بریدههایی از کتاب زندگی در سایه اساطیر
۳٫۵
(۲)
کلمه بودا یعنی، «بیدارشده، بیداردل یا رستگارشده» از ریشه فعل سانسکریت «بود» (budh) است که بهمعنای «اندازه گرفتن عمق، به ته رخنه کردن» است.
Azadehana
عالمی که برای رهایی از آن تلاش میکنیم توهم رؤیاگونهای است که در چرخههای مکرر، ظهور و افول پیدا میکند.
Azadehana
از نظر فروید، اسطوره نظم روانشناسانه رؤیاست.
Azadehana
ارزش یک آیین مؤثر در این است که هرکسی تعریف خودش را داشته باشد، درحالیکه جزمیت دینی و تعاریف، تنها آشفتگی به بار میآورند. جزمیت دینی و تعاریف که بار منطقی پیدا میکنند نهتنها اساساً مفید نیستند بلکه مانع مراقبه دینی میشوند، زیرا فهم هرکس از حضور پروردگار، درواقع، بستگی به ظرفیت معنوی فرد دارد نه چیز دیگر.
Azadehana
باید به این نکته اشاره کرد که یونانیان چه در همدردی و چه در وفاداری همیشه طرف انسان را میگرفتند؛ برعکس، عبریان طرف خدا بودند.
Azadehana
واژه یوگا از ریشه سانسکریت از فعل یوج (yuj) گرفته شده که به معنای «وصل کردن، ارتباط دادن یک چیز به چیز دیگر» است که به عمل پیوند دادن ذهن به منشأ ذهن، یا خودآگاهی به منبع خودآگاهی است؛
Azadehana
یک آیین مجموعهای از نمادهای اسطورهای است و زمانی که فرد در یک نمایش آیینی شرکت میکند بهطور مستقیم با این نمادها نه بهمثابه روایات کلامی وقایع تاریخی گذشته، حال و آینده بلکه به عنوان مکاشفاتی که همیشگی و ابدیاند ارتباط پیدا میکند.
Azadehana
بودا کسی است که به آگاهی یکی شدن نه با بدن بلکه با داننده بدن رسیده؛ به آگاهی یکی شدن نه با اندیشه بلکه با داننده اندیشهها رسیده؛ یعنی به آگاهی یکی شدن با آگاهی رسیده؛ با دانستن اینکه گذشته از این، ارزش او از قدرتش که آگاهی را ساطع میکند میآید ـآنچنانکه ارزش لامپ در قدرت نورتابی، سنجیده میشود.
Azadehana
با این حال، زمانی که نمادهای درستشده گروه اجتماعی دیگر کارساز نباشد، و نمادهایی که کارسازند دیگر جزو گروه محسوب نشوند، در آن صورت فرد متزلزل میشود، میشکند و از خود بیگانه میشود. در آن صورت ما با چیزی مواجه میشویم که میتوان آن را آسیبشناسی نماد نامید.
Azadehana
با این حال، زمانی که نمادهای درستشده گروه اجتماعی دیگر کارساز نباشد، و نمادهایی که کارسازند دیگر جزو گروه محسوب نشوند، در آن صورت فرد متزلزل میشود، میشکند و از خود بیگانه میشود. در آن صورت ما با چیزی مواجه میشویم که میتوان آن را آسیبشناسی نماد نامید.
Azadehana
در حال حاضر اولین و مهمترین تأثیر نماد اسطورهای زنده، این است که انرژیهای زندگی را بیدار کند و به آنها جهت دهد.
Azadehana
عالمی که برای رهایی از آن تلاش میکنیم توهم رؤیاگونهای است که در چرخههای مکرر، ظهور و افول پیدا میکند.
Azadehana
برای اینکه، از نظر یونگ به «فردیت» برسیم و بهعنوان یک فرد آزاد زندگی کنیم، باید بدانیم چگونه و چه زمانی نقابهای نقشهای مختلف زندگی را بزنیم و برداریم.
Azadehana
آیینهای قربانی کردن انسان که در تمامی فرهنگهای جنگلهای استوایی مرسوم بود، تقلید اسطورهای و کاملا واقعی و منزجرکننده از زندگی نباتی بود؛ یعنی همانگونه که جوانههای تازه از گیاهان مرده و پوسیده بیرون میآید، در مورد انسان نیز میتواند این موضوع صدق کند. مردگان خاک میشوند تا دوباره زنده شوند و چرخه زندگی دنیای گیاهان، الگویی برای اسطورهها و آیینهای بشری شدند.
Azadehana
اولین نیاز هر جامعهای این است که بزرگسالانش به این آگاهی برسند که آنها هستند که زندگی و وجود اجتماعی را میسازند.
Azadehana
آیینها در هر جایی شیوههای شناختهشده این نقشپذیریها هستند، اسطورهها حامی ذهنی آیینها و آیینها، نمود عملی اسطورههایند.
Azadehana
کل زندگی یک ساختار است.
Azadehana
در زمانهای باستان، برای رویدادهای اجتماعی آیین برگزار میکردند و برای اینکه به آن عمق ببخشند رنگ مایه دینی به آن اضافه میکردند.
Azadehana
از نگاه من کارکرد آیین این است که نهتنها ظاهر زندگی انسان را شکل میبخشد بلکه اعماق آن را نیز مشخص میکند.
Azadehana
در انجیل توما جملهای از مسیح آمده «ملکوت خداوند در سراسر زمین گسترده است و انسانها آن را نمیبینند.»
Azadehana
حجم
۳۰۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۹ صفحه
حجم
۳۰۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۹ صفحه
قیمت:
۱۱۴,۰۰۰
تومان