بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم | صفحه ۳۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم

بریده‌هایی از کتاب بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم

۴٫۲
(۳۱۲)
دیشب در خواب دیدم که بازگشته‌یی
کاربر ۴۵۳۹۶۵۳
خلاصه همه‌اش فکر پروانه‌های تو هستم. مثل این‌که خوابم می‌بَرَد و آن‌وقت خانم گوشم را فشار می‌دهد. ــ کجا هستی؟ ــ توی باغ، خانم! دنبال پروانه می‌گردم. ــ برو بیرون سراغ پروانه‌هایت! تو هیچ‌وقت چیزی نخواهی‌شد. آنچه هنوز تلخ‌ترین پوزخندِ مرا برمی‌انگیزد «چیزی‌شدن» از دیدگاه آنهاست__ آنها که می‌خواهند ما را در قالب‌های فلزّی خود جای بدهند. آنها با اعدادِ کوچک به ما حمله می‌کنند. آنها با صفرِ مُطلقشان به جنگ با عمیق‌ترین و جاذب‌ترین رؤیاها می‌آیند__ و ما خُردکنندگان جعبه‌های کوچک کفش هستیم.
fati
آنچه هنوز تلخ‌ترین پوزخندِ مرا برمی‌انگیزد «چیزی‌شدن» از دیدگاه آنهاست
Zoha.mo
هلیا! احساسِ رقابت، احساس حقارت است. بگذار که هزار تیرانداز به روی یک پرنده تیر بیندازد. من از آن که دو انگشت بر او باشد انگشت بر می‌دارم. رقیب، یک آزمایشگرِ حقیر بیشتر نیست. بگذار آنچه از دست رفتنی‌ست ازدست‌برود. تو در قلب یک انتظار خواهی‌پوسید.
دانشجونده
هلیا! احساسِ رقابت، احساس حقارت است. بگذار که هزار تیرانداز به روی یک پرنده تیر بیندازد. من از آن که دو انگشت بر او باشد انگشت بر می‌دارم. رقیب، یک آزمایشگرِ حقیر بیشتر نیست. بگذار آنچه از دست رفتنی‌ست ازدست‌برود. تو در قلب یک انتظار خواهی‌پوسید.
دانشجونده
ما همه در اسارت خاک بودیم. ما از خاک نبود که گریختیم، از آنها گریختیم که حرمتِ زمین را با گام‌های آلوده می‌شکستند.
میومیو
یکشنبه‌ها را خیلی دوست‌دارم. توی یک صندلی نرم فرو می‌رفتیم. شیشه را کمی پایین می‌کشیدیم و دست نوازش باد بر گونه‌هایمان کشیده می‌شد. تیرهای میان راه را می‌شمردیم و خرگوش‌ها را که جلوی ماشین می‌دویدند و راهشان را گم می‌کردند می‌دیدیم
esmat
برای چه پشیمان باید بود؟ برای همه‌ی آنچه از دست رفته‌است؟ یا برای آنچه به‌دست‌آمدنی نبود؟ یا برای قصّه‌یی که در پایانش رسیدیم و هیچ‌کس درباره‌ی آغازش سخنی نگفت؟
@moda_onlineshop__
فراموشی را بستاییم؛ چراکه ما را پس از مرگِ نزدیک‌ترین دوستْ زنده نگه می‌دارد، و فراموشی را با دردناک‌ترینِ نفرت‌ها بیامیزیم؛ زیرا انسان دوستانش را فراموش می‌کند، کتاب‌هایی را که خوانده‌است فراموش می‌کند، و رنگ مهربان نگاه یک رهگذر را... آن را هم فراموش می‌کند.
@moda_onlineshop__
مگذار که خالیِ روزها و سنگینی شب‌ها در اعماقِ من جایی ازیادنرفتنی بازکند.
@moda_onlineshop__
ما هرگز از آنچه نمی‌دانستیم و از کسانی که نمی‌شناختیم ترسی نداشتیم. ترس، سوغاتِ آشنایی‌هاست.
@moda_onlineshop__
در تالارِ بزرگِ هر ندامت، ازدست‌رفته‌ها و به‌دست‌نیامده‌ها در کنار هم می‌رقصند.
Naarvanam
از تمام خنده‌ها آن را بستای که جانشین گریستن شده‌است.
Naarvanam
از تمام دروازه‌ها آن را بازبگذار که دروازه‌بانی ندارد، و یک‌طرفه است به‌سوی درون.
Naarvanam
از تمام دروازه‌ها آن را بازبگذار که دروازه‌بانی ندارد، و یک‌طرفه است به‌سوی درون. از تمام خنده‌ها آن را بستای که جانشین گریستن شده‌است.
Naarvanam
در کنار بیگانه‌ها زیستن در میان بی‌رنگی و صدا زیستن است.
Naarvanam
آهنگ‌ها تنهایی را تسکین می‌دهند؛ امّا تسکینِ تنهایی، تسکینِ درد نیست.
Naarvanam
هیچ پایانی به‌راستی پایان نیست. در هر سرانجام، مفهوم یک آغاز نهفته‌است. چه‌کسی می‌تواند بگوید «تمام‌شد» و دروغ نگفته‌باشد؟
Naarvanam
هلیا هیچ‌چیز تمام نشده‌بود. هیچ پایانی به‌راستی پایان نیست. در هر سرانجام، مفهوم یک آغاز نهفته‌است. چه‌کسی می‌تواند بگوید «تمام‌شد» و دروغ نگفته‌باشد؟
Naarvanam
ما در روزگاری هستیم، هلیا، که بسیاری چیزها را می‌توان دید و باورنکرد و بسیاری چیزها را ندیده باورکرد.
Naarvanam

حجم

۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
۴۹,۵۰۰
تومان