بریده‌هایی از کتاب مشاوره ازدواج

مرد و زن، تنها زمانی در درون خود به وصل می‌رسند که دو قطب مذکر و مونث، با هم یکی شوند. این دو قطبی بودن اساس تمام قدرت‌های خلاقانه و فرایندی متقابل بین انسان‌ها است. از نظر بیولوژیکی، این عمل بدون شک به این معنی است که وحدت «اسپرم» و «اوول» اساس تولد کودک است؛ اما در قلمرو روانی مطلق نیز یکسان خواهد بود. با به‌وجود آمدن عشق بین زن و مرد، هر کدام از نو متولد می‌شوند. کسانی‌که به انحرافات جنسی «هم‌جنس‌گرایی» گرفتارند، از عدم توانایی رسیدن به وصل دو قطبی رنج می‌برند و درست مانند افراد معمولی و عادی هستند که از عشق ورزیدن عاجزند!

عدم اطلاع‌رسانی مناسب و به موقع و نیز بینش نادرست نسبت به مقوله مشاوره، شاید یکی از دلایلی باشد که می‌تواند در این موضوع و پیدایش رویکرد (طلاق) و نداشتن زندگی زناشویی مناسب، سهیم باشد!

«ازدواج مانند اجرای یک نقشه جنگ است که اگر در آن فقط یک اشتباه صورت گیرد، جبرانش غیرممکن خواهد بود!» بورنز

«ازدواج کردن و ازدواج نکردن هر دو موجب پشیمانی است!»

از پیامبر اکرم(ص) پرسیده شده که بهترین زنان کدامند؟ ایشان در پاسخ فرمودند: «بهترین زنان کسانی هستند که از نظر چهره زیباتر و از نظر اخلاق بالاتر و از نظر مهریه مناسب باشند، هنگامی‌که خیر را دنبال می‌کنید، نزد زیبا رویان بروید؛ زیرا آن‌که زیباتر است، رفتارش نیکوتر است.»

«آری، آغاز دوست داشتن است، اگرچه پایان راه ناپیداست! من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست!»

احترام هرگز؛ به معنی قبول کردن همه مواردی که همسرتان معتقد است یا عمل می‌کند، نیست. بلکه به معنای گوش کردن محترمانه است. ارزش گذاشتن به احساسات او؛ به معنی توافق همیشگی با آن برای جلب رضایت او نیست. هر فرد حق داشتن نظرات و احساسات شخصی خود را دارد. ازدواج زمانی خوب و سالم است که در آن همدلی ایجاد شود که بر مبنای آن گفتگوهای سازنده در مورد تغییرات و توافقات صورت گیرد.

«قبل از ازدواج درباره تربیت کودکان شش نظریه داشتم؛ اما اکنون شش فرزند دارم و دارای هیچ نظریه‌ای نیستم!»

«تا یک سال بعد از ازدواج، مرد و زن زشتی‌های یکدیگر را نمی‌بینند!»

«ازدواج بیشتر از رفتن به جنگ "شجاعت" می‌خواهد!»

«با زنی ازدواج کنید که اگر مرد بود، بهترین دوست شما می‌شد!»

«ازدواج همیشه به عشق پایان داده است!»

در ارتباط سالم و متقابل به موارد زیر باید توجه خاصی را مبذول داشت: الف) گذشت متقابل ب) رعایت خواسته‌ها و نیازهای یکدیگر پ) پذیرش دیدگاه‌های یکدیگر

ازدواج «ازدواج عبارت است از سه هفته آشنایی، سه ماه عاشقی، سه سال جنگ و سی سال تحمل!» تن

ازدواج، نه تنها برای همه جوانان لازم است بلکه نقطه عطفی است که می‌تواند باعث صعود انسان به قله‌های بلند معنویت و انسانیت شود و مرحله مهمی برای پیشرفت و ترقی باشد! البته با این شرط که جوانان قبل از ازدواج، شرایطی را در نظر بگیرند که لازمه زندگی زناشویی موفقیت‌آمیز است.

بر اساس آخرین تحقیقات و پژوهش‌های روان‌شناسی، تعریف جدید ازدواج، با توجه به حفظ نسبی استقلال شخصیت زن و شوهر امکان رشد و تعالی و ارضایی نیازمندی‌های مشروع و متقابل هر یک از آن‌ها تکوین یافته است! لذا دور شدن از این مفهوم و عدم توجه به هدف‌های اساسی زناشویی، سبب فراوانی زناشویی‌های سست، نابسامان و طلاق‌های پر زیان و سرسام‌آور می‌گردد!

ازدواج را می‌توان یک قرارداد اجتماعی مبتنی بر توافق و سازش بین زن و مرد برای دوام جامعه دانست

کارلسون، ازدواج را چنین تعریف می‌کند: «ازدواج، فرایندی از کنش متقابل بین یک مرد و یک زن است که با تحقق بخشیدن به برخی شرایط قانونی و برپا داشتن مراسمی زناشویی انجام می‌گیرد!»

«پیش از ازدواج چشم‌هایتان را باز کنید و بعد از ازدواج آن‌ها را روی هم بگذارید!» فرانکلین

همان‌طورکه انسان در هنگام گرسنگی، هر غذایی را می‌خورد و هیچ‌گاه به بهانه لیوان، میز، سرویس غذاخوری و سفره زیبا و رنگین، از غذا خوردن خودداری نمی‌کند، ازدواج نیز یک نیاز طبیعی است که باید به موقع برآورده شود و نباید با توقعات و بلندپروازی‌ها به تأخیر بیفتد.