بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یدک | طاقچه
کتاب یدک اثر شاهزاده هری

بریده‌هایی از کتاب یدک

نویسنده:شاهزاده هری
انتشارات:نشر مون
امتیاز:
۳.۶از ۲۳ رأی
۳٫۶
(۲۳)
ضمناً بیشتر وقت‌ها تنها بودم. آدم‌ها را دوست داشتم، ذاتاً اجتماعی بودم، اما کلاً دوست نداشتم کسی زیاد به من نزدیک شود. به فضا نیاز داشتم.
zahra:)
درمان تمام مشکلات، مثل همیشه، کار بود.
باران
من به‌معنای واقعی کلمه، دنیا را از بالا تا پایین طی کرده بودم. قاره‌ها را درنوردیده بودم. صدها هزار نفر را ملاقات کرده بودم، با بخش زیادی از هفت میلیارد ساکن این سیاره برخورد کرده بودم. مدت سی‌ودو سال، چهره‌های زیادی مثل تسمه‌نقالهٔ سینما از نظرم گذشته بودند و تنها تعداد انگشت‌شماری از این چهره‌ها باعث شده بودند که بخواهم دوباره نگاه کنم. اما این زن، تسمه‌نقاله را متوقف کرده بود. در واقع تسمه‌نقاله را پاره کرده بود.
hamideh
وقتی به سی‌سالگی می‌رسیدم، مبلغ هنگفتی از مامان به ارث می‌بردم. خودم را سرزنش می‌کردم که چرا این موضوع ناراحتم می‌کند: بیشتر مردم برای به ارث بردن چنین مبلغی حاضرند آدم بکشند. بااین‌حال، این ارثیه برای من یادآور دیگری از غیبت او بود، نشانهٔ دیگری از خلائی که او به جا گذاشته بود، خلائی که پوند و یورو هرگز نمی‌توانستند آن را پُر کنند.
hamideh
با نزدیک شدن به آخرین تولد دههٔ بیست زندگی‌ام، اضطرابم بیشتر شد. فکر کردم که این‌ها ته‌نشین‌های دوران جوانی‌ام هستند. درگیر تمام تردیدها و ترس‌های کهن بشری بودم و تمام سؤالات اساسی دوران بزرگ‌سالی را از خودم می‌پرسیدم. کی هستم؟ به کجا می‌روم؟
hamideh
قابل باور نبود: بعد از دوازده ساعت مراقبت از گاو و گوسفندان، آن‌ها برای یادگیری ریاضیات و خواندن و نوشتن، دو ساعت از گردنه‌های کوهستانی عبور می‌کردند. آن‌ها تا این حد مشتاق یادگیری بودند. آن‌ها با شهامت تمام، پادرد و سرمای سوزان و چیزهایی به‌مراتب بدتر را تحمل می‌کردند.
hamideh
داشتم هنر تخریب را یاد می‌گرفتم و اولین چیزی که آموختم این بود که تخریب، تا حدی خلاقانه است. تخریب با تخیل شروع می‌شود. پیش از تخریب چیزی باید آن را خراب‌شده تصور کنی
hamideh
من از عادی بودن لذت می‌بردم، در آن غوطه‌ور می‌شدم و به این فکر می‌کردم که چقدر برای پیدا کردن این احساس سفر کرده‌ام. افغانستان مرکزی، سوز زمستان، نیمهٔ شب، وسط یک جنگ، درحالی‌که با مردی صحبت می‌کنم که در ارتفاع چهارونیم کیلومتری بالای سرم در پرواز است. چقدر باید زندگی یک نفر غیرعادی باشد که در چنین شرایطی عادی بودن را تجربه کند؟
؛
عملیات گذرگاه رورک که باعث افتخار بسیاری از بریتانیایی‌هاست، نتیجهٔ سلطه‌طلبی، استعمارگری، ملی‌گرایی و در یک کلام، دزدی بود. بریتانیای کبیر، تجاوزگر بود، قلمرو حاکمیت ملتی دیگر را تصرف کرده بود و سعی داشت آن را بدزدد
زهراسادات
او گفت که در بعضی فرهنگ‌ها مرغ مگس‌خوار را ارواح درگذشتگانی می‌دانند که به ملاقات ما می‌آیند. همین‌طور که این یکی آمده بود. آزتک ها معتقد بودند که آن‌ها جنگجویانی تناسخ‌یافته هستند. کاشفان اسپانیایی آن‌ها را «پرندگان رستاخیز» می‌نامیدند. شما این‌طور نمی‌گویید؟ من کمی مطالعه کردم و فهمیدم که مرغ مگس‌خوار نه‌تنها ملاقات‌کننده، بلکه مسافر هم هست. سبک‌ترین پرندهٔ روی زمین و سریع‌ترین آن‌ها که مسافت‌های بسیار زیادی را طی می‌کند؛ از خانه‌های زمستانی مکزیک تا صخره‌های لانه‌سازی در آلاسکا. هروقت یک مرغ مگس‌خوار را می‌بینید، در واقع یک مسافر کوچک و درخشان را دیده‌اید.
کاربر ۳۷۳۶۸۵۸

حجم

۷۶۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۵۲۸ صفحه

حجم

۷۶۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۵۲۸ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد