مهم نیست که امروز چقدر اوضاع بد است. فردا اوضاع خیلی بهتر خواهد بود.
hanishj
«نمیدانی چقدر منتظر بودم این حرف را بزنی. دیدن اینکه بهخاطر من زجر میکشی خیلی سخت بود. برای من از مرگ دردناکتر است زنی را که دوست دارم وادار کنم از رؤیاهایش دست بکشد. حتی وقتی از هم دوریم، میدانم قلبهایمان با هم است. لازم نیست نگران چیزی باشیم. من میخواهم رؤیاهایت را دنبال کنی، بدون پشیمانی.»
delvin
کوسوکه احساس میکرد ماهی کوچکی است که در اعماق اقیانوس افتاده. چنین مکانهایی در دنیا وجود داشت؛ جاهایی که مردم معجزهٔ زندهبودن را جشن میگرفتند، اما این دنیایی نبود که او بتواند در آن زندگی کند. او متولد شده بود تا روزگارش را بین حاشیههای رودخانهای باریک و کمنور سپری کند. از فردا به بعد، جایش ته آن رودخانه بود. چشمش را پایین انداخت و از همان مسیری که آمده بود برگشت. اینجا جایی برای او نبود.
me
کوسوکه احساس میکرد ماهی کوچکی است که در اعماق اقیانوس افتاده. چنین مکانهایی در دنیا وجود داشت؛ جاهایی که مردم معجزهٔ زندهبودن را جشن میگرفتند، اما این دنیایی نبود که او بتواند در آن زندگی کند. او متولد شده بود تا روزگارش را بین حاشیههای رودخانهای باریک و کمنور سپری کند. از فردا به بعد، جایش ته آن رودخانه بود. چشمش را پایین انداخت و از همان مسیری که آمده بود برگشت. اینجا جایی برای او نبود.
me
برای شروع هدفی دستنیافتنی برای خودت نگذار.
n re
چیزی که مهمه اینه که آدم چقدر تلاش میکنه.
n re
آدم باید یه جوری از زندگیش لذت ببره.
n re
آدم نمیتونه کسی رو که داره از صمیم قلب باهاش صحبت میکنه نادیده بگیره.»
n re
در زندگی همیشه اوضاع طبق برنامه پیش نمیرفت.
n re
تا آخرش این راه را ادامه بده، تا آخر آخرش.
n re