گذشتهی هر کسی کتاب بستهای است که خود فرد تکتک صفحات آنرا از بر است، اما دیگران فقط عنوان آنرا میتوانند بخوانند.
MhrnA.z
گذشتهی هر کسی کتاب بستهای است که خود فرد تکتک صفحات آنرا از بر است، اما دیگران فقط عنوان آنرا میتوانند بخوانند.
ویرجینیا وولف
_SOMEONE_
گذشتهی هر کسی کتاب بستهای است که خود فرد تکتک صفحات آنرا از بر است، اما دیگران فقط عنوان آنرا میتوانند بخوانند.
ویرجینیا وولف
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
لوتی را کشاند بهطرف خودش و بالای سرش را بوسید. لوتی دستانش را دور او پیچید، عطر او را استشمام میکرد، سعی میکرد آن حس دستان او را که دور کمرش گذاشته بود مُهر کند.
nilo
داشت، چراکه حالا داشت لبخندی را ارزانی میکرد که بهقول خودش لبخند «مویرا شیرر» بود، همانی که دندانهای پایینیاش را نمایان میکند: «من اصلاً پول ندارم.»
«از فروشگاه که نمیخریم.
Amin
صورتش اولین چیزی بود که صبح میدیدم و آخرین چیزی بود که نفس شیرین شبانهام به آن میخورد.
HENRI
صورتش را بهوضوحی که اسم خودم را میدانم شناختم.
HENRI
گذشتهی هر کسی کتاب بستهای است که خود فرد تکتک صفحات آنرا از بر است، اما دیگران فقط عنوان آنرا میتوانند بخوانند.
ویرجینیا وولف
HENRI
گذشتهی هر کسی کتاب بستهای است که خود فرد تکتک صفحات آنرا از بر است، اما دیگران فقط عنوان آنرا میتوانند بخوانند.
ویرجینیا وولف
کاربر ۳۶۶۲۲۳۶