بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هی آدم! | صفحه ۱۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هی آدم!

بریده‌هایی از کتاب هی آدم!

انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۱۱۸ رأی
۴٫۲
(۱۱۸)
من یک دخترم... هنوز هم وقتی تنها میشوم، عروسکم را بغل میکنم... هر چه قدر هم تنها شده باشم، باز هم کسی را دوست دارم، هر چند‌ بی‌جان باشد، اما لبخند کوچکش را باور میکنم... من یک دخترم، اما شیطنت‌هایم را در همان باغچه‌ای جا گذاشته‌ام که قناری‌ام سال‌های سال خودش را به خواب زده....
هدیهٔ دریا
عادت هم که کرده باشم باید بلند شوم... باید انجامش دهم... باید دوباره شروع کنم... باید از پشت بام خانه نگاهی به شهرکنم و خانه‌های روشن را بشمارم... باید حدس بزنم کدام خانه فردا چراغش روشن خواهد شد... من اگر شروع نکنم! من اگر شروع نکنم و اگر خانه‌های روشن خاموش شوند و خاموش‌ها همچنان و همچنان خاموش و خاموش... آن وقتست که من اگر ستاره نگاهم کند، تحقیر خواهم شد...
~آلْبا~☘️
سر سفره پا نمی‌شوند رفیق من! بنشین! سفره‌ی دلم گرچه جای نشستن نمی‌شود رفتنت را به چشم خود دیده‌ام بمانی دلم برای خودم تنگ میشود پشت سرت را رفیق من آیا دیده‌ای؟ غرور من به زیر پایت فرش هزار شانه میشود غریبه نبودی، چرا نمی‌شناسمت؟ غریبه میمانی! خوب میشناسمت! بهانه داده‌ای دست دلم درد میکند نگاهم نکن، از نگاهت دلم سنگ میشود تو یادت نمی‌آید روزهایی که خندیدیم! وگرنه زخم زبان سهم من نمیشود! نه یادت نمی‌آید صدای رفیق گفتنم! نه یادم نمی‌ماند صدای رفیق گفتنم! کسی نمی‌فهمد چرا سکوت کرده‌ام!... برو! بمانی دلم برای خودم تنگ میشود...
~آلْبا~☘️
شهر از آن موقع ناامن شد که هر کس خودش را گم کرد!...
Mohi:/
غریبه نبودی، چرا نمی‌شناسمت؟ غریبه میمانی! خوب میشناسمت!
Mahi
نه یادت نمی‌آید صدای رفیق گفتنم! نه یادم نمی‌ماند صدای رفیق گفتنم!
m
او همیشه به حکومت خان اعتراض داشت... حتی تصمیم گرفت خان را نابود کند اما تنها چیزی که از خان گرفت خفه بود!...
:)
دیر صبح میشود و چه زود شب!... جای خالیت پر شدنی نیست که نیست... ساعتی که روی دیوار است، عقربه‌هایش به مقیاس دل من نیست که نیست... عکست را نگاه نمیکنم دیگر... هرچند چشم دزدیدن از تو برای فراموشی، راه حل خوبی نیست که نیست... در دل مانده‌ای، ای همیشه مهربان من...   مهربانی‌ات وابسته به حضورت نیست که نیست...
ارمین عبدلی
بنویس خواب، بخوان خاب... بنویس خوان، بخوان خان... نوشتن قانون دارد!
🐺😎🙂
اگر نمی‌گذشت! یک سال را میگویم! اگر یک سال نمی‌گذشت، هیچ‌گاه نمی‌فهمیدم یک سال چه قدر طول دارد! اگر نمی‌گذشت و عرض‌های شما را نمی‌شنیدم، هیچ‌گاه نمی‌فهمیدم سکوت چه قدر میتواند تلخ باشد! من هیچ وقت از تاریخ و ریاضیات سر در نیاوردم! اما حالا اگر بپرسید مساحت یک سال را برایتان حساب میکنم...
Farahani
نفس تازه بکن در هوای امن آغوش خدا که حریم امن قلب من و توست و هر اندازه تو سهم میخواهی،‌ بی‌دریغ ازآن توست
Sadaf
برو! بمانی دلم برای خودم تنگ میشود...
Sadaf
بچه جان! بنویس خواب، بخوان خاب... بنویس خوان، بخوان خان... نوشتن قانون دارد! اینجا هرج و مرج نیست، فقط بعضی قانون‌ها آنطور که نوشته میشوند، خوانده نمی‌شوند!!!...
donya Ahmadi
تو به طول کدامین لحظه تنهاییم با من مهربان بوده‌ای؟
" رابو "
هی آدم! یک روز صبح خوب شو! یک روز صبح بیدار که میشوی، به هر کجا که میروی، خودت را هم بردار و ببر
" رابو "
قلبم کجاست؟ پیش چه کس جا مانده؟ من منی گم کرده‌ام، پیش شماها مانده؟
^^
زیاد شیر خورده‌ام اما حرف‌هایم را بیشتر...
^^
سر سفره پا نمی‌شوند رفیق من! بنشین! سفره‌ی دلم گرچه جای نشستن نمی‌شود رفتنت را به چشم خود دیده‌ام بمانی دلم برای خودم تنگ میشود پشت سرت را رفیق من آیا دیده‌ای؟ غرور من به زیر پایت فرش هزار شانه میشود غریبه نبودی، چرا نمی‌شناسمت؟ غریبه میمانی! خوب میشناسمت! بهانه داده‌ای دست دلم درد میکند نگاهم نکن، از نگاهت دلم سنگ میشود تو یادت نمی‌آید روزهایی که خندیدیم! وگرنه زخم زبان سهم من نمیشود! نه یادت نمی‌آید صدای رفیق گفتنم! نه یادم نمی‌ماند صدای رفیق گفتنم! کسی نمی‌فهمد چرا سکوت کرده‌ام!...
:)
تاوان بدی داد! ابری که به جرم پوشاندن خورشید هر بهار گریست...
محدثه
مردم اینجا خیلی وقت است حرف سهراب یادشان رفته...
helya.B

حجم

۴۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۵ صفحه

حجم

۴۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۵ صفحه

قیمت:
رایگان