‌وقت پاسدارها مانع آداب و رسوم ما نشدن. شما که دم از آزادی عقیده می‌زنین چرا این‌جوری رفتار می‌کنین؟»
saqqa

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۸۴ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۸۴ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
۴۲,۵۰۰
۵۰%
تومان