کاش این دنیا یک بار دیگر مثل زمان حضرت نوح برود زیر آب. البته دور از ذهن هم نیست. یخ قطبها در حال آب شدن است. جزیرهها در حال فرو رفتن. نوبت ما هم میشود.
ــ راستی چرا خدا دنیا را زیر آب برد؟
usofzadeh.ir
هر چه باشد معلم ادبیات هستم و باید عفت کلام داشته باشم. نه اینکه مثل بعضی از این مردم الاغ که قد گاو هم نمیفهمند از فحشهایی استفاده کنم که آخرشان کش دارد.
usofzadeh.ir
اگر خدایی هم هست پس ما را آفریده که کشته شدن ما را تماشا کند. این خدا به چه دردی میخورد؟
usofzadeh.ir
چه بسا انسانهایی که در پی خدا بودند و در جهنم خودشان گرفتار شدند. چه بسا انسانها که پی عشق بودند و به نفرت رسیدند
usofzadeh.ir
همهی اتفاقات بزرگ، از ذهن کوچک و بیحصار ما اتفاق میافتند؛ برای شناختن خدا و عشق هم بدانید کجا میروید و از چه کسی راهش را میپرسی
usofzadeh.ir
به خودمان بیاییم و ببینیم که چه کسی یا چه چیزی مفهوم خدا و عشق را در ما کشته است؟ یادمان باشد که اجازه ندهیم کسی خدا را در نظرمان بیارزش کند. یادمان باشد اگر عشق را مسخره کنیم، مثل این است که خودمان را مسخره کردهایم.
usofzadeh.ir
از تو خالی میشوم. انگار هیچ چیزی در وجودم نیست. انگار قلبم از کارافتاده. یاد این جملهی شاهی میافتم: مرگ را مثل کسی بدانید که از پشت سرکلتی به دست دارد و هر وقت که دلش بخواهد میچکاند در مغزتان
R. R
چه بسا انسانهایی که در پی خدا بودند و در جهنم خودشان گرفتار شدند. چه بسا انسانها که پی عشق بودند و به نفرت رسیدند.
mabis
چرا نمیتوانم او را از این ذهن لعنتیام بیرون کنم و دیگر سراغش را نگیرم؟ من که چیزی در زندگیام کم ندارم. پس چه چیزی من را به سمت این عفریته میکشاند؟
ali karegaran