بریدههایی از کتاب یکی برای خانوادهی مورفی
۴٫۵
(۲۵۲)
ولی بیشتر از همه یادم مییاد که چطور عاشقانه دوستم داشت.
برمیگردم و میدونم که هیچوقت دیگه اونو نمیبینم.
ولی تا عمر دارم توی قلبم میمونه.
F.Ch
"از کارهایی که نمیکنی پیشمون میشی نه از کارهایی که میکنی.
F.Ch
بامزهست که یه اسم میتونه یه چیزو تعریف و از بقیه جدا کنه؛
F.Ch
با قدمهای بلند به طرفم مییاد و میشینه. «چی کار میکنی؟»
ـ فکر میکنم.
ـ چرا این کارو میکنی؟
از اینکه چقدر از دنیا بیخبره خندهی نیمهکارهای میکنم. «بعضی وقتها نمیتونی جلو فکر کردنت رو بگیری. حتی اگه نخوای فکر کنی.»
ـ مثل وقتی که جیش میکنی تو شلوارت؟
حالا میخندم. شاید بیشتر از اونی که فکر میکردم میدونه. «آره، یهجوری مثل اون. گرچه نه به اون کثیفی.»
F.Ch
میخنده: «واقعاً پدیدهای هستی، با اون خوشمزگیهات! میدونی بعضی وقتها فکر میکنم من باید ازت تشکر کنم.»
ـ منظورت وقتیه که دیگه با گارسون دعوا نکردم و نونها رو زیر کوسن قایم نکردم.
دوباره میخنده. «آه پسر، نمیخواد اون ماجرا رو به یاد بیاریم!»
کاربر ۳۲۰۶
فراموش نکن که تو واقعاً کی هستی.
𝐑𝐎𝐒𝐄
اونقدر خوبه که انگار نمیتونه واقعی باشه
𝐑𝐎𝐒𝐄
میترسیم عشقی رو از دست بدیم که شاید هیچوقت مجبور نبودیم داشته باشیم
𝐑𝐎𝐒𝐄
کاش میتونستم همهچیزو به عقب برگردونم.
𝐑𝐎𝐒𝐄
. «تا حالا احساس کردی که... به یه جایی نمیخوری؟ مثلاً همه یه چیزی دارن که تو نداری؟»
𝐑𝐎𝐒𝐄
«بعضی وقتها نمیتونی جلو فکر کردنت رو بگیری. حتی اگه نخوای فکر کنی.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
رابطهای بین ساکت موندن و گوش دادن هست
𝐑𝐎𝐒𝐄
فکر میکنم که بعضی وقتها نمیدونی چی میخوای برای اینکه نمیدونی چیز دیگهای هم وجود داره.»
zahra
«اون کتاب دربارهی عشق بیشرطه. میدونی، عشق دادن در هر شرایطی. خودت رو کاملاً وقف کنی برای اینکه خوشحالت میکنه به بقیه عشق بدی، نه برای اینکه در عوضش چیزی بگیری. دربارهی اینه که کسی رو بیشتر از خودت دوست داشته باشی.
(:Ne´gar:)
که هر دو میترسیم عشقی رو از دست بدیم که شاید هیچوقت مجبور نبودیم داشته باشیم. که ما هرچی رو که توی زندگی میخوایم میتونیم داشته باشیم، فقط باید تصمیم بگیریم. ولی تونی و من دیگه مجبور نیستیم این راه رو تنها بریم. ما همدیگه رو داریم.
(:Ne´gar:)
«کارلی، گاهیوقتها درک کردن عشق خیلی سخته. ولی میدونم آدمها برای کسانی که دوستشون دارن دائم دروغ میگن. دروغ گفتن همیشه بد نیست، گاهیوقتها این روشیه برای حمایت از آدمها. تا اونجایی که از آدمها حمایت کنی عیبی نداره.»
(:Ne´gar:)
میتونی بگی... وقتی با اون هستی خودتی؟ همیشه فکر میکنم این مقیاس واقعیه یه دوست خوبه.
vania
«بعضی وقتها نمیتونی جلو فکر کردنت رو بگیری. حتی اگه نخوای فکر کنی.»
vania
خشمی که از دنیا داری فقط خودتو اذیت میکنه
vania
خیلی دلم میخواست که دو تا بودم. یکی برای مادرم و یکی برای خونوادهی مورفی.
علی
حجم
۱۶۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۱۶۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۹۶,۰۰۰
تومان