بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تویی که نشناختمت | طاقچه
کتاب تویی که نشناختمت اثر سعید  علامیان

بریده‌هایی از کتاب تویی که نشناختمت

انتشارات:نشر شاهد
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۹از ۸ رأی
۴٫۹
(۸)
وقتی نمره بد می‌گرفتیم ورقه‌مان را می‌بردیم امضا کند. نگاه می‌کرد، وقتی خراب بود می‌گفت پسرِ من اینکه ورقه شما نیست، برو ورقه خودت را بیاور. ما می‌فهمیدیم منظورش چیست؛ یعنی پسر من تنبل و ضعیف نیست. می‌گفت این را امضاء می‌کنم. دفعه بعد ورقه خودت را بیاور! وقتی این‌طور می‌گفت واقعاً می‌رفتیم تلاش می‌کردیم.
Sobhan Naghizadeh
در زمانی که می‌بینیم خیلی‌هایمان داریم سبقت می‌گیریم برای ثروتمند شدن و احساس می‌کنیم آن موقع که رفتیم جبهه از دست دادیم و ضرر کردیم و همین سبقت‌ها و چشم و هم‌چشمی‌هاست که سبب می‌شود اختلاس بکنیم نعوذبالله، کاخ برای خودمان بسازیم، خانه‌های آنچنانی درست بکنیم، ولی می‌بنیم هنوز هم وجود دارند عزیزانی که پشت به همه چیز کردند. این روزها دیدید خانه آقای سلیمانی را؟ نشان می‌دهد این آدم به‌عنوان یک سرلشکر مملکت با آن زندگی، خب این آدم در حیاتش شهید است!
ali612
رئیس صدایش می‌کردم. یک روز رفتم پیشش. گفتم: «رئیس می‌دانی دوست دارم چه‌طور زندگی کنم؟» پرسید: «چه‌طور؟» گفتم: «دوست دارم کارم طوری پیش برود، این‌قدر عمیق و بنیادی کار کنم که مثل خاری در چشم دشمن باشم، چاره‌ای جز اینکه این خار را از چشمش بیرون کند نداشته باشد، اما وقتی این خار را از چشمش درمی‌آورد چشمش هم در بیاید.» لبخندی زد. لبخندهایش خیلی قشنگ بود. با همان لبخند گفت: «من هم همین‌طور.»
ali612
فخری زاده با زندگی‌اش به جوان‌ها یاد می‌دهد موفقیت در دانشگاه‌های اروپا و آمریکا نیست، در وجود فرد است. فخری زاده نشان داد که با اراده پابرجا می‌شود در کشور خودت، از جایی‌که تلقین کرده‌اند دانش در آن نیست و عقب مانده است! به جایی رسید که بزرگان دانش دنیا در برابرت دچار عجز شوند.
Sobhan Naghizadeh
پس از چهل سال مجاهدت علمی که بی‌نهایت فرصت برای تحصیل در خارج از کشور داشت، یک کلمه در دانشگاه‌های خارج نخواند و حتی یک دوره کوتاه در خارج نگذراند. در همین مدارس و دانشگاه های ایران با همین ظرفیت‌های داخلی تبدیل به کسی می‌شود که با اوپنهایمر مقایسه‌اش می‌کنند. دانشمندی می‌شود که او را جزو پانصد نفر افراد قدرتمند دنیا معرفی می‌کنند. در ایران پنج نفر توی آن لیست هستند که یکی‌شان حضرت آقاست.
Sobhan Naghizadeh
گفت: «این‌قدر خواهیم خوابید، الان باید کار کرد.»
zahir
چندماه قبل از شهادتش سرما خورده بود. عروس‌هایش به او می‌گفتند بابا جلسه زیاد می‌روی مواظب باش کرونا نگیری. توی بحبوحه کرونا بود. می‌گفت نترسید تقدیرم نیست توی بستر بمیرم. درمورد رانندگی‌اش هم همین حرف را زده بود. سال‌ها قبل به او می‌گفتند این‌قدر سرعت می‌روی خدای نکرده برایت حادثه‌ای اتفاق می‌افتد. می‌گفت تقدیر من نیست توی تصادف رانندگی بمیرم.
ali612
فخری زاده چراغی گرفته با آن راهنمایی می‌کرد وارد این وادی بشویم. گفت: «قرآن در جای‌جایش به خلقت توجه می‌دهد. می‌گوید ببینید شتر را چه طور خلق کردیم؟ امر می‌کند نظر بکنید به زنبور که چه طور عسل می‌سازد، عالم چه‌طور می‌گردد؟ هفت آسمان چی هستند؟ به این‌ها فکر بکنید.»
Sobhan Naghizadeh
شش ماه قبل از همه‌گیری کرونا، در نشریه آوا که شهریور ۱۳۹۸ منتشر شد پیش‌بینی کرده بودیم یک اتفاق بیولوژیک در دنیا خواهد افتاد. بر این مبنا که پرادایم دنیا در حال تغییر است، از دنیای صنعتی داریم به دنیای دیجیتال مهاجرت می‌کنیم.
ali612
چهل حدیث و الی‌الخلافه والولایه امام را بارها خوانده بود. با تأکید می‌گوید شما را توصیه می‌کنم به کتب این عالم عارف فرزانه. می‌گوید من نمی‌دانم خدا چه چیز در وجود این مرد نهاده بود که هیچ‌وقت اندیشه‌هایش قدیمی نمی‌شود.
Sobhan Naghizadeh

حجم

۴۲۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۰ صفحه

حجم

۴۲۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۰ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
۵,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد