بریدههایی از کتاب تفسیر نمونه (جلد اول)
۴٫۶
(۱۲۷)
«روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و غنی مساوات بر قرار گردد، و این به خاطر آن است که غنی، طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند؛ چرا که اغنیاء معمولاً هر چه را بخواهند برای آنها فراهم است، خدا میخواهد میان بندگان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگی و درد و رنج را به اغنیاء بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند» .
Hakime Zare
روزه نیز با روح و جان انسان همین عمل را انجام میدهد و با محدودیتهای موقت به او مقاومت، قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت میبخشد، و چون غرائز سرکش را کنترل میکند، بر قلب انسان نور و صفا میپاشد.
Hakime Zare
روزهدار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و آب و همچنین لذت جنسی چشم بپوشد، و عملاً ثابت کند او همچون حیوان، در بند اصطبل و علف نیست، او میتواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد، و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد.
در حقیقت، بزرگترین فلسفه روزه همین اثر روحانی و معنوی آن است، انسانی که انواع غذاها و نوشابهها را در اختیار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن میرود، همانند درختانی است که در پناه دیوارهای باغ بر لب نهرها میرویند، این درختان نازپرورده، بسیار کممقاومت و کمدوامند، اگر چند روزی آب از پای آنها قطع شود پژمرده میشوند، و میخشکند.
Hakime Zare
اگر آنها باز گردند من هم باز میگردم، آنها بازگشت به اطاعت و بندگی کنند و حق را اظهار کنند، من نیز بازگشت به رحمت میکنم و مواهبی را که قطع کرده بودم مجدداً به آنها میبخشم.
Hakime Zare
از سالار شهیدان و مجاهدان راه خدا امام حسین علیهالسلام همین معنی نقل شده که در صحنه «کربلاء» به هنگامی که بعضی از عزیزانش با فجیعترین وجهی شربت شهادت نوشیدند، فرمود: هَوَّنَ عَلَی ما نَزَلَ بِی أَنَّهُ بِعَینِ اللّه: «همین که میدانم این امور در برابر دیدگان علم پروردگار انجام میگیرد تحمل آن بر من آسان است» .
Hakime Zare
لازم است، به تفاوت میان «حمد» ، «مدح» و «شکر» و نتایج آن توجه شود:
۱ ـ «حمد» در لغت عرب به معنی ستایش کردن در برابر کار یا صفت نیک اختیاری است، یعنی هنگامی که کسی آگاهانه کار خوبی را انجام دهد، و یا صفتی را برای خود برگزیند که سرچشمه اعمال نیک اختیاری است، ما او را حمد و ستایش میگوئیم.
ولی «مدح» به معنی هر گونه ستایش است، خواه در برابر یک امر اختیاری باشد یا غیر اختیاری، فی المثل تعریفی را که از یک گوهر گرانبها میکنیم، عرب آن را «مدح» مینامد، و به تعبیر دیگر مفهوم مدح، عام است در حالی که مفهوم حمد خاص میباشد.
اما مفهوم «شکر» از همه اینها محدودتر است، تنها در برابر نعمتهائی شکر و سپاس میگوئیم که از دیگری با میل و اراده او به ما رسیده است
m.salehi77
خلاصه یک ملت زنده، باید به اعمال خویش متکی باشد، نه به تاریخ گذشته خویش، و یک انسان باید به فضیلت خود متکی باشد؛ چرا که از فضل پدر تو را چیزی حاصل نمیشود، هر چند پدرت فاضل باشد!.
Hakime Zare
همچنین آوردن همسر و فرزند شیر خوار در آن بیابان خشک و سوزان، در آن سرزمین مقدس، و بنای خانه کعبه و بردن جوانش به قربانگاه، هر یک نمونهای از طرز کار او بود.
Hakime Zare
گر چه کلمه «ربّ» همان گونه که گفتیم در اصل، به معنی مالک و صاحب است، ولی نه هر صاحبی، بلکه صاحبی که عهدهدار تربیت و پرورش میباشد، و به همین جهت در فارسی به عنوان پروردگار ترجمه میشود.
دقت در سیر تکاملی موجودات زنده، تحول و دگرگونیهای موجودات بیجان، و فراهم آمدن زمینههای تربیت موجودات، و ریزهکاریهائی که در هر یک از این قسمتها نهفته شده است یکی از بهترین طرق خداشناسی است.
کاربر ۱۱۶۸۴۱۶
قُلْ یا عِبادِی الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً: «ای کسانی که از حریم بندگی سرباز زدهاید از رحمت خدا مأیوس نشوید، خداوند همه گناهان را میآمرزد»
کاربر ۶۹۴۰۷۰۴
قُلْ یا عِبادِی الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً: «ای کسانی که از حریم بندگی سرباز زدهاید از رحمت خدا مأیوس نشوید، خداوند همه گناهان را میآمرزد»
کاربر ۶۹۴۰۷۰۴
بنابراین آوردن «رحمان و رحیم» بعد از «ربّ العالمین» اشاره به این نکته است که: ما در عین قدرت، نسبت به بندگان خویش، با مهربانی و لطف رفتار میکنیم. این بندهنوازی و لطف خدا، بندگان را شیفته او میسازد که با یک دنیا علاقه بگویند: «الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» .
اینجا است که انسان متوجه میشود، چقدر فاصله است بین رفتار خداوند بزرگ، با بندگان خویش! و روش مالکان با زیردستان خود، مخصوصاً در عصر شوم بردگی.
mokhtari
تقوا به این نیست که انسان انزوا و گوشه گیری انتخاب کند، بلکه باید در دل اجتماع باشد و اگر اجتماع آلوده بوده خود را حفظ کند.
علیرضا رحیمی شاهرودی
ارتباط با انسانها در حقیقت نتیجه ارتباط و پیوند با خدا است، انسانی که به خدا پیوسته و به حکم جمله «مِمّا رَزَقْناهُم» همه روزیها و مواهب را از خدا میداند، نه از ناحیه خودش، عطای خداوند بزرگی میداند که چند روزی این امانت را نزد او گذاشته، نه تنها از انفاق و بخشش در راه او ناراحت نمیشود، که خوشحال است؛ چرا که مال خدا را به بندگان او داده، اما نتائج و برکات مادی و معنویش را برای خود خریده است، این طرز تفکر، روح انسان را از بخل و حسد پاک میکند، و جهان «تنازع بقا» را به «دنیای تعاون» تبدیل میسازد.
علیرضا رحیمی شاهرودی
در حقیقت قرآن با این بیان مسأله نژادپرستی و تعصبهای نابجا را به طور کلی نفی میکند، و سعادت و خوشبختی را از انحصار طایفه خاصی بیرون میآورد ضمناً معیار رستگاری را که ایمان و عمل صالح است، مشخص میسازد.
Sobhan Naghizadeh
کانَ عَلِیٌّ علیهالسلامإِذْا هالَهُ شَیْءٌ فَزِعَ إِلَی الصَّلوةِ ثُمَّ تَلا هذِهِ الآیةُ وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة...: «هنگامی که علی علیهالسلام با مشکلی روبرو میشد به نماز برمیخاست و پس از نماز به دنبال حل مشکل میرفت و این آیه را تلاوت میفرمود: وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة...»
مینا
«غمام» در اصل از ماده «غم» به معنی پوشیدن چیزی است و این که به ابر، غمام گفته شده است به خاطر آن است که صفحه آسمان را میپوشاند و اگر به اندوه، «غم» میگوئیم نیز از این جهت است که گوئی قلب انسان را در پوشش خود قرار میدهد»
مینا
مسلمانان موظفند سه برنامه را در مورد همه انجام دهند، خواه طرف مقابل، مسلمان باشد یا کافر، نیکوکار باشد یا بدکار، و آن سه عبارتند از: وفای به عهد، ادای امانت و احترام به پدر و مادر.
Anahita Jafarzadeh
«انداد، همان شرک است که گاهی پنهانتر است از حرکت مورچه بر سنگ سیاه در شب تاریک، از جمله این که انسان بگوید: به خدا سوگند، به جان تو سوگند، به جان خودم سوگند (یعنی خدا و جان خود و جان دوستش را در یک ردیف قرار بدهد) و بگوید این سگ اگر دیشب نبود دزدان آمده بودند! (پس نجات دهنده ما از دزدان این سگ است) یا به دوستش بگوید: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهی، همه اینها بوئی از شرک میدهد» .
Anahita Jafarzadeh
نفاق در واقع یک نوع بیماری است، انسان سالم یک چهره بیشتر ندارد، هماهنگی کامل در میان روح و جسم او حکمفرما است؛ چرا که ظاهر و باطن، روح و جسم همه مکمل یکدیگرند.
Anahita Jafarzadeh
حجم
۵۷۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۸۲۷ صفحه
حجم
۵۷۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۸۲۷ صفحه
قیمت:
رایگان