بریدههایی از کتاب کلاف پر گره
۴٫۰
(۴۷)
مهمترین چیزی که مریگلد در آن هفته یاد گرفته بود، این بود که تلاش برای خوب بودن، همیشه به این معنی نیست که اتفاقاتی خوب برای آدم میافتد، اما شاید معنایش این باشد که بقیه سعی میکنند اوضاع بر وفق مراد آدم پیش برود.
Mahtab
«فکر میکنم، تو پسر جوونی هستی که نیتهای خوبی داری.» دستش را تا دریچهی پروپان بالا برد و شیر را چرخاند. «نیتهای خیر.» شیر را کمی بیشتر چرخاند. «اما شاید گاهی جهت رو اشتباه میگیری.»
Mahtab
گمان میکرد که هرجور مواد تشکیلدهندهای اگر با مقدار درست مخلوط شوند، چیزی جادویی از آنها به دست میآید.
Mahtab
برای کسی که همیشه میدانست دقیقاً کجاست، گم شدن که معنا نداشت!
Mahtab
پدرِ زین همیشه میگفت کتاب خواندن به آدم کمک میکند که مشکلاتش را فراموش کند.
Mahtab
حس میکرد که آن روز، روز موعود است. در صبحهای مهآلود هر اتفاقی ممکن بود بیفتد.
Mahtab
«همینش جالبه، مگه نه؟ اگر فوت و فنش رو ندونی، به نظرت یک کلاف درهم و برهم میآد، اما در حقیقت هر حلقهی گره به دقت سر جاش میشینه و یه سرش جوری به حلقهی بعدی میپیچه که انتظارشو نداری. برای من همهشون قشنگند، واقعاً قشنگند.»
Mahtab
زین سرخر بزرگی بود که به نظر هیچکس دربارهی خودش اهمیتی نمیداد. شاید اگر او هم کمی شبیه زین بود، عذاب نمیکشید. در آن صورت به تمام دنیا تف میکرد: چنان تفی که . بفهمند چه مزهای دارد.
yasi🪄🐈⬛
«فقط یادت باشه، نوع برخورد ما با چیزی که سرنوشت سر راهمون میگذاره، نشون میده چهجور آدمی هستیم.»
SafaSalari
«فقط یادت باشه، نوع برخورد ما با چیزی که سرنوشت سر راهمون میگذاره، نشون میده چهجور آدمی هستیم.»
دختر پاييزي
در بسیاری از کشورهای غربی رسم است که موسیقیدانان بزرگ و معلمها و مدرسهای موسیقی را از روی احترام «مایسترو» بنامند که یک کلمهی ایتالیایی به معنای «استاد» است ـ و.
Mahtab
همیشه عاشق کتابهایی بودهام که دستور پخت غذا دارند یا خرده ریزهایی که یک لحظه آدم را از روند قصه بیرون میکشند. مثال خوبش کتاب هر پرندهی کوچکی که آواز میخواند است که دبورا ویلز نوشته است.
Mahtab
«زندگی بزرگترین ماجراییه که برای آدم پیش میآد، قبول داری؟ آدم غیر از زنده بودن دیگه چی میخواد؟»
Mahtab
(تجربه به او نشان داده بود که ساکتترین آدمها همیشه بزرگترین رازها را دارند
Mahtab
اعتقادش همیشه این بود که هر کسی در این دنیا فقط یک استعداد لازم دارد: استعدادِ بالا کشیدنِ استعدادِ دیگران.
Mahtab
«فقط یادت باشه، نوع برخورد ما با چیزی که سرنوشت سر راهمون میگذاره، نشون میده چهجور آدمی هستیم.»
Mahtab
مادرش همیشه میگفت که استعداد فقط وقتی به درد میخورد که خوب از آن استفاده کنی.
Mahtab
هرچی بخواد سر راهت میگذاره. تجربه به من ثابت کرده که کم پیش میآد زندگی چیزی رو که آدم میخواد، همون موقع که میخواد بهش بده.
کاربر963963
حجم
۲۳۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۲۳۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۱۱۹,۴۰۰
تومان