وقتی روز سختی را گذراندهاید، سعی کنید دوش آب گرم بگیرید یا استراحت کنید (این کار فشار عصبی و عصبانیت را کاهش میدهد) . کودک خود را به کاری سرگرم کنید (مثلاً تماشای تلویزیون) تا بتوانید دوباره تجدید قوا کنید. تا جایی که میتوانید از کمک دیگران بهره بگیرید. نیازی نیست همه کارها را خودتان انجام دهید. به عنوان مثال، همسرتان را بیشتر درگیر کارها کنید یا از یک پرستار بچه کمک بگیرید.
H.H.
هر چند وقتیکبار کودکتان را تحسین کنید. به او بگویید: «چه فکر خوبی» (یعنی باهوش هستی) ، «من روش تو را در تقسیم شیرینی کشمشی با برادرت تحسین میکنم» (یعنی آدم خوبی هستی) ، «مرتب کردن رختخوابت کار خیلی مهمی بود» (یعنی فرد شایستهای هستی) یا «با تو به من خیلی خوش گذشت» (یعنی دوستداشتنی هستی.) او عزت نفس خود را در این عبارتهای مثبت بازخواهد یافت؛ خودش را دوست خواهد داشت و هرجا که میرود احساس آسایش و اعتماد خواهد کرد.
H.H.
در انتخاب کلمات خود دقت کنید. وقتی برای صدمین بار پیژامهاش را کفِ حمام میاندازد، از بهکار بردن چنین عبارتهای رایجی خودداری کنید: «چه خبرته؟» یا «چند بار بهت گفتم این کار را نکن؟» یا «دیوانه شدهای؟» این عبارتها ضربههای بسیار سنگینی به عزت نفس فرزند شما وارد میکنند، زیرا برایش این مفهوم را دربر دارند که او اشکالی دارد.
Marziye
خیلی به خودتان سخت نگیرید، سعی کنید از پرورش کودک خود لذت ببرید. این یک عقیده کاملاً پذیرفتهشده است که آنچه کودکان نیاز دارند «والدینی به اندازه کافی خوب» است - والدینی که حضور دارند و قابل اعتماد و بیشتر اوقات دوستداشتنی هستند - نه والدینی کامل!
H.H.