بریده‌هایی از کتاب هوش هیجانی و استخدام

میزان حفظ روحیه هنگامی که همه‌چیز آن‌گونه که ما دوست داریم پیش نمی‌رود، انعطاف‌پذیری نام دارد

افراد دارای هوش هیجانی به‌طور ناگهانی رفتار خود را تغییر نمی‌دهند

هوش هیجانی چنین تعریف می‌شود: «توانایی شخص در مدیریت فردی و تنظیم روابط با دیگران به‌گونه‌ای که بتواند به مقاصد و اهداف خود در زندگی دست یابد»

افرادی که بتوانند نقاط قوت و ضعف خود را دقیق ارزیابی کنند، بدون هیچ نقطه ابهام و تردیدی گام برمی‌دارند

آگاهی از اینکه رفتارها و حالات ما بر دیگران چه تاثیری می‌گذارد، یکی از مهارت‌های هوش هیجانی در سطح جهانی است که کلیه مدیران استخدامی و یا مصاحبه‌کنندگان شغلی باید آن را در سیاست‌گذاری مصاحبه خود بگنجانند.

خودآگاهی باید تلفیقی باشد از شناخت دقیق هیجانات فردی و تاثیری که هیجانات شخص بر رفتار و عملکردش دارد

مدل هوش هیجانی ما، شامل پنج بخش است: خودآگاهی و خودکنترلی، همدلی با دیگران، مهارت اجتماعی، اثربخشی فردی، تسلط بر هدف و اندیشه‌های ذهنی

داوطلبی که صراحتا به آگاهی خود از هیجاناتش اقرار می‌کند، در مدیریت هیجاناتش توانمندتر از شخص ناآگاه از آنها به نظر می‌رسد

ارزیابی دقیق مهارت‌ها و توانایی‌ها، در حقیقت خوداندیشی، ارزشیابی و شناخت و یادگیری دائمی ما را امکان‌پذیر می‌کند

مصاحبه با محوریت سنجش رفتار را طبق ساختاری تعریف‌شده، و نکته‌برداری و اولویت‌بندی پاسخ‌ها بر مبنای پرسش‌نامه طیف لیکرت توصیه می‌کنیم که مناسب‌ترین ابزار برای مصاحبه از داوطلبان است.

لیدرشیپ آی. کیو مرکز آموزشی تحقیقاتی که بهترین شیوه‌های مدیریت و اجرا را آموزش می‌دهد، مطالعه‌ای روی بیش از بیست هزار کارمند انجام داد تا عوامل موفقیت و شکست کارمندان تازه استخدام‌شده را بررسی کند. پس از مصاحبه با ۵۲۴۷ مدیر، پژوهشگران این مطالعه به این نتیجه دست یافتند که تنها ۱۱ درصد از کارمندان به دلیل عدم برخورداری از مهارت فنی در انجام کار، با شکست روبرو شده‌اند. از دیگر دلایل ناکامی کارکنان تازه ‌استخدام‌شده، نارضایتی از همکاران، عدم پذیرش واکنش‌ها، عدم توانایی در مدیریت هیجانات و احساسات، عدم وجود انگیزه یا جذابیت و ایجاد روابط میان‌فردی ضعیف بود.