بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بازیگر زندگی باشیم نه بازیچه‌ی آن | صفحه ۱۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بازیگر زندگی باشیم نه بازیچه‌ی آن

بریده‌هایی از کتاب بازیگر زندگی باشیم نه بازیچه‌ی آن

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۱۱ رأی
۴٫۰
(۱۱)
«هرگز احساس ضعف و ناتوانی نکرده‌ام جز در مقابل کسی که از من پرسیده است: تو کیستی؟»
.
بسیار اندکند کسانی که می‌دانند کالبدشان در تسخیر چه گونه شخصیتی است و چه نوع عملکردی را می‌توان از آن انتظار داشت. شاید آن عده‌ی کم نیز این شناخت را به بهای تجربیات یک عمر به‌دست آورده‌اند و دیگر چندان فرصتی برای استفاده از این «خودشناسی» برایشان باقی نمانده است.
.
«لوئیز هی» نیز می‌گوید: «خودمان گنجی هستیم که می‌جوییم.»
.
خشم اسیدی است که به ظرفی که در آن است بیشتر از چیزی که به آن پاشیده می‌شود، آسیب وارد می‌کند!
.
خوشی با خوبی فرق دارد، به خاطر خوبی از خیلی خوشی‌ها باید گذشت.
.
کسی که اشتباه نمی‌کند، از کسی دستور می‌گیرد که همیشه اشتباه می‌کند!
.
وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده!
.
قوی کسی است که نه منتظر می‌ماند خوشبختش کنند و نه اجازه می‌دهد بدبختش کنند.
.
وقتی چلچله‌ها برایت آواز می‌خوانند فرصتی به کلاغ نده تا برایت قارقار کند!
.
هر آدمی بهایی دارد، اگر به کسی بیش از ظرفیتش بها بدهی مثل یک جنس بنجل می‌ماند روی دستت!
.
قبل از پرواز در بیرون، در درون خودت پرواز کن!
.
تنها راه آغاز کردن، همان آغاز کردن است!
.
«هر برنامه‌ای از نداشتن برنامه بهتر است.»
.
یکی از دوستان ملا درگذشته بود؛ از او پرسیدند علت مرگ دوستش چه بوده است؟ ملا گفت: «آن خدا بیامرز، علت زندگی‌اش معلوم نبود، چه رسد به علت مرگش!»
.
تاریخ متعلق به افراد صاحب هدف است
.
آلیس خردسال، از گربه راهنمایی می‌خواهد و می‌پرسد: «پیشی پشمالو! ممکن است به من بگویی که از اینجا، کدامین راه را در پیش گیرم؟» گربه پاسخ می‌دهد: «بستگی دارد که دلت بخواهد به کجا بروی؟» آلیس می‌گوید: «من چندان اهمیتی نمی‌دهم که به کجا…» گربه می‌گوید: «پس دیگر فرقی نمی‌کند که از کدام راه بروی!!»
.
«هر چقدر با وضوح بیشتری بدانید که چه می‌خواهید و حاضرید چه اقداماتی برای دستیابی به آن انجام دهید، احتمال موفق شدن و رسیدن به آنچه می‌خواهید، بیشتر می‌شود.»
.
هدف، آرمان و مقصود، مهم‌ترین عواملی‌اند که به انسان جهت، معنی و مفهوم می‌بخشد و بسیاری کسان از این نعمت محروم هستند!
.
لنگری از گنج مادون بسته‌ای بر پای جان تا فروتر می‌روی هر روز با قارون خویش
.
همچون بذر زاده شده‌ای و می‌توانی همان بذر بمانی و بمیری. اما می‌توانی گل باشی و بشکفی، می‌توانی درخت باشی و ببالی.»
.

حجم

۶۶۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۱۳ صفحه

حجم

۶۶۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۱۳ صفحه

قیمت:
۷۹,۹۰۰
۲۳,۹۷۰
۷۰%
تومان