بریده‌هایی از کتاب نقشه‌های شیطانی: طرحی برای رهایی از کار کردن برای دیگران و ایجاد کسب‌و‌کار برای خود

تلاش برای دانستن دقیق تمام جزئیات برای چرخاندن دکان دوچرخه‌سازی، واقعا کمکی نمی‌کند. بهتر است زمان، صرف انجام کاری شود که می‌توان بر آن کنترل داشت. مثلا کافی است برخورد مناسبی با مشتری‌ها داشته باشید، به حرفی که می‌زنید عمل کنید، خوش‌رو و خوش‌بین باشید، با تمرکز کار کنید، کار را با هزینه‌ای کمتر و در بازه زمانی کوتاه‌تر و به شیوه‌ای هوشمندانه‌تر از آنچه حرفش را زده بودید، به سرانجام برسانید، تلاش کنید ایده‌های جدید داشته باشید و در یک‌کلام حواستان به پندهای ده‌ها سال پیش مادربزرگ باشد. کافی است با مردم خوب تا کنید.

چیزی را با دیگران به اشتراک بگذار که خودت هم عاشقش هستی.

«اگر هر روز پنج دقیقه روی زدن ساز تمرین کنی، خیلی بهتر جواب می‌گیری تا اینکه دو ساعت از یک روز در هفته را به تمرین بگذرانی.»

منتظر پول نشدم. منتظر نشدم کشفم کنند. منتظر تایید و تشویق دیگران نماندم. فقط هر روز با کاری که خودم دوست داشتم، سروکله زدم.

نیازی نیست همه‌چیز را از اول بدانید. خیلی‌ها اجرایی کردن نقشه شیطانی را به تاخیر می‌اندازند، فقط به این دلیل که هنوز پاسخ تمام سوال‌های مربوط به اتفاقات احتمالی آینده را ندارند، درباره این صنعت اطلاع کافی ندارند، آدم‌های زیادی را در این زمینه نمی‌شناسند، از افراد موفق در این زمینه چیزی نمی‌دانند، از آینده بازار در پنج سال آینده مطمئن نیستند، نمی‌دانند ممکن است با چه مشکلاتی روبه‌رو شوند و جای دقیق معادن مدفون‌شده را بلد نیستند!