جهان پیوسته میگردد، مدام خودش را تکرار میکند تا اینکه چیزی تغییر کند، که تغییر هم نمیکند چون ما تغییر نمیکنیم. با حساب و کتاب سادهای میفهمم که مردگان به من لبخند زدهاند و رو برمیگردانم.
کاربر ۸۸۲۶۵۱۷
دروغها، اگر اغلب و به قدر کافی بازگو بشوند، واقعی به نظر میآیند
Fereshte10
فکر میکنم شاید دارم میمیرم ولی به قدری از زیستن خستهام که شاید هم موردی نداشته باشد.
کاربر ۸۸۲۶۵۱۷
برخی از افراد پیش از آنکه بمیرند، سایه هستند.
کاربر ۸۸۲۶۵۱۷
هر شمع اسم متفاوتی دارد، عشق، شور و لذت، امید. کنجکاوم بدانم که امید چه بویی دارد.
کاربر ۸۸۲۶۵۱۷
او خوشگل، مهربان و باهوش است، ولی اینها دلیل نمیشود که با بدجنسی با او رفتار کنند.
کاربر ۸۸۲۶۵۱۷
ولی او از همه جا بیخبر میماند و به گونهای همان اطراف پرسه میزند که انگار نه انگار به تازگی دنیا به پایان رسیده است.
کاربر ۸۸۲۶۵۱۷
مامانبزرگ همیشه میگفت در هر صورت کتابها، در مقایسه با مردم، دوستهای بهتری هستند. او میگفت؛ اگر به کتابها فرصت بدهی، آنها تو را به هر جایی خواهند برد، فکر میکنم حق با او بود.
کاربر ۸۸۲۶۵۱۷
او سالها پیش مرا گم کرد و حالا من پیدا نمیشوم.
کاربر ۸۸۲۶۵۱۷
او سالها پیش مرا گم کرد و حالا من پیدا نمیشوم.
کاربر ۸۸۲۶۵۱۷
اما کابوسها هم رؤیا هستند.
کاربر ۸۸۲۶۵۱۷