بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کودک، خانواده، انسان | طاقچه
تصویر جلد کتاب کودک، خانواده، انسان

بریده‌هایی از کتاب کودک، خانواده، انسان

انتشارات:نشر نی
امتیاز:
۴.۲از ۳۷ رأی
۴٫۲
(۳۷)
زبانی که من به‌کار می‌برم ارزیابی نمی‌کند. من از کلماتی که شخصیت و توانایی بچه را مورد قضاوت قرار می‌دهد پرهیز می‌کنم. من از کلماتی مانند «احمق، چلفتی، بد» و حتی کلماتی مانند «قشنگ، خوب، عالی» نیز دوری می‌کنم، به خاطر اینکه کمکی به کارها نمی‌کنند. این کلمات راه را بر کودک می‌بندند. در عوض، من از واژه‌هایی استفاده می‌کنم که توصیف می‌کنند. من چیزهایی را که می‌بینم توصیف می‌کنم. آن چیزی را که حس می‌کنم توصیف می‌کنم.
کاربر ۵۳۲۷۸۶۱
یک ابراز موافقت صمیمانه: «آره، می‌فهمم»، به فرزند شما می‌فهماند که «تمام احساسات تو، همه‌اش، برای من مهم است، چه احساسات خوب و چه بد. همه آنها بخشی از تو هستند. احساسات تو، نه مرا می‌ترساند و نه برایم تعجب‌آور است.»
کاربر ۵۷۰۵۷۰۵
مسئولیت والدین تنها خوشحال‌کردن کودک نیست، بلکه ساختن شخصیت اوست. صرفاً با خوشحال‌کردن بچه، ما خدمتی به او نکرده‌ایم. این چه ارزش‌هایی است که به فرزندان‌مان می‌دهیم اگر اجازه دهیم نسبت به حیوانات ظلم روا دارند؟ آیا می‌دانستی که «نه» می‌تواند پاسخی بس مهرآمیز باشد؟ آیا می‌دانستی که وقتی ما وارد عمل می‌شویم و بچه‌ای را از ارتکاب به کاری غیرانسانی باز می‌داریم، به او خدمت کرده‌ایم؟ اضافه بر این، ما به او می‌آموزیم چگونه یک فرد بالغ می‌تواند پای حرفی بایستد که به آن ایمان دارد.»
aedesa
هر عملی که در رابطه با کودک انجام می‌شود مهم است، به حساب می‌آید و بخشی از وجود او می‌شود.
کاربر ۵۷۰۵۷۰۵
بایستی اشیای خلاقیت‌آفرین، مانند قلم، مداد، مدادرنگی، رنگ، کاغذ، مقوا، جعبه، گچ و غیره، به‌وفور در خانه‌ها یافت شوند.»
کاربر ۵۱۱۳۵۹۲
دکتر جینات پاسخ داد: «از نظر من خنده و گریه کودک یک اندازه ارزش دارد. من هرگز نخواهم خواست از یک کودک مواهبی مانند رنجش، و غم و غصه را بگیرم. عواطف بشری شخصیت انسان را رشد می‌دهد. هر چه عواطف ما عمیق‌تر شود، انسان‌تر می‌شویم.» اِولین این مطلب را به‌راحتی قبول نمی‌کرد: «منظور شما این است که غم و غصه برای بچه خوبست؟»
کاربر ۱۵۰۳۷۰۲
«هرگز انسان بودن چیز ساده‌ای نبوده، و این کار نیازمند مبارزه مستمر است.
mh.ranjbari
هنگامی‌که کودکی تأثیرات فیزیولوژیکی گرسنگی و خستگی را تجربه می‌کند، به خودتان زحمت زیادی ندهید. یک شیرکاکائوی دلچسب کار هزار کلمه را می‌کند
mh.ranjbari
روزی که فریاد زدم: «خیلی عصبانی هستم!» و برای اولین‌بار پاسخ گرفتم: «به من چه!»، به این واقعیت پی بردم که از یک روش مناسب نباید بیش از حد استفاده کرد.
mh.ranjbari
می‌داد. وقتی بچه‌هایش سر تاب‌بازی دعوا می‌کردند، او توانست با اطمینان بگوید: «بچه‌ها! من مطمئنم که شما می‌توانید یک راه‌حل مناسب و منصفانه برای این کار پیدا کنید.» اما پیروزی اصلی، پنج دقیقه بعد اتفاق افتاد. صدای ظریفی از حیاط به گوش رسید که می‌گفت: «مامان! ما تصمیم خودمان را گرفتیم. نوبتی سوار تاب می‌شویم.»
mh.ranjbari
«تا جایی که ممکن است چند جمله را با یک جمله، و جمله را با یک کلمه، و کلمه را با یک حرکت جایگزین کنید.»
mh.ranjbari
این پدر و مادر هستند که می‌توانند به کودک بگویند که او زود به حرف آمده یا گربه‌های بی‌خانمان را جمع‌وجور کرده یا کوهنورد بی‌باکی است. چه کس دیگری به یاد خواهد آورد که او روزی ساعت آشپزخانه را درست کرد، یا یک روز که مادرش مریض بود برای همه خانواده صبحانه درست کرد. هر بچه‌ای تجربه‌های خاص خود را دارد که او را از کودکان دیگر متمایز می‌کند. و هر پدر و مادری می‌تواند صندوقچه‌ای زنده از بهترین لحظه‌های زندگی فرزندش باشد.
کاربر ۱۴۵۸۹۵۳
اگر قرار است احساسات یک والد چرخ یک خانواده را بگرداند، این احساسات باید تحت مراقبت قرار گیرند. اگر پدر یا مادری بیشتر از حد تحملش برانگیخته شود، آن‌گاه با قلبی آکنده از رنج و بدون تعادل روحی، می‌تواند بهترین موقعیت‌ها را به بدترین آنها تبدیل کند. اما چنان‌که پدر و مادری احساس ثبات، آرامش و تعادل کنند، هر مسئله را می‌شود تحمل کرد، به انجام رساند، با آن سازگاری کرد و حتی به آن خندید. آن‌گاه فرزندان در امنیت به‌سر خواهند برد و می‌شود گفت تحت مراقبت اشخاصی لایق هستند.
کاربر ۱۸۷۵۴۳۸
من کلمات توصیفی را به این دلیل می‌پسندم که آنها کودک را به حل مسائل خود دعوت می‌کنند. بگذارید مثالی بزنم: اگر کودکی یک لیوان شیر را روی زمین بریزد، به او می‌گویم: «می‌بینم که شیر ریخته است.» سپس یک تکه پارچه یا یک ابر به او می‌دهم. به‌این‌ترتیب من از سرزنش‌کردن پرهیز می‌کنم؛ بر آن چیزی که باید تأکید می‌کنم و کاری را که باید کرد، مشخص می‌کنم. اگر می‌گفتم: «احمق، تو مدام همه‌چیز را می‌ریزی، تو هرگز یاد نخواهی گرفت!» مطمئن باشید که تمام نیرویی که باید برای یافتن راه‌حل صرف می‌شد، برای دفاع از خود به‌کار می‌رفت و حتماً چنین چیزی را در پاسخ می‌شنیدم: «بابی دستم را هل داد!» یا «تقصیر من نبود، سگه بود.»
Hadise Zare

حجم

۲۶۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۳۶ صفحه

حجم

۲۶۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۳۶ صفحه

قیمت:
۸۳,۰۰۰
۶۶,۴۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد