بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نام های بی جنسیت | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب نام های بی جنسیت اثر آملی نوتومب

بریده‌هایی از کتاب نام های بی جنسیت

نویسنده:آملی نوتومب
انتشارات:نشر قطره
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۳۲ رأی
۳٫۲
(۳۲)
دومینیک بیشتر وقت‌ها به پسر جوانِ مهربانی که چهار سال پیش عاشقش شده بود، می‌اندیشید. چه اتفاقی ممکن است افتاده باشد که او تا این حد عوض شده است؟
Juror #8
من و تو یک نقطهٔ مشترک داریم. نام‌هایی که داریم مشخص نمی‌کند جنسیت ما چیست.
Juror #8
یک نوع ماهی به اسم تهی‌خوار هست که اگر شرایط زیست‌محیطی‌اش خیلی پرمخاطره شود، می‌تواند سال‌ها خاموش شود، یعنی به آغوش مرگ پناه ببرد و منتظر بماند تا شرایط زندگی دوباره برایش مهیا شود. اپیسن، بی‌آنکه بداند، به ترفند ماهی تهی‌خوار متوسل شد. او دست به خودکشی نمادین زد، به این ترتیب که دور خودش حصار کشید. این قاتل نامرئی بیشتر از آنچه که تصور می‌شود، همه جا حضور دارد. چون آشکارا قابل تشخیص نیست، معمولاً آن را به صورت نشانه‌ای می‌بینیم که خبر از آغاز دورهٔ نوجوانی می‌دهد.
ₘᵢₘ_ᵣₐ
آنچه ممکن است در طول حیات کسی برایش بیشترین شور و حال را پدید آورد، برایش اتفاق افتاده بود: او فریفته شده بود.
Juror #8
مادر یک دختر نوجوان بودن خیلی سخت است. من که مادر سه تا از آنها هستم، می‌دانم دارم چه می‌گویم.
Juror #8
دومینیک آهی کشید. دخترش در دوازده سالگی از حیث معاشرتی بودن مثل صدف کف دریا می‌مانست.
Juror #8
چهل سالگی، سن برداشتِ ثمرهٔ تلاش‌های خود است.
Juror #8
زن به چهرهٔ خود در آیینه می‌نگریست: نه کمترین چین و چروکی در خطوط ایدئال چهره‌اش، نه یک تار موی سفید، و مهم‌تر از همه، درخششی تازه در چشمانش، درخششی حاکی از اعتماد.
Juror #8
اگر می‌توانست با روشن‌بینی به عمق نگاه‌های کلود پی ببرد، آن وقت متوجه می‌شد که شبحی در آنجا لانه گزیده است. اما این زن آن‌قدر تشنهٔ عشق شوهرش بود که ترجیح داد از دیدن این شبح چشم‌پوشی کند.
Juror #8
پدرها توی زندگی مثل در هستند: برای وارد شدن یا بیرون رفتن، باید از آنها اجازه گرفت. اگر پدر ناسالم باشد، این در همیشه مسدود است.
Juror #8

حجم

۸۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۸۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۲۷,۰۰۰
تومان