بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خون در رگ رویا نیست | طاقچه
کتاب خون در رگ رویا نیست اثر مهدی اسدزاده

بریده‌هایی از کتاب خون در رگ رویا نیست

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
دستمال‌کاغذی را می‌گیرم طرفش و برمی‌گردانم. دستم را می‌گذارم روی زخم گردنم و فکر می‌کنم آن اوایل که هنوز ریمل ضدآب را کشف نکرده بود، گریه کردنش را بیش‌تر دوست داشتم. بعد متوجه می‌شوم که یادم نمی‌آید با آرایش خوابیده بوده یا در همان گیرودار چیزی به چشم‌هایش کشیده. اگر همان موقع آرایش کرده باشد که خیلی مسخره است.
mojtaba.keramat

حجم

۱۳۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

حجم

۱۳۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

قیمت:
۴۴,۰۰۰
۲۲,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد