بریدههایی از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم
۴٫۴
(۲۴۸)
این مطلقاً مهم نیست که دیگران ما را چگونه قضاوت میکنند؛ بلکه مهم این است که ما، در خلوتی سرشار از صداقت، و در نهایتِ قلبمان، خویشتن را چگونه داوری میکنیم...
িមተєကє .నមժមተ
ما باید درستشویم.
ما باید تغییرکنیم...
Gisoo
عزیز من!
بیا کمی پیاده راهبرویم!
دیگر من و تو، حتّی اگر دستدردست هم، و سخت عاشقانه، تمام شهر را هم بپیماییم کسی از ما قباله نخواهدخواست و کسی پا به حریمِ حرمتِ مهرمندیهایمان نخواهدگذاشت. این را بارها به تو گفتهام و بازهم خواهمگفت. از چه میترسی عزیز من؟ بیا کمی پیاده راه برویم! بیا کمی پیاده راه برویم!
Ali Mirzaei
تو گرچه تکیهگاهِ منی، امّا خود، در تنهایی، ساقهی باریکِ یک گُل مینایی. مگذار حتّی نسیمِ یک اضطراب، این ساقهی نازک را مختصری خمکند. شکستن تو، درهمشکستنِ من است.
جهان، جهانِ دغدغههاست. لااقل در بابِ منِ پنجاهسالهی آبازسرگذرانده، بیدغدغه باش!
ما چیزی را که با ایمان ساختهییم با سودا خراب نخواهیمکرد.
ketab baz**
من و تو، تو و من، حقداریم در برابر هم قَد عَلَمکنیم.
و حقداریم بسیاری از نظرات و عقاید همدیگر را نپذیریم
بی آنکه قصد تحقیر هم را داشتهباشیم.
lemon yellow
قهر، زبانِ استیصال است.
قهر، پرتابِ کدورتهاست به ورطهی سکوتِ موقّت؛ و این کاریست که به کدورت، ضخامتی آزارنده میدهد.
قهر، دوقُفلهکردن دَریست که بهاجبار، زمانی بعد، باید گشودهشود، و هرچه تعدادِ قفلها بیشتر باشد و چفتوبستها محکمتر، دَر، ناگزیر، با خشونتِ بیشتر گشوده خواهدشد.
و راستی که چه خاصیت؟
FerFerism
کاش میتوانستم همچون مهربانترین مادران، ردِّ اشک را از گونههایت بزدایم...
دلتنگِ ماه
عزیز من!
زندگی، بدون روزهای بَد نمیشود؛ بدون روزهای اشک و درد و خشم و غم.
امّا، روزهای بد، همچون برگهای پاییزی، باور کن که شتابان فرو میریزند، و در زیر پاهای تو، اگر بخواهی، استخوان میشکنند، و درختْ استوار و مقاوم برجای میماند.
عزیز من!
برگهای پاییزی، بیشک، در تداومبخشیدن به مفهومِ درخت و مفهومبخشیدن به تداومِ درخت، سهمی ازیادنرفتنی دارند...
িមተєကє .నមժមተ
کودکیها را به هیچ دلیل و بهانه، رها مکن، که ورشکستِ ابدی خواهیشد...
Gisoo
در شرایطی که امکانِ وصول به قضاوتی عادلانه برای همهکس وجودندارد، این مطلقاً مهم نیست که دیگران ما را چگونه قضاوت میکنند؛ بلکه مهم این است که ما، در خلوتی سرشار از صداقت، و در نهایتِ قلبمان، خویشتن را چگونه داوری میکنیم...
Mina.Hp
همقَدَمِ همیشگیِ من!
مطمئن باش هرگز پیش نخواهدآمد که دانسته تو را بیازارم یا به خشم بیاورم
دلتنگِ ماه
غم، حریص است و بیشترخواه و مرزناپذیر، طاغی و سرکش و بَدلِگام.
.
عزیز من!
ما برای تکمیل هم آمدهییم، نه برای تعذیب و تعزیر هم.
این، عین حقیقت است
و حقیقتی تردیدناپذیر...
راحله
بگذار صبورانه و مهرمندانه در باب هر چیز که مورد اختلاف ماست بحثکنیم؛ امّا نخواهیم که بحث، ما را به نقطهی مطلقاً واحدی برساند.
بحث باید ما را به ادراکِ متقابل برساند نه فنای متقابل.
وحید محمدی
عیبگرفتنْ آسان است بانو، عیبگرفتن آسان است.
حتّی آنکس که خود، تمامْ عیب است و نقص و انحراف، او نیز میتواند بسیاری از عیوب دیگران را بنُماید و برشمارد و چندان هم خلاف نگفتهباشد.
عیبگرفتن، بیشک آسان است بانو؛ عیب را آنگونه و به آن زبان گفتن که مُنجر به اصلاحِ صاحبْعیب شود، این کاری است دشوار و عظیم، خیرخواهانه و دردشناسانه...
ما، این زمان، بیهوده است که در راهِ یافتنِ انسانِ بینقصِ مطلق، زمین را جستجو کنیم.
وحید محمدی
به خدایم قسم که میدانم چه دلائل استواری برای افسردهبودن وجوددارد؛ امّا این را نیز به خدایم قسم میدانم که زندگی، در روزگار ما، درافتادنیست خیرهسرانه و لجوجانه با دلائل استواری که غم در رکاب خود دارد.
غمِ بسیار مُدلّل، دشمنِ تا بُنِ دندان مسلّح ماست.
اگر بهخاطر تزکیهی روح، قدری غمگین باید بود ـ_ـ که البتّه باید بود __ ضرورت است که چنین غمی، انتخابشده باشد نه تحمیلشده.
Gisoo
«شبْ عمیق است؛ امّا روز از آن هم عمیقتر است. غمْ عمیق است امّا شادی از آن هم عمیقتر است»
دانور🌱
«شبْ عمیق است؛ امّا روز از آن هم عمیقتر است. غمْ عمیق است امّا شادی از آن هم عمیقتر است» .
fatemeh_z_gh09
دارچین (که چه عطرِ قدیمیِ یادْانگیزی دارد) ...
ahmadi
عزیز من!
مدّتیست میخواهم از تو خواهشکنم بپذیری که بعضِ شبهای مهتابی، علیرغمِ جمیع مشکلات و مشقّات، قدری پیاده راه برویم __ دوشبهدوشِ هم. شبگردی، بیشک، بخشهای فرسودهی روح را نوسازی میکند و تن را برای تحمّل دشواریها، پُرتوان.
از این گذشته، به هنگامِ گزمهرفتنهای شبانه، ما فرصتِ حرفزدن دربارهی بسیاری چیزها را پیدا خواهیمکرد.
نترس بانوی من! هیچکس از ما نخواهدپرسید که با هم چه نسبتی داریم و چرا تنگاتنگِ هم، در خلوت، زیر نورِ بَدر، قدممیزنیم. هیچکس نخواهد پرسید؛ و تنها کسانی خواهندگفت: «این کارها برازندهی جوانان است» که روحشان پیر شده باشد؛ و چیزی غمانگیزتر از پیریِ روح وجودندارد. از مرگْ هم صدبار بدتراست.
Pooria Mardani
حجم
۱۶۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
حجم
۱۶۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان