بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم | صفحه ۷۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم

بریده‌هایی از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۲۴۸ رأی
۴٫۴
(۲۴۸)
دو نیمه، زمانی به‌راستی یکی می‌شوند و از دو «تنها» یک «جمع کامل» می‌سازند که بتوانند کمبودهای هم را جبران‌کنند، نه آنکه عینِ مطلقِ هم شوند، چیزی بر هم مُضاف نکنند و مسائل خاصّ و تازه‌یی را پیش نکشند...
yas
بگذار صبورانه و مهرمندانه در باب هر چیز که مورد اختلاف ماست بحث‌کنیم؛ امّا نخواهیم که بحث، ما را به نقطه‌ی مطلقاً واحدی برساند. بحث باید ما را به ادراکِ متقابل برساند نه فنای متقابل. چه خاصیت که من، با همه‌ی تفرّدم، نباشم، و تو باشی، یا به‌عکس، تو با همه‌ی تَفَرّدت نباشی و همه من باشم؟ اینجا سخن از رابطه‌ی عارف با خدای عارف در میان نیست، سخن از ذرّه‌ذرّه‌ی واقعیت‌ها و حقیقت‌های عینی و جاری زندگی‌ست.
yas
زندگی را تفاوتِ نظرهای ما می‌سازد و پیش می‌برد نه شباهت‌هایمان، نه ازمیانْ‌رفتن و محوشدنِ یکی در دیگری؛ نه تسلیم‌بودن، مطیع‌بودن، اَمربر شدن و دربَستْ پذیرفتن.
yas
ما برای تکمیل هم آمده‌ییم، نه برای تعذیب و تعزیر هم.
yas
باید که یک روز صبح، قطعاً و جداً، جدار سخت و سیمانی روحم را بتراشم، بیرحمانه و با یکدندگی، و بار دیگر __ و شاید برای نخستین‌بار __ روحی بسازم به نرمیِ پَرِ کاکایی‌های دریای شمال، به نرمیِ روحِ یک کودک گیلک، به نرمیِ مهِ ملایمِ جنگل‌های مازندران، به نرمیِ نسیمِ دشتهایِ پهناورِ ترکمن‌صحرا، و به نرمیِ نگاه یک عاشق به معشوق...
yas
عشق، هنوز از کلام عاشقانه بسی دور است.
yas
ما روزگارِ خویشتنیم، زمان و زمانه‌ی خویشتنیم، و جایگاهِ خویشتن. ما نَفْسِ زندگی هستیم، و مادّه‌ی زندگی، و روح زندگی...
yas
این حوادث نیستند که انسان را امیدوار یا ناامید می‌کنند؛ این طرز نگاه‌کردن ما به حوادث است و زاویه‌ی دید ما، که مایه‌ی اصلی یأس و امید را می‌سازد. انسان هنوز یادنگرفته آنگونه به حوادث نگاه‌کند که تلخ‌ترین و دردناک‌ترینِ آنها را هشیارکننده، نیرودهنده، تجربه‌بخش، برانگیزنده و آینده‌ساز ببیند.
yas
زندگی، در بسیاری از لحظه‌ها، عاری از هر نوع معنا و مفهومی‌ست. این، ما هستیم که با مجموعه‌ی عملکردهایمان به زندگی معنا و مفهوم می‌بخشیم. زندگی، به‌خودی‌خود، نه بد است نه خوب، نه تلخ است نه شیرین، نه ظالمانه و نه سرشار از عدالت... انسان، فقط یک موجود زنده نیست؛ بلکه خود، هم زنده است و هم زندگی‌ست.
yas
خوشبختی را نمی‌توان وام گرفت. خوشبختی را نمی‌توان برای لحظه‌یی نیز به عاریت خواست. خوشبختی را نمی‌توان دزدید نمی‌توان خرید نمی‌توان تکدّی کرد... بر سر سفره‌ی خوشبختی دیگران، همچو یک ناخوانده‌مهمان، حریصانه و شکم‌پرورانه نمی‌توان نشست، و لقمه‌یی نمی‌توان برداشت که گلوگیر نباشد و گرسنگی را مُضاعَف نکند.
yas
ما نکاشته‌هایمان را هرگز دِرو نمی‌کنیم. پس به آن دوستْ بگو: خستگی کاشته‌یی که خستگی برداشته‌یی. اینک به مدد نیرویی که در توست و چه بخواهی و چه نخواهی زمانی از دست خواهدرفت، چیزی نو و پُرنشاط بساز... چیزی که اگر تو را به کار نیاید، دست‌کم، بچّه‌هایت را به کار خواهدآمد...
yas
زندگی، حتّی ممکن است خوابِ طولانی و رنگینِ یک انسان باشد _ بسیار دور از واقعیتِ بیداری؛ امّا به‌هرحال چیزی است متعلّق به انسان، برخاسته از انسان، و سرچشمه گرفته از قدرت‌های مثبت و منفیِ انسان.
yas
زندگی، مُرده‌ریگ انسان نیست تا پس از انسان یا در غیابش، موجودیتی عینی و مادّی داشته‌باشد. زندگی، کارْمایه‌ی انسان است، و محصولِ انسان، و دسترنج انسان، و رؤیای انسان، و مجموعه‌ی آرزوها و آرمان‌های انسان _ که بدون انسانْ هیچ است و کم از هیچ.
yas
در جهان، قدرتی وجودندارد که بتواند عشق را به کینه تبدیل‌کند؛ و این نشان می‌دهد که جهان، با همه‌ی عظمتش، در برابر قدرتِ عشق، چقدر حقیر است و ناتوان.
yas
ارزش نهایی هر زندگی در حضور لحظه‌های سرشار از احساسِ خوشبختی در آن زندگی‌ست.
yas
و هر کس که چیزی را تغییر می‌دهد __ فقط به‌قدر جابه‌جا‌کردن یک گلدان، که گیاهِ درون آن، ممکن است در سایه بپوسد و بمیرد__ باید در انتظار سنگبارانِ همه‌ی کسانی باشد که عاشق توقّف‌اند و ایستایی و سکون.
yas
هر کس که چیزی را می‌سازد __ حتّی لانه‌ی فروریخته‌ی یک جُفت قُمری را __ منفور همه‌ی کسانی‌ست که اهل ساختن نیستند.
yas
هر کس که کاری می‌کند، هر قدر هم کوچک، در معرض خشم کسانی‌ست که کاری نمی‌کنند.
yas
قهر، زبانِ استیصال است. قهر، پرتابِ کدورت‌هاست به ورطه‌ی سکوتِ موقّت؛ و این کاری‌ست که به کدورت، ضخامتی آزارنده می‌دهد. قهر، دوقُفله‌کردن دَری‌ست که به‌اجبار، زمانی بعد، باید گشوده‌شود، و هرچه تعدادِ قفل‌ها بیشتر باشد و چفت‌وبست‌ها محکم‌تر، دَر، ناگزیر، با خشونتِ بیشتر گشوده خواهدشد. و راستی که چه خاصیت؟
yas
«آنکه هرگز نان به اندوه نخورْد و شب را به‌زاری سپری نساخت شما را ای نیروهای آسمانی هرگز، هرگز، نخواهدشناخت» گوته
yas

حجم

۱۶۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۸ صفحه

حجم

۱۶۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۸ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان