بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ارواح ملیت ندارند | طاقچه
کتاب ارواح ملیت ندارند اثر یوکو تاوادا

بریده‌هایی از کتاب ارواح ملیت ندارند

نویسنده:یوکو تاوادا
انتشارات:نشر اطراف
امتیاز:
۲.۷از ۱۰ رأی
۲٫۷
(۱۰)
در زبان مادری، واژه‌ها به آدم می‌چسبند، طوری که به‌ندرت می‌توان شور و شوق بازیگوشانه‌شان را درک کرد. در زبان مادری، افکار چنان به واژه‌ها متصل‌اند که نه فکر می‌تواند رها و آزاد پرواز کند و نه واژه. اما در زبان‌های خارجی، آدم چیزی شبیه منگنه‌کش در اختیار دارد: می‌تواند همهٔ چیزهایی را که به هم متصل‌اند و دودستی یکدیگر را چسبیده‌اند، از هم جدا کند.
Fatima
تعداد زیادی گردشگر و کارگر هم از کشورهای دیگرند و با الفبای دیگری زندگی می‌کنند. تصویر شهر در چشم آن‌ها معماگونه و مبهم می‌نماید. وقتی به هامبورگ آمدم، تمام حروف الفبای آلمانی را بلد بودم اما پیش می‌آمد مدتی طولانی به هر حرف خیره شوم، بدون آن‌که معنای کلمه را درک کنم.
Fatima
در توکیو مردم نه در خانه کتاب می‌خوانند و نه در کتابخانه، بلکه در قطار شهری مطالعه می‌کنند. آن‌جا آدم همیشه وقت دارد، چون کسی او را نمی‌شناسد. کتاب‌خوان‌های داخل قطار شهری عادت‌های عجیبی دارند. کتاب را خیلی نزدیک صورت‌شان می‌گیرند. آدم کم‌وبیش حس می‌کند هدف از وجود کتاب پنهان کردن چهرهٔ آن‌هاست. انگار کتاب‌ها نقاب‌هایی‌اند که نام و عنوانی دیگر به چهرهٔ خوانندگان‌شان می‌بخشند.
هانا
انتقاد هرگز برای من فرم خلاقانه‌ای برای اظهارنظر دربارهٔ خودم و چیزهای غریبه نبوده است. اما برای اروپا انتقاد نکردن از خود و دیگرانْ غیرمنصفانه، ریاکارانه و یا کم‌وبیش غیراخلاقی است. هرگز دربارهٔ شخص، رخداد و یا نهادی حرف نمی‌زند، مگر این‌که لابه‌لای حرف‌هایش از او انتقاد هم بکند.
هانا
خوش ندارم تمام افراد را به صورت دیداری درک کنم، چه برسد که بخواهم دربارهٔ هر بدنی عقیده‌ای داشته باشم، چون در این صورت فرایند معکوس هم رخ خواهد داد: بدن من چیزی می‌شود که باید مدام بر اساس نگاه دیگران از نو شکل بگیرد.
هانا
در توکیو اگر سی سال از ساخت خانه‌ای بگذرد به آن می‌گویند «قدیمی». بسیاری از خانه‌ها پیش از رسیدن به بیست‌سالگی تخریب می‌شوند. در ژاپن، معماری از ناپایدارترین فرم‌های هنری است. شاید به همین دلیل برایم این‌قدر دشوار بود که باور کنم آن خانه‌های نیمه‌چوبی قدیمی واقعاً هنوز وجود دارند.
Fatima
من می‌خواهم اروپا را نه دیداری بلکه با زبانم در دهان درک کنم. وقتی زبانم طعم اروپا را بچشد و «سخن اروپا بگوید»، احتمالاً خواهم توانست از مرز میان مشاهده‌گر و ابژه عبور کنم
هانا
در شعری نوشتم اروپا وجود ندارد، به‌هیچ‌وجه منظورم این نبود که گم شده. بلکه می‌خواستم بگویم اروپا از آغاز در قالب شخصیتی مفقود ساخته شده.
هانا
اروپا استاد نقد است و این از خصیصه‌های اوست. اگر نقد نکند، ناپدید می‌شود. از هیچ‌چیز هم به اندازهٔ نبودن نمی‌ترسد.
هانا
این نیاز به دیده شدن بر ترسی مبتنی است؛ ترس این‌که چیزی که دیده نشود ممکن است هر لحظه ناپدید گردد.
هانا

حجم

۱۶۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۱۶۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۳۶,۰۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد