بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نمی دونم دارم چه کار می کنم، ولی به درک! | طاقچه
تصویر جلد کتاب نمی دونم دارم چه کار می کنم، ولی به درک!

بریده‌هایی از کتاب نمی دونم دارم چه کار می کنم، ولی به درک!

نویسنده:ران لیم
انتشارات:داهی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۶۱ رأی
۳٫۵
(۶۱)
یه نوع خستگی هست که نمی‌تونی برطرفش کنی به‌خورد روحت رفته و همین‌طور که تو داری به انجام کارهایی ادامه می‌دی که فایده‌ای برای روحت ندارن روحت داره فرسوده و فرسوده‌تر می‌شه.
Mahshad
وقتی به هیچ جات نیست که بقیه چه فکری می‌کنن اصلاً یه درخشش خاصی داری.
خاطره
منتظر می‌مونی که بقیه راه رو بهت نشون بدن بعد هم تعجب می‌کنی که چرا به جایی رسیدی که بهش تعلق نداری.
فسفری
وقتی به خودت می‌گی که یه شانس دیگه بدی درحالی‌که می‌دونی وقت رها کردن رسیده خودت دل خودت رو می‌شکنی.
Somy
بهتره گم شده باشی تا جایی باشی که دلت نمی‌خواد باشی.
me
اون چیزی که فکر می‌کردی هیچ‌وقت از پسش برنمی‌یای ولی براومدی رو یادته؟ آره. بازم می‌تونی از این کارها بکنی.
خورشید
خودت رو ناامید می‌کنی وقتی از یه دست می‌دی و منتظر می‌مونی از یه دست دیگه پس بگیری
fateme
همیشه تصمیم‌هایی که نگرفتی هستن که برمی‌گردن خِرِت رو می‌گیرن.
me
اگه اینقدر نمی‌ترسیدی، چه کاری بود که انجام می‌دادی؟
fateme
اون صدایی که توی سرت می‌گه شاید بهتره درموردش تجدیدنظر کنی. ولی تو تا الان بارها از زوایای مختلف بررسیش کردی. می‌خوای منتظر بمونی تا کامل ازش مطمئن بشی. اما در اعماق وجودت، می‌دونی همچین موقعی قرار نیست برسه. به‌نظر من آخرسر، همه‌چیز به این سؤال برمی‌گرده: «واقعاً چقدر می‌خوایش؟» به‌نظرم جواب این سؤال همه‌چیز رو زمین تا آسمون عوض می‌کنه.
Somy
قهوهٔ بیشتری بنوش غروب خورشید رو بیشتر تماشا کن چیزهای بیشتری خلق کن و سعی کن یه‌کم بیشتر خرابکاری کنی.
Somy
منتظر موندن باعث می‌شه هیچ تغییری اتفاق نیفته.
کاربر ۷۰۸۸۹۴۳
نمی‌تونی دلبستهٔ اون لحظه‌ها شی. ولی همیشه می‌تونی خاطره‌های بیشتری بسازی.
Somy
جالب نیست که ما همیشه حسرت کارهایی رو می‌خوریم که انجام ندادیم نه حسرت کارهایی که انجام دادیم؟
خورشید
می‌دونی. ولی یه‌جوری رفتار می‌کنی انگار که نمی‌دونی. دلت یه چیزی رو می‌خواد. ولی خودت رو ازش منصرف می‌کنی. می‌گی تموم شده. ولی هنوز بهش چسبیدی. رؤیای یه کاری رو داری. اما یه کار دیگه انجام می‌دی. و با تمام این‌ها بازم برات سؤاله که چرا به اون جایی که مدنظرت هست نمی‌رسی.
غزل
راحت‌ترین کار اینه که کلاً هیچ کاری انجام ندی و به خاطر همینه که بیشتر مردم به جایی نمی‌رسن.
خورشید
دلتنگ جایی هستی که حتی مطمئن نیستی وجود داره.
Bahar
منتظر یه زمان عالی هستی، که همه‌چیز قشنگ بیفته روی روال. ولی زمان عالی وجود نداره. و اون «عالی» ای که منتظرش هستی ممکنه اون‌قدرها هم که فکرکردی عالی نباشه.
خاطره
بهم نگو چه‌کار کنم من به جواب‌های تو احتیاجی ندارم اون‌ها جواب‌های من نیستن بذار خودم جواب‌هام رو پیدا کنم.
خورشید
همیشه تصمیم‌هایی که نگرفتی هستن که برمی‌گردن خِرِت رو می‌گیرن.
خورشید

حجم

۷۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۷۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد