بریدههایی از کتاب شورای شش نفره
۴٫۸
(۱۹)
مطابق نقل بلاذری، علی (ع) به عمویش عبّاس از سخن عمر که گفته بود: «در صورت تساوی با گروهی باشید که عبدالرّحمن بن عوف با آنهاست» اظهار ناخرسندی کرد و فرمود: «والله لقد ذهب الأمر منّا؛ به خدا سوگند! خلافت از خاندان ما رفت!» . عبّاس گفت: «چگونه چنین سخن میگویی؟» فرمود: «سعد بن ابیوقّاص که با پسر عمویش عبدالرّحمن مخالفت نخواهد کرد و عبدالرّحمن نیز داماد عثمان
است و با یکدیگر اختلاف نخواهند کرد و اگر طلحه و زبیر نیز با من باشند (به سبب وجود عبدالرّحمن در آن طرف) نفعی به حال ما نخواهد داشت» .
M_`N
پی آمد بسیار تأسّفبار دیگر شورا که با انتخاب عثمان اتفاق افتاد، تقویت جبهه بنیامیه بود. آنان که دشمنان قسمخورده رسول خدا (ص) بودند و پس از فتح مکه و در لوای پیروزی چشمگیر اسلام به ظاهر مسلمان شده بودند، ناگهان قدرت یافتند
F313
آنگاه به علی (ع) رو کرد و گفت: «تنها عیب تو آن است که در تو شوخطبعی است. با این حال، اگر تو والی بر مردم شوی، آنان را بر مسیر حقّ واضح و شاهراه روشن، هدایت میکنی» .
و در پایان به عثمان گفت: «گویا میبینم که خلافت را قریش به دست تو دادهاند و تو نیز بنیامیه را بر گُرده مردم سوار میکنی وبیتالمال را در اختیار آنان میگذاری (و بر اثر شورش مسلمانان) گروهی از گرگان عرب تو را در بسترت میکشند» .
کامکار
دوم آنکه: خود آن حضرت علت حضورش را در آن جلسه برای دوری از تفرقه دانست
F313
این خلافت پس از قبیله تَیم (ابوبکر) و قبیله عدی (عمر) به تو رسیده است. اکنون آن را همچون گوی (میان قبیله خودت) بگردان و پایههای آن را بنیامیه قرار ده (و بدان که) مسأله فقط، فرمانروایی است (نه خلافت اسلامی) و من که بهشت و دوزخی را نمیشناسم!
F313
شما خوب میدانید که من از هر کس، به امر خلافت شایستهترم (ولی شما به خاطر آنکه مرا در مسیر منافع خود نمیبینید، مانع آن شدید) امّا به خدا سوگند! تا هنگامی که اوضاع مسلمین رو به راه باشد و تنها به من ستم شود، سکوت اختیار میکنم، تا از این طریق پاداش و فضل الهی را به دست آورم و در برابر زر و زیورهایی که شما به خاطر آن با یکدیگر رقابت دارید، پارسایی ورزیده باشم» . سپس آن حضرت دست خود را دراز کرد و بیعت نمود.
آسمان دار
لازم میدید در آن جلسه شرکت کند و با استدلال، حقّانیت خود را اثبات نماید و در صورت عدم مشارکت ممکن بود گفته شود که او چون خود را لایق این جایگاه نمیدید، در آن شرکت نکرد و یا اگر میآمد، ما او را خلیفه میکردیم.
ElnAz
خلیفه با این گزینش هم پاداش محبّت عثمان را داد و هم ظاهرآ اتّهام جانبداری را از خود مرتفع ساخت!
جواد
نخست آنکه: آن حضرت خود را شایسته امامت و خلافت میدانست و لازم میدید در آن جلسه شرکت کند و با استدلال، حقّانیت خود را اثبات نماید و در صورت عدم مشارکت ممکن بود گفته شود که او چون خود را لایق این جایگاه نمیدید، در آن شرکت نکرد و یا اگر میآمد، ما او را خلیفه میکردیم
F313
برتری رأی عبدالرّحمن بر سایر آرا ـ در صورت تساوی ـ ابهام دیگر آن ماجراست و شاید سازوکاری برای تقویت جبهه عثمان بود.
جواد
حجم
۴۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۵۴ صفحه
حجم
۴۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۵۴ صفحه
قیمت:
رایگان