بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم | صفحه ۲۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم

بریده‌هایی از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۲۴۸ رأی
۴٫۴
(۲۴۸)
بارها، مجبور به دویدن شدیم، و چه خوب و ماهرانه دویدیم __ انگار کُن که بر پُل صراط...
plato
هرگز از کودکیِ خویش آنقدر فاصله مگیر که صدای فریادهای شادمانه‌اش را نشنوی، یا صدای گریه‌های مملو از گرسنگی و تشنگی‌اش را... اینک دستهای مهربانت را به من بسپار تا به یاد آنها بیاورم که چگونه باید زلف عروسکها را نوازش‌کرد...
شاپرک
بانوی بزرگوارمن! به‌راستی که چه درمانده‌اند آنها که چشمِ تنگ‌شان را به پنجره‌های روشن و آفتابگیر کلبه‌های کوچک دیگران دوخته‌اند... و چقدر خوب است، چقدر خوب است که ما _ تو و من _ هرگز خوشبختی را در خانه‌ی همسایه جستجو نکرده‌ییم. این حقیقتاً اسبابِ رضایت‌خاطر و سربلندی ماست که بچّه‌هایمان هرگز ندیده و نشنیده‌اند که ما از رفاه دیگران، شادی‌های دیگران، داشتن‌های دیگران، سفره‌های دیگران، و حتّی سلامت دیگران، به‌حسرتْ سخن گفته‌باشیم. و من، هرگز، حتّی یک نَفَسْ شک‌نکرده‌ام که تنها بی‌نیازیِ روحِ بلندپروازِ تو این سرافرازی و آسودگیِ بزرگ را به خانه‌ی ما آورده‌است... تو با نگاهی پُرشوکت و رفیع ـ_ـ همچون آسمانِ سَخی __ از ارتفاعی دست‌نیافتنی، به همه‌ی ما آموختی که می‌توان از کمترین شادیِ متعلّق به دیگران، بسیار شاد شد __ بدون توقّعِ تصرّفِ آن شادی یا سهمْ‌خواهی از آن.
شاپرک
هر کس که کاری می‌کند، هر قدر هم کوچک، در معرض خشم کسانی‌ست که کاری نمی‌کنند. هر کس که چیزی را می‌سازد __ حتّی لانه‌ی فروریخته‌ی یک جُفت قُمری را __ منفور همه‌ی کسانی‌ست که اهل ساختن نیستند. و هر کس که چیزی را تغییر می‌دهد __ فقط به‌قدر جابه‌جا‌کردن یک گلدان، که گیاهِ درون آن، ممکن است در سایه بپوسد و بمیرد__ باید در انتظار سنگبارانِ همه‌ی کسانی باشد که عاشق توقّف‌اند و ایستایی و سکون. ... و بیش از اینها، انسان، حتّی اگر «حضور» داشته‌باشد، و بر این حضور، مُصر باشد، ناگزیر، تیرِ تنگ‌نظری‌های کسانی که عدم‌حضور خود را احساس می‌کنند، و تربیت، ایشان را اسیرِ رذالتْ ساخته، به او می‌خورد...
شاپرک
خوشبختی را ساده بگیریم ای دوست، ساده بگیریم.
Gisoo
قدم اوّل را، اگر به‌سوی حذف چیزهای خوب برداریم، شک مکن که قدمهای بعدی را شتابان برخواهیم‌داشت.
Gisoo
برای آنکه لحظه‌هایی سرشار از خلوص و احساس و عاطفه داشته‌باشی، باید که چیزهایی را از کودکی با خودت آورده‌باشی؛ و گهگاه، کاملاً سبکسرانه و بازیگوشانه رفتار کرده‌باشی.
Gisoo
آیا زندگی را چگونه می‌خواهی؟
Gisoo
ما نَفْسِ زندگی هستیم، و مادّه‌ی زندگی، و روح زندگی...
Gisoo
استخراج قدرت از درون ضعف، استخراج ایمان از قلب بی‌ایمانی، بیرون‌کشیدن آرامش از اعماق آشفتگی‌ها، و تراشیدن و سختْ تراشیدنِ سنگِ حجیم و بی‌قواره‌ی سرخوردگی‌ها، آنگونه که از درون آن، پیکره‌ی صیقل و سنگی و استوارِ دلبستگی به آینده بیرون کشیده‌شود __
Gisoo
هر کس که کاری می‌کند، هر قدر هم کوچک، در معرض خشم کسانی‌ست که کاری نمی‌کنند. هر کس که چیزی را می‌سازد __ حتّی لانه‌ی فروریخته‌ی یک جُفت قُمری را __ منفور همه‌ی کسانی‌ست که اهل ساختن نیستند. و هر کس که چیزی را تغییر می‌دهد __ فقط به‌قدر جابه‌جا‌کردن یک گلدان، که گیاهِ درون آن، ممکن است در سایه بپوسد و بمیرد__ باید در انتظار سنگبارانِ همه‌ی کسانی باشد که عاشق توقّف‌اند و ایستایی و سکون.
Nora
هر کس که کاری می‌کند، هر قدر هم کوچک، در معرض خشم کسانی‌ست که کاری نمی‌کنند. هر کس که چیزی را می‌سازد __ حتّی لانه‌ی فروریخته‌ی یک جُفت قُمری را __ منفور همه‌ی کسانی‌ست که اهل ساختن نیستند. و هر کس که چیزی را تغییر می‌دهد __ فقط به‌قدر جابه‌جا‌کردن یک گلدان، که گیاهِ درون آن، ممکن است در سایه بپوسد و بمیرد__ باید در انتظار سنگبارانِ همه‌ی کسانی باشد که عاشق توقّف‌اند و ایستایی و سکون.
کاربر ۵۶۸۱۸۴۳
هر کس که چیزی را می‌سازد __ حتّی لانه‌ی فروریخته‌ی یک جُفت قُمری را __ منفور همه‌ی کسانی‌ست که اهل ساختن نیستند. و هر کس که چیزی را تغییر می‌دهد __ فقط به‌قدر جابه‌جا‌کردن یک گلدان، که گیاهِ درون آن، ممکن است در سایه بپوسد و بمیرد__ باید در انتظار سنگبارانِ همه‌ی کسانی باشد که عاشق توقّف‌اند و ایستایی و سکون.
Ali
هر کس که کاری می‌کند، هر قدر هم کوچک، در معرض خشم کسانی‌ست که کاری نمی‌کنند.
Ali
عزیز من! یادت باشد، اضطرابِ تو، همه‌ی چیزی‌ست که تنگ‌نظران، آرزومندِ آنند. آنها چیزی جُز این نمی‌خواهند که ظِلِّ کینه و نفرت‌شان بر دیوار کوتاه کلبه‌ی روشن ما بیفتد و رنگِ همه‌چیز را مختصری کِدِر کند. رهایشان کُن عزیز من، به خدا بسپارشان، و به طبیعت...
Samira
چرا قضاوت‌های دیگران در باب رفتار، کردار، و گفتار ما، تو را تا این حد مضطرب و افسرده می‌کند؟ چرا دائماً نگرانی که مبادا از ما عملی سربزند که داوری منفیِ دیگران را از پی بیاورد؟ راستی این «دیگران» که گهگاه اینقدر تو را آسیمه‌سر و دلگیر می‌کنند، چه کسانی هستند؟ آیا ایشان را به‌درستی می‌شناسی و به دادخواهی و سلامتِ روح ایشان، ایمان داری؟ تو، عیبْ این است، که از دشنامِ کسانی می‌ترسی که نان از قِبَلِ تهدید و باج‌خواهی و هرزه‌دهانیِ خویش می‌خورند ـ و سیه‌روزگارانند، به‌ناگزیر...
Samira
عزیز من، همیشه عزیز من! این زمان گرفتاری‌هایمان خیلی زیاد است، و روزبه‌روز هم __ ظاهراً ـ_ـ زیادتر می‌شود. با این‌همه، اگر مخالفتی نداشته‌باشی، خوب است که جای کوچکی هم برای گریستن بازکنیم؛ اینطور در گرفتاری‌هایمان غرق نشویم، و ازیادنبریم که قلب انسان، بدون گریستن، می‌پوسد؛ و انسان، بدون گریه، سنگ می‌شود.
علی قربانی
عزیز من! روزگاری‌ست که حتّی جوان‌های عاشق نیز قدر مهتاب را نمی‌دانند. این ما هستیم که در چنین روزگارِ دشواری باید نگهبانِ اعتبارِ شب‌های شفّاف و پرشکوه، کهکشان شیری، و شهاب‌های فروریزنده باشیم... شاید بگویی: «در زمانه‌یی چنین، چگونه می‌توان به گزمه‌رفتن در پرتوِ ماهِ پُر اندیشید؟» و شاید نگویی؛ چراکه پاسخ این پرسش را بارها و بارها از من شنیده‌یی و باز خواهی‌شنید. «آنکه هرگز نان به اندوه نخورْد و شب را به‌زاری سپری نساخت شما را ای نیروهای آسمانی هرگز، هرگز، نخواهدشناخت» گوته
Shizoku
بعضِ حرفهایت را به اشکْ مُبدَّل کُن!
Amirhossein_AHDA
زمانی که عدالتِ در بیانِ حقیقتْ از میان می‌رود، حقیقتْ از میان می‌رود.
Sophia

حجم

۱۶۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۸ صفحه

حجم

۱۶۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۸ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان