بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هزار قدم در دل شب | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هزار قدم در دل شب

بریده‌هایی از کتاب هزار قدم در دل شب

نویسنده:تریسی چی
امتیاز:
۳.۵از ۸۷ رأی
۳٫۵
(۸۷)
آفاینا پلک‌هایش را بر هم زد. در واقع، با چندین چشمی که در امتداد گلو و سینه‌اش باز و بسته می‌شدند، پلک زد. پرسید: «همین الآنشم اون‌جا نیستی؟»
rezamahmoudi79
فرقی نمی‌کرد که مادرش چه حالی داشت، تردید داشت یا نه؛ چون در نتیجهٔ نهایی تفاوتی ایجاد نمی‌کرد: او رفته بود.
zar

حجم

۳۴۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

حجم

۳۴۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد