بریده‌هایی از کتاب دیگر تاسف نخور

فقط رویاپردازی نکنید، آن را انجام دهید رویای شما برای آینده زندگی‌تان چیست؟ چطور این رویا را به واقعیت تبدیل می‌کنید؟

با دنبال کردن چند نکته‌ی ساده می‌آموزید که چطور از روز استقبال کنید. اول آنکه با موسیقی دلخواه‌تان بیدار شوید، به جای آنکه با زنگ ساعت بیدار شوید. تکنولوژی امروزی این کار را آسان کرده است. بعد رختخواب‌تان را مرتب کنید، طوری که از همان شروع مولد باشید، اگرچه جزئی به نظر می‌رسد، اما مؤثر است. در مرحله‌ی بعدی نرمش سبکی کنید تا جریان خون در بدن‌تان فعال شود، حتی اگر درجا بدوید و چند نرمش انجام دهید. تعجب خواهید کرد که چقدر این کار شما را سرحال می‌کند. نهایتاً غذایی سالم بخورید تا متابولیسم بدن‌تان فعال شود. هر ترکیبی از این موارد به شما اجازه می‌دهد که روزتان را در آغوش بکشید و به قالب ذهنی عدم تأسف دربیایید. زندگی خیلی کوتاه‌تر از آن است که با اخم و ناراحتی بیدار شوید.

وقتی از روز استقبال می‌کنید، در زندگی کمتر تأسف می‌خورید، برای آنکه روزتان را با خوشحالی و انگیزه شروع کرده‌اید. کسانی هم مثل من هستند که برعکس عمل می‌کنند. ما ترجیح می‌دهیم که دیر بخوابیم و موقع بیداری تو سر ساعت بزنیم. از بیدار شدن وحشت داریم و وقتی بیدار می‌شویم، بداخلاقیم. کسانی که ما را می‌شناسند، تا وقتی اولین فنجان قهوه خود را نخورده‌ایم، از ما دوری می‌کنند. نبرد برای تأسف نخوردن اجتناب‌ناپذیر است و ما روزمان را از دنده‌ی چپ شروع می‌کنیم.

دو نوع فرد در جهان وجود دارد: کسانی که روز را درآغوش می‌کشند و کسانی که صبح‌ها از دنده‌ی چپ بلند می‌شوند.

زندگی می‌تواند در یک لحظه عوض شود و ما همه لازم است که آن را درک کنیم. هر روز را قدر بدانید و بهترین باشید. مواظب فاصله‌ی شخصی بین فردی که هستید و فردی که می‌خواهید باشید، بمانید. منتظر نباشید که فردا برسد و بعد زندگی دلخواه خود را بسازید چه تغییری برایتان پیش خواهد آمد؟ چه چیزی را کمتر یا بیشتر خواهید کرد؟ چطور می‌خواهید که زندگی‌تان به خاطر سپرده شود؟ آیا امروز کاری انجام می‌دهید که بیشتر براساس این تصویر زندگی کنید؟

افراد سمی در زندگی شما چه کسانی هستند؟ چه احساسی در حضور آنها دارید، برعکس کسانی که بهترین‌ها را در شما زنده می‌کنند؟

از افراد سمی دور بمانید و خودتان را در معرض افرادی قرار دهید که بهترین‌ها را در شما زنده می‌کنند.

چه جنبه‌ای از زندگی‌تان وجود دارد که در مقایسه با دیگران آسیب‌پذیر هستید؟ چطور می‌توانید این موقعیت را به یک فرصت تبدیل کنید؟

سختی را به یک فرصت تبدیل کنید و با چالش‌های پیش روی خودتان مواجه شوید.

داستان باورنکردنی لیود یک دلیل و گواهی برای رفتار غیر تأسف‌آمیز وی است که موقعیت ناخوشایند او را به یک فرصت تبدیل می‌کند. به جای آنکه معلولیت خود را به یک منبع تأسف تبدیل کند، آن را به عنوان یک دلیل برای انجام کارهایی قرار داد که دیگران گمان نمی‌کردند او بتواند از پس آن برآید.