بریدههایی از کتاب زندگی معنا
۲٫۹
(۱۳)
«فکر میکنیم میتوانیم به خودمان بابت رسیدن به قلهٔ شفافیت تبریک بگوییم. تصور میکنیم تمام آن خدایان خیالی را پشت سر گذاشتهایم. آنچه پشت سر گذاشتهایم عملاً شبح کلامی بوده، نه حقایق روانیای که ما را در قالب تولد این خدایان مسئول نگاه داشته است. ما همچنان قدرتی تحت سلطهٔ امرِ مستقل هستیم؛ گویی این امر مستقل در اصل همان خدایان کوه اُلمپ هستند. امروزه بر آنها نامهای دیگری میگذاریم: فوبیا، وسواس، عقدههای روانی و چیزهایی از این دست. این یعنی عوارض روانی. خدایان تبدیل به بیماری شدهاند. زئوس دیگر حاکم کوه اُلمپ نیست بلکه حاکم شبکهٔ عصبی پشت معده است. همین باعث پدیدآمدن نمونههای جذابی برای اتاقهای مشاورهٔ پزشکان یا بیماریهای ذهنی سیاستمداران و روزنامهنگارانی شده است که ناخواسته همهگیریهای روانی را در جهان پخش میکنند.»
hamid.424
شکستخوردن از چیزهای بزرگتر احتمالاً تنها راه ممکن است که فرد بتواند قرار خودش را با سرنوشتش حفظ کند. برای این است که بتوانیم سفر خود را در این عالم تاریک و تلخ و درخشان و شگفتانگیز پیش ببریم، اینکه بتوانیم خطرِ «چه کسی بودن» را به جان بخریم و درنهایت بدانیم چرا اینجا هستیم. بهاینترتیب میتوانیم بهجای متورمکردن ایگوی خودمان، آن را در جایی مناسب قرار دهیم و از همه مهمتر در خدمت این شگفتی باشیم: چرا در وهلهٔ اول در این عالم حضور پیدا کردهایم؟
زهرا
چهارمین مرحله گوشدادن است؛ گاهی برای همهٔ ما مهم است که گوش کنیم دیگران دربارهٔ الگوها و رفتارهایمان چه میگویند؛ البته اگر تحمل شنیدن و پذیرفتن نقدِ جدی دیگران را داشته باشیم. اینکه شنوای نقد دیگری بر خود باشیم نیازمند قدرت خاصی است. نقلقول شرقی کهنی هست که میگوید: «سپاس کسانی را که شما را لعن و از نو ارزیابی میکنند؛ آنها بزرگترین معلم شما هستند.» خب، حرفزدن که برای آنها هزینهای ندارد. گاهی دشوار است، ولی ما از آنهایی که دست به نقد رفتارمان میزنند میآموزیم.
simin
در مرحلهٔ سوم، باید به نشانههای بیماریهای خودمان احترام بگذاریم و آنها را مدنظر قرار دهیم. این نشانهها تجاوزهای خودمختاری هستند که وارد زندگی روزانهٔ ما میشوند و سرنخهای مهمیاند. اینها خود واقعیتهایی چشمگیرند که نشان میدهند روان ما مشغول مشاهده، ارزیابی و نقدِ چیزی است: شیوهٔ کار دستهای از عصبهای راهبردیِ تحت فشار که در طبقهٔ نورونهای عصبیِ ناحیهٔ آگاهی مغز ما نشستهاند و مشغول مدیریتمان هستند. علائم بیماری معمولاً قراینی هستند که نشان میدهند روان ما اصلاً از انتخابهایمان راضی نیست و بهدنبال جایگزین دیگری است.
simin
مرحلهٔ دوم توجه به رؤیاهاست. ما رؤیاهایی داریم که برایمان چالشها و تناقضهای اصلاحکننده به همراه دارند. تحقیقات مربوط به خواب نشان میدهد که ما در یک چرخهٔ خواب در شب حدوداً شش بار خواب میبینیم. میدانم که میگویید اینهمه رؤیا را به خاطر ندارید یا میگویید رؤیا نمیبینید یا اصلاً رؤیایی را به یاد نمیآورید. درست است. ولی این هم درست است که طبیعت انرژی خود را حرام نمیکند. در صورتبندی رؤیا هدفی وجود دارد. فکر میکنم هدف کنار آمدن با مقدار زیادی از محرکهایی باشد که روزانه بر سر ما آوار میشوند. چنین هدفی کمک میکند تا این تجربهها درک و هضم شوند، حتی اگر به معنای رؤیاها توجهی نکنیم.
simin
من عموماً به آدمهایی که میپرسند: «تحلیلِ سفرم را باید از کجا شروع کنم؟»، میگویم اول از الگوهایتان شروع کنید.
simin
چیزی در درون ما همیشه میداند چه چیز برایمان درست است. شاید انواعی از موانع بین ما (همان خودآگاهمان) و آنچه برایمان درست است وجود داشته باشد. شاید مرعوبش شویم و شاید نمونهای برای انجام این کار نداشته باشیم، ولی چیزی همیشه در درون ما میگوید چه چیزی برایمان درست است.
hamid.424
درونیافت، شجاعت و تابآوری. از دل اینها تغییر به وجود میآید و یک زندگی گسترده شکل میگیرد.
hamid.424
حجم
۲۱۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۲۱۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۷۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد