بریدههایی از کتاب موهبت کامل نبودن
۳٫۵
(۲۲۴)
در واقع تابآوری، آشکار شدن تدریجی واقعیت برای فرد است
فاطمه افشار
زمانی عشق را در خود پرورش میدهیم که اجازه دهیم نقاطقوت و ضعفمان رو شوند و پیوند معنویِ برخاسته از این پیشکش را با اعتماد، احترام، مهربانی و محبت پاس بداریم
فاطمه افشار
«هر چیزی تَرَک و شکافی دارد و از همینجاست که نور به درون رخنه میکند.»
I am
واقعی بودن، یک ارزش است. اکثر ما جذب آدمهای صمیمی، معمولی و صادق میشویم و دوست داریم خود نیز در زندگی اینگونه باشیم، اما خسته میشویم چون حتی بدون تأمل زیاد هم میدانیم که حفظ اصالت در فرهنگی که همه چیز (از وزن گرفته تا شکل ظاهری خانهمان) را به ما دیکته میکند، اقدامی بهغایت سنگین و دشوار است.
Fataneh.amidi
بنابراین امیدواری ترکیبی از هدفگذاری، استقامت و پیگیری و باور به توانمندیهای خود است.
naghme
اما معتقدم که درک ارتباط بین حدود، مسئول بودن، پذیرش و شفقت، از من شخص مهربانتری ساخته است. قبل از هشیاریِ معنویام ملایمتر و دلنشینتر بودم اما این دلنشینی جنبه بیرونی داشت، چرا که از درون فردی قضاوتگر، ناراضی و خشمگین بودم. اما حالا فکر میکنم شفقتی اصیلتر و واقعیتر دار
Fataneh.amidi
تاریکی نور را از بین نمیبرد، بلکه آن را تعریف میکند. این ترس از تاریکی است که شادی را به ظلمت میراند.
بهنام
درست است که برای زندگی باتماموجود، درک و شناخت هرچه بیشتر خود مهم است، اما مهمتر از آن این است که خود را دوست داشته باشیم.
اما درس سختتری که آن روز آموختم این بود که ما نمیتوانیم چیزی را به فرزندان خود بدهیم که فاقد آنیم.
Soohaiii79
«مقایسه، شادی را میرباید.»
فاطمه
ایمان مکانی اسرارآمیز است، جایی که شهامت اعتقاد به امری نادیدنی را پیدا میکنیم و ترس از[ امور یا نتایج ]نامعلوم را رها میکنیم.
فاطمه
برای معنا دادن به زندگی در دنیای نامطمئن، هم به منطق نیاز داریم و هم به ایمان.
فاطمه
وقتی پذیرش و تأیید دیگران برایم مهم میشود و در نهایت بهرهای از آن نمیبرم، احساس شرم به سراغم میآید: «آنقدر که باید خوب نیستم.»
احسان رضاپور
ماری دالی، استاد الهیات، مینویسد: «شجاعت یک مَلَکه، یک عادت، یا فضیلتی است که با انجام اعمال شجاعانه بهدست میآید.» مثل آنکه شنا را با شنا کردن یاد میگیریم. به همین ترتیب میتوان گفت زمانی شفقت را فرا میگیریم که رفتاری مشفقانه نسبت به دیگران در پیش بگیریم و ارتباط زمانی حاصل میشود که دست خود را برای پیوند دراز کنیم.
کاربر ۹۶۴۶۸۶
زندگی باتماموجود، یعنی مشارکت و درگیری با زندگی از موضع ارزشمندی. یعنی پرورش شهامت، شفقت و پیوند، طوری که وقتی صبح از خواب بیدار میشویم با خود بگوییم: مهم نیست چه کاری انجام میشود و چه مقدار کارِ انجام نشده بر زمین میماند، من کافی هستم؛ و طوری که هنگام خواب با خود بگوییم: بله، من کامل نیستم، آسیبپذیرم و گاه میترسم اما این حقیقت هم هست که من شجاع هستم و ارزش دارم که مرا دوست داشته باشند و احساس تعلق کنم.
so
قبل از هشیاریِ معنویام ملایمتر و دلنشینتر بودم اما این دلنشینی جنبه بیرونی داشت، چرا که از درون فردی قضاوتگر، ناراضی و خشمگین بودم. اما حالا فکر میکنم شفقتی اصیلتر و واقعیتر دارم، کمتر قضاوت میکنم، نارضایتی کمتری دارم و نسبت به حدود جدیترم. نمیدانم این ترکیب از بیرون چه نمایی دارد، اما از درون قدرت زیادی احساس میکنم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
تا با دل و جان پذیرای یاری دیگران نباشیم، نمیتوانیم با دل و جان دیگران را یاری دهیم. وقتی دریافت کمک را با پیش فرض و قضاوت خود همراه میکنیم، دانسته یا ندانسته یاری رساندن ما نیز توأم با قضاوت میشود.
naghme
تعیین حدود و مسئول دانستن دیگران خیلی بیشتر از شرمنده ساختن و ایراد گرفتن کار میبرد، اما خیلی مؤثرتر از آن است.
naghme
واقعیت این است که فرهنگ ما، فرهنگ عیبجویی و تعیین مقصر است. همواره درصدد هستیم که ببینیم چه کسی اشتباه میکند و چگونه تاوان آن را میپردازد.
naghme
آیا بهتر نیست که مهربانتر اما قاطعتر باشیم؟
naghme
احساس شرم احساسی انسانی است و از انسان بودن ما حکایت دارد.
فاطمه
حجم
۱۳۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۵ صفحه
حجم
۱۳۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۵ صفحه
قیمت:
۶۴,۰۰۰
۵۷,۶۰۰۱۰%
تومان