بریدههایی از کتاب بازی درونی تنیس
۳٫۲
(۱۳)
موقعی که بذر گل رز را در زمین میکاریم، متوجه هستیم که کوچک است، اما آن را با الفاظ «بیریشه و بیساقه» نکوهش نمیکنیم. مثل بذر با آن رفتار میکنیم، آب و مواد مغذی را که بذر نیاز دارد به آن میدهیم. زمانی که تازه سر از زمین برمیآورد، ملامتش نمیکنیم که نابالغ و رشدنایافته است. از غنچههایش هم انتقاد نمیکنیم که چرا وقتی ظاهر میشوند باز نیستند. از فرایندی که در جریان است شگفتزده میشویم و مراقبتی را که گیاه در هر مرحله از رشدش نیاز دارد نثارش میکنیم. گل رز، از زمانی که بذر است تا وقتی که بمیرد، گل رز است. تمام مدت همهٔ پتانسیلها را در خود دارد. به نظر میرسد دائماً در حال تغییر است. باوجوداین، در هر حالت و در هر لحظه کاملاً روبهراه است.
به همین ترتیب، اشتباهاتی که ما مرتکب میشویم میتوانند بخش مهمی از فرایند رشدمان دیده شوند.
🎸🍃تبسم🍃🎸
بهترین این ورزشکاران میدانند که اوج اجرایشان هرگز موقعی نمود پیدا نمیکند که دربارهٔ آن فکر میکنند.
tabasom
شخص بسیار دانایی یک دفعه به من گفت: «وقت پیروزی بر موانع که میشه، آدمها سه دستهان. دستهٔ اول بیشتر موانع رو فائقنیومدنی میدونن و ازش میگذرن. دستهٔ دوم مانع رو میبینن و میگن میتونم از پسش بربیام و شروع میکنن به کندن از زیر، بالارفتن از مانع، یا بهزور رخنهکردن در مانع. دستهٔ سوم قبل از تصمیم به پیروزی بر مانع، سعی میکنن دیدگاهی پیدا کنن تا چیزی که اونور مانع هست دیده بشه. بعد، فقط در صورتی که پاداش به تلاش بیرزه، برای فائقاومدن بر مانع اقدام میکنن.»
🎸🍃تبسم🍃🎸
نظر من، درایت ایجاد ثبات در چنین مواقعی لازمهٔ بدیهیِ زندگی موفقیتآمیز است. شاید اولین گام بهسوی ثبات درونی اذعان به این نکته باشد که خویشتن درونیای هست که نیازهای طبیعی خودش را دارد، خویشتنی که تمام استعدادها و ظرفیتهای شما را که امیدوارید با آنها به هر موفقیتی برسید دارد. همهٔ نیازمندیهای خودش را در دسترس دارد. اینها خواستههایی طبیعیاند که اصلاً نیازی نداشتیم یادمان دهند. به همهٔ خویشتنهای دو، صرفنظر از اینکه کجا به دنیا آمدهاند، از بدو تولد غریزهای اعطا شده تا طبیعتشان را تکمیل کنند. خویشتن دو میخواهد کیف کند، یاد بگیرد، درک کند، قدر بشناسد، برای به دست آوردن تلاش کند، استراحت کند، سالم باشد، زنده بماند، آزادانه آن چیزی باشد که هست، خود را ابراز کند و همکاری بینظیرش را ارائه دهد.
🎸🍃تبسم🍃🎸
خودآگاهی باعث میشود بتوانیم تمام اشیا و رویدادها را شناسایی کنیم. بدون خودآگاهی چشمها نمیتوانستند ببینند، گوشها نمیتوانستند بشنوند و ذهن نمیتوانست اندیشه کند. خودآگاهی شبیه انرژی خالص چراغی است که نیرویش باعث میشود حوادث را بشناسیم، همانگونه که چراغ برق باعث دیدهشدن اشیا میشود. خودآگاهی را میتوان نور چراغها نامید، برای اینکه با روشنایی آن است که همهٔ چراغهای دیگر قابلرؤیت میشوند.
در بدن انسان، انرژی چراغِ خودآگاهی شناختش را از طریق چند قابلیت محدود، یعنی حواس پنجگانه و ذهن، به دست میآورد.
🎸🍃تبسم🍃🎸
موقعی که شخص تمرکز میکند، ذهن ساکت میشود. زمانی که ذهن را در زمان حال نگه میداریم، آرام میشود. تمرکز یعنی نگهداشتن ذهن در اکنون و اینجا.
🎸🍃تبسم🍃🎸
اگرچه توانایی یادگرفتن طبیعی را داریم، بسیاری از ما آن را فراموش کردهایم و ارتباط با احساس را از دست دادهایم. باید یاد بگیریم که چگونه دوباره حس کنیم و چگونه دوباره بیاموزیم. شایسته است که کلام استاد پیر در اینجا بیاید: هیچ معلمی بالاتر از تجربهٔ خودِ فرد نیست.
🎸🍃تبسم🍃🎸
خلاصه اینکه «بهانجامرساندن» کار نیاز به آرامشدن ذهن دارد. آرامکردن ذهن یعنی کمتر فکرکردن، محاسبهکردن، قضاوتکردن، دلشورهداشتن، ترسیدن، امیدواربودن، سعیکردن، افسوسخوردن، کنترلکردن، ترسولرز داشتن یا حواسپرت شدن. هنگامی که ذهن تماماً اینجا و اکنون و با کنش و کننده کاملاً یکی است، آرامش دارد. هدف بازی درونی افزایش تکرار و مدتزمان این لحظات، چند درجه آرامشبخشیدن به ذهن و در نتیجه افزایش مداوم گنجایشمان برای یادگیری و اجراست.
🎸🍃تبسم🍃🎸
«موفقیت پیاپی» تا زمانی ادامه مییابد که بازیکن شروع کند به فکرکردن در مورد آن و بکوشد این موفقیت را حفظ کند. به مجرد اینکه سعی میکند کنترل بازی را به دست گیرد، آن را از دست میدهد.
tabasom
تصویر بهتر از کلام است، نشان دادن بهتر از گفتن، دستورالعمل زیادی بدتر از راهنمایینکردن و اینکه تلاشکردن اغلب نتایج منفی به بار میآورد.
tabasom
پیام بازی درونی ساده است: تمرکز. متمرکزکردن توجه در زمان حال تنها زمانی که میتوانی واقعاً در آن زندگی کنی، در مرکزیت این کتاب و در دل هنر انجامدادن بهینهٔ هر کاری است. تمرکز یعنی اینکه در گذشته زندگی نکنی، چه در اشتباهاتش، چه در افتخاراتش. یعنی چندان در فکر آینده نباشی، چه فکر ترسهایش، چه فکر امید و آرزوهایش، چون توجه کامل از زمان حال گرفته میشود. توانایی تمرکز ذهن یعنی اینکه اجازه ندهی ذهن از تو بگریزد، به معنی فکرنکردن نیست، بلکه به این معنی است که تو همان هستی که فکر خودت را هدایت میکنی.
🎸🍃تبسم🍃🎸
متوجه شدهام که مؤثرترین روش عمقبخشیدن به تمرکز از طریق بینایی متمرکزشدن بر چیز ظریفیست که بهراحتی دیده نشود. دیدن توپ راحت است، اما نه آنقدر راحت که در هنگام چرخش آن متوجهِ طرحهای دقیقی بشوی که نوارهایش ایجاد کردهاند
🎸🍃تبسم🍃🎸
داشتن واضحترین تصویر ممکن از نتایج دلخواهتان مفیدترین روش ارتباط با خویشتن دو است، بهخصوص هنگامی که مسابقه میدهید.
🎸🍃تبسم🍃🎸
دکتر آبراهام مازلو، روانشناس انسانگرا، چنین لحظاتی را «تجارب اوج» نام نهاده است. او با تحقیق دربارهٔ ویژگیهای مشترک افرادی که این تجارب را داشتهاند عبارات توصیفی زیر را ارائه میدهد: «احساس هماهنگی بیشتری میکند.» (دو خویشتن یکی هستند)؛ «احساس میکند با تجربه هماهنگ است.»؛ «نسبتاً ناخودآگاه است» (ذهن آرام)؛ «احساس میکند در اوج قدرتش است.»؛ «تماماً غرق کار است.»؛ «نهادینه است»؛ «بیتلاش»؛ «رها از مانع، بازدارنده، احتیاط، ترس، شک، نظارت، قیدوشرط، خودانتقادی، کندکننده»؛ «خودجوش و خلاقتر است.»؛ «در اینجا و اکنون است.»؛ «تکاپو نمیکند، نیازی ندارد، آرزو نمیکند... فقط هست.»
🎸🍃تبسم🍃🎸
بهمحض اینکه تأمل و تفکر و اندیشه میکنیم، ناخودآگاهِ اولیه از بین میرود، و فکری مداخله میکند... تیر از زه رها میشود، اما مستقیم بهسمت هدف نمیرود، هدف هم سر جایش نمیایستد. برآورد، که خطای محاسباتی است، شروع میشود...
انسان موجودی متفکر است، اما کارهای مهمش را زمانی انجام میدهد که حسابوکتاب و فکر نمیکند. «کودکسان» بودن باید حفظ شود...
شاید به همین دلیل است که میگویند شعر شگرف در سکوت خلق میشود. میگویند موسیقی و هنر متعالی در سکوتِ عمق ناخودآگاه برانگیخته میشوند؛ و میگویند اظهارات راستین عشق از منشأیی در ژرفای واژهها و افکار برمیخیزد.
🎸🍃تبسم🍃🎸
این خودآگاهی است که آگاهی از چشماندازها، صداها، عواطف و افکاری را که به زعم ما «تجربه» را تشکیل میدهند، ممکن میسازد. بدیهی است که آدمی نمیتواند چیزی خارج از خودآگاهی را تجربه کند. خودآگاهی باعث میشود بتوانیم تمام اشیا و رویدادها را شناسایی کنیم. بدون خودآگاهی چشمها نمیتوانستند ببینند، گوشها نمیتوانستند بشنوند و ذهن نمیتوانست اندیشه کند. خودآگاهی شبیه انرژی خالص چراغی است که نیرویش باعث میشود حوادث را بشناسیم، همانگونه که چراغ برق باعث دیدهشدن اشیا میشود. خودآگاهی را میتوان نور چراغها نامید، برای اینکه با روشنایی آن است که همهٔ چراغهای دیگر قابلرؤیت میشوند.
سحر
خوشبختانه اغلب کودکان، پیش از آنکه والدینشان یادشان دهند، راهرفتن را میآموزند. باوجوداین، آنها نهتنها راهرفتن را خوب یاد میگیرند، بلکه از فرایند طبیعی یادگیری که از درونشان نشئت میگیرد اعتمادبهنفس به دست میآورند. مادرها تلاش کودکانشان را با عشق و علاقه، و اگر باتدبیر باشند، بدون چندان دخالتی مشاهده میکنند. اگر در بازیهای تنیس همانطور عمل کنیم که در یادگیری راهرفتن کودک انجام میشود، پیشرفت بیشتری خواهیم کرد. هنگامی که کودک تعادلش را از دست میدهد و میافتد، مادر او را بهخاطر ناآزمودهبودن سرزنش نمیکند. حتی احساس بدی هم دربارهاش ندارد. فقط متوجه حادثه میشود و شاید برای تشویق عکسالعملی نشان دهد. در نتیجه، پیشرفت کودک در یادگیری راهرفتن با این ایده که ناهماهنگ است به تعویق نمیافتد.
سحر
اگر مادر با هر زمینافتادن فرزندش همسانپنداری و با هر موفقیتش غروری شخصی در خود حس کند، تصورش از خود همچون تعادلنداشتن بچهاش بیثبات خواهد بود. مادر موقعی که بداند با بچهاش فرق دارد و او را با عشق و علاقه، اما همچون موجودی مجزا تماشا کند، ثبات خود را باز مییابد.
سحر
«چیزی که به نظرم فن درست ضربهزدنمه، روزبهروز در حال تغییر دائمیه. الگوی من مدام نابود میشه، و هر چی بیشتر یاد میگیرم، از نو ساخته میشه. تکنیکهام همیشه رو به تکامل هستن» ذات خویشتن دو این است که هر فرصتی را که به دست میآورد تکامل میبخشد. درحالیکه فنونتان تکامل مییابد، شروع میکنید به بهترشدن در یادگرفتن فن، و قادر خواهید بود در مدتی کوتاه تغییراتی عظیم ایجاد کنید. موقعی که تواناییهای یادگیری خویشتن دو را کشف میکنید، نهتنها ضربات تنیستان بهبود مییابد، بلکه ظرفیتتان را در یادگرفتن هر چیزی افزایش میدهید.
زهرا عبودیت
دکتر آبراهام مازلو، روانشناس انسانگرا، چنین لحظاتی را «تجارب اوج» نام نهاده است. او با تحقیق دربارهٔ ویژگیهای مشترک افرادی که این تجارب را داشتهاند عبارات توصیفی زیر را ارائه میدهد: «احساس هماهنگی بیشتری میکند.» (دو خویشتن یکی هستند)؛ «احساس میکند با تجربه هماهنگ است.»؛ «نسبتاً ناخودآگاه است» (ذهن آرام)؛ «احساس میکند در اوج قدرتش است.»؛ «تماماً غرق کار است.»؛ «نهادینه است»؛ «بیتلاش»؛ «رها از مانع، بازدارنده، احتیاط، ترس، شک، نظارت، قیدوشرط، خودانتقادی، کندکننده»؛ «خودجوش و خلاقتر است.»؛ «در اینجا و اکنون است.»؛ «تکاپو نمیکند، نیازی ندارد، آرزو نمیکند... فقط هست.»
🎸🍃تبسم🍃🎸
حجم
۲۰۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۲۰۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰۷۰%
تومان