بریدههایی از کتاب موهبت کامل نبودن
۳٫۵
(۲۲۴)
وقتی از آنها درباره کنار آمدن با هیجانهای دشوار (مانند شرم، غم، نگرانی، ناامیدی و سرخوردگی) سؤال میکردم، بارها درباره نیاز خود به بیحسی و تخفیف احساساتی حرف میزدند که موجب آسیبپذیری، ناراحتی و رنج میشوند. بسیاری از این افراد، آگاه بودند که رفتارهایشان خاصیت بیحسی دارد، حال آنکه عدهای دیگر به این ارتباط پی نبرده بودند. وقتی درباره همین موضوع با افرادی مصاحبه میکردم که زندگی کردن باتماموجود را انتخاب کرده بودند، پیوسته به این موضوع اشاره میکردند که سعی میکنند با احساساتشان روبهرو شوند، نسبت به رفتارهایی که باعث نادیده گرفتن یا انکار احساساتشان میشوند، هشیار بمانند و ناراحتیِ هیجانهای آزاردهنده را لمس کنند.
mozhgan
کیلبورن مینویسد: «تبلیغات صنعتی سالانه بالغ بر دویست میلیارد دلار هزینه دارد. هر یک از ما روزانه در معرض سه هزار آگهی قرار میگیریم و جالب اینکه اکثر ما معتقدیم که تبلیغات تأثیری بر ما ندارد. اما آنچه آنها به خورد ما میدهند بسیار بیشتر از فروش کالاهاست. تبلیغات علاوه بر کالا ارزشها، تصاویر، مفهوم موفقیت و ارزش، عشق و امور جنسی؛ شهرت و عادی بودن را هم بهفروش میرسانند. تبلیغات به ما میگویند چه کسی هستیم و چه کسی باید باشیم. گاه آنها اعتیاد را هم به خورد ما میدهند. توصیه من این است که DVDهای کیلبورن و کاتز را حتما ببینید. این دو برنامه، نگاه من به دنیا و خودم را تغییر دادند.
mozhgan
اما وقتی با کوچکنمایی تصویر را در زمینهای بزرگ میبینیم، آن را کاملاً متفاوت مییابیم. افراد زیادی را میبینیم که با مشکل ما دست بهگریبانند. حال به جای آنکه فکر کنیم در این ماجرا تنها هستیم، با خود میگوییم، باورم نمیشود! تو هم؟ پس من طبیعیام؟ فکر میکردم فقط من هستم که این مشکل را دارم. وقتی تصویر بزرگ را میبینیم بهتر میتوانیم عوامل ایجاد شرم و نیز، پیامهایی که کامل نبودنمان را یادآور میشوند، بشناسیم.
mozhgan
تمرین هشیاری، علاوه بر اینکه برای تابآوری ضرورت دارد، یکی از چهار مؤلفه تابآوری در برابر شرم نیز هست. شرم، عدسی دوربین را در حالت بزرگنمایی قرار میدهد. وقتی احساس شرم میکنیم، کانون دوربین بر خود ناقصمان ــ خودی که تنها و گرفتار است ــ تمرکز میکند. با خود فکر میکنیم، آیا من تنها کسی هستم که پهلوهایم گوشت اضافه دارد؟ آیا فقط خانواده من است که اعضای آن خارج از کنترل عمل میکنند، بلند حرف میزنند یا بیانضباطاند؟ من آدم تنها و مشکلداری هستم.
mozhgan
صبح که از جا برمیخیزیم تا شب که سر بر بالش میگذاریم با پیامها و انتظاراتی بمباران میشویم که تمام جنبههای زندگی ما را نشانه میگیرند. آگهیهای تجارتی تلویزیون، موسیقی، مجلات، فیلمهای سینمایی، همه و همه به ما میگویند که ظاهرمان دقیقا چطور باید باشد، وزنمان چقدر باشد، فرزندمان را چطور بار آوریم، منزلمان را چطور بیارایم و چه ماشینی سوار شویم. این همه فشار واقعا خردکننده است و بهنظر من هیچ کس از عواقب آن ایمن نیست. فرار از پیامهای رسانهای مثل این است که بخواهیم برای احتراز از خطر آلودگی، نفس خود را در سینه حبس کنیم.
mozhgan
ناامیدی خطرناک است چون منجر به احساس عجز و درماندگی میشود. اغلب از قدرت هم، مانند امید، برداشت نادرستی داریم و آن را منفی میانگاریم. مارتین لوتر کینگ بهترین تعریف را از قدرت میدهد: او قدرت را توانایی ایجاد تغییر میداند. اگر به نیاز خود به قدرت شک دارید به این سؤال پاسخ دهید: وقتی باور دارید که قدرت ندارید چیزی را در زندگی خود تغییر دهید، چه احساسی دارید؟
قدرت نداشتن خطرناک است. برای اکثر ما ناتوانی در ایجاد تغییر احساسی عاجز کننده است. برای گذر از ترس و تردید به تابآوری، امید و جرئت نیاز داریم. اگر برآنیم که با تمام وجود زندگی کنیم و عشق بورزیم باید باور داشته باشیم که میتوانیم عاملی برای تغییر باشیم.
mozhgan
ما فرزندانی تربیت میکنیم که شکست را تاب نمیآورند و بهشدت احساس استحقاق میکنند. استحقاق به این معنی که «این حق من است چون آن را میخواهم» و عاملیت به این معنی که «میدانم که میتوانم این کار را انجام دهم» . ترکیب ترس از شکست، استحقاق و فشار کار نسخهای است که ناامیدی و تردید به خود را تضمین میکند.
mozhgan
برای کسب و پرورش امیدواری باید انعطافپذیر باشیم و استقامت نشان دهیم. تمام اهداف در یک رتبه قرار ندارند. محور امیدواری همانا تحمل شکست، عزم و اراده و باور به خود است.
mozhgan
البته این عقیده برای امیدواری مضر است که برای کسب هر چیز باارزشی باید متحمل رنج و سختی شد. این عقیده هم به اندازه آسانطلبی میتواند برای امیدواری مضر باشد. با توجه به توانی که در دنبال کردن اهدافم، تا کسب نتیجه نهایی داشتم، میلی به یادگیری این نکته نداشتم. همیشه فکر میکردم تا شیره وجود خود را نکشم چیز باارزشی بهدست نخواهم آورد، اما باز هم اشتباه میکردم.
الگوی تفکر امیدوارانه زمانی در ما شکل میگیرد که بدانیم کسب بعضی از خواستهها مستلزم صرف زمان و سختکوشی است، بیآنکه لذتی در کار باشد. درعینحال این نکته هم شایان توجه است که اگر کسب هدفی آسان، سریع و توأم با لذت باشد دلیل بر این نیست که بیارزشتر از هدف دشوار است.
mozhgan
پژوهش من، در تکمیل کار اسنایدر، نشان داده است که افراد امیدوار ارزش زیادی برای استقامت و سختکوشی قائلند. این عقیده فرهنگی که همه چیز باید سریع، آسان و همراه با لذت و تفریح بهدست آید با طرز تفکر امیدوارانه همخوانی ندارد، بلکه ما را به وادی ناامیدی سوق میدهد. وقتی با شرایط دشواری روبهرو شویم که مستلزم صرف تلاش و زمان است فورا فکر میکنیم: این کار ارزش تلاش کردن ندارد، یا، این کار باید آسانتر از این باشد. پیشرفت کند و سخت بودنش به این دلیل است که من در آن مهارت ندارم. خودگویی امیدوارانه چیزی شبیه به این است: این کار دشوار است، اما میتوانم آن را انجام دهم.
mozhgan
نکته تکمیلی درباره امیدواری این است که این ویژگی اکتسابی است! اسنایدر معتقد است که ما تفکر هدفمند و امیدوارانه را در ارتباط با دیگران یاد میگیریم. کودکان معمولاً امیدواری را از والدینشان میآموزند. اسنایدر میگوید برای آنکه کودکان امیدواری را بیاموزند نیاز به روابطی دارند که حدومرزهای آن مشخص باشد، از آنها حمایت کند و با ثبات باشد. اینکه بدانیم میتوانیم امید را به فرزندانمان بیاموزیم، به ما نیرو و وانگیزه میدهد، زیرا میدانیم که ایجاد امید انتخابی آگاهانه است و بر حسب اتفاق رخ نمیدهد
mozhgan
وقتی متوجه شدم امید یک هیجان نیست، خیلی جا خوردم؛ امید یک شیوه تفکر است؛ فرآیندی شناختی است. هیجانها نقش حمایتی دارند حال آنکه امید حقیقتا یک فرآیند فکری سه بعدی شامل اهداف، مسیرها و عامل بودن، است. بهعبارت خیلی ساده امیدواری زمانی تحقق مییابد که:
بتوانیم اهداف واقعبینانه تعیین کنیم (میدانم کجا میخواهم بروم) .
بدانیم چگونه میتوان به آن اهداف دست یافت (میدانم چطور به آنجا برسم، استقامت میورزم، میتوانم شکست را تحمل کنم و دوباره تلاش کنم) .
و خود را باور داشته باشیم (من میتوانم این کار را انجام دهم) .
بنابراین امیدواری ترکیبی از هدفگذاری، استقامت و پیگیری و باور به توانمندیهای خود است.
mozhgan
خود معنویت، سهالگوی دیگر را نمایان ساخت که هر سه از لوازم تابآوری به شمار میروند:
۱. پرورش امید
۲. تمرین آگاهی
۳. رها کردن بیحسی و کاهش رنج
mozhgan
معنویت، درک و پاسداشت این حقیقت است که همه ما را نیرو و قدرتی که برتر از همه ماست، بههم پیوند داده است و پیوند ما با این قدرت برتر و با یکدیگر بر اساس عشق و شفقت است. تمرین معنویت، هدفمندی، دیدی عمیق و کل نگرانه و نیز معنا را برای ما به ارمغان میآورد.
یافتههایم بیتردید بر معنویت، بهعنوان جزء تشکیلدهنده تابآوری، اشاره میکردند. اکثر افراد از خدا حرف میزدند، اما نه همه آنها. عدهای گاهوبیگاه به کلیسا میرفتند و عدهای هرگز نمیرفتند. عدهای در مسجد عبادت میکردند و عدهای در معبد یا خانه. عدهای هم هنوز مذهب خاصی را نپذیرفته بودند. با اینحال وجه مشترک تمام آنها معنویت، بهعنوان مؤلفه اصلی تابآوری بود.
mozhgan
چه چیز تابآوری را ممکن میسازد؟
در اینجا به پنج عاملی اشاره میکنم که اکثر افراد واجد تابآوری از آنها برخوردارند:
۱. آنها افرادی کاردان هستند و مهارت بالایی برای حل مسئله دارند.
۲. احتمال اینکه از دیگران کمک بخواهند، بیشتر است.
۳. آنها باور دارند که میتوانند برای مقابله با مشکلات و مدیریت احساساتشان کاری انجام دهند.
۴. از حمایت اجتماعی برخوردارند.
۵. با دیگران، مثل خویشاوندان و دوستان، ارتباط دارند.
البته عوامل دیگری هم هست که در اینجا قید نکردیم، اما اینها از مهمترین آنها هستند.
mozhgan
در دنیای پرتنش و پردردسر امروزی همه میخواهند بدانند چرا و چگونه عدهای بهتر میتوانند در مقابل شداید تاب آورند و دوباره بهبودی یابند. ما میخواهیم بدانیم چرا عدهای میتوانند در عین مقابله با سختیها حرکت روبهجلو داشته باشند اما عدهای دیگر در مقابله با همین سختیها درمانده و زمینگیر میشوند.
mozhgan
او هرگز نمیتوانست به عقب برگردد و برخی از جزئیات را زیبا کند. او فقط میتوانست به جلو حرکت کند و یک کلِّ زیبا بسازد.
ـ تری کلود
mozhgan
گاه برای اینکه به خود کمک کنم، صبح که از خواب بیدار میشوم به خودم میگویم: «امروز باید قبول کنم که تظاهر و خودنمایی بس است.»
شما چطور تلاش میکنید؟
mozhgan
ذهنآگاهی: یعنی میانهروی و اعتدال در برخورد با هیجانهای منفی، طوری که نه لازم باشد احساسات خود را سرکوب کنیم و نه در برچسب زدن به آن اغراق نماییم. نمیتوان درد خود را نادیده گرفت و درعینحال نسبت به خود شفقتورزید. ذهنآگاهی مستلزم آن است که افکار و احساسات خود را آنقدر بزرگ نکنیم که جنبه منفی آن بر ما غالب شود.
mozhgan
انسانیت مشترک: یعنی اینکه بدانیم رنج کشیدن و احساس نقص تجربهای است که همه انسانها با آن روبهرو میشوند و تنها برای «من» اتفاق نمیافتد
mozhgan
حجم
۱۳۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۵ صفحه
حجم
۱۳۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۵ صفحه
قیمت:
۶۴,۰۰۰
۵۷,۶۰۰۱۰%
تومان