بریدههایی از کتاب توتوچان
۴٫۲
(۵۵)
مدیر مدرسه، نام و علامت مدرسهاش را، نشانی مرکب از دو علامت توموئه ــ یکی سیاه و دیگری سفیدــ را که در کنار یکدیگر دایرهای تشکیل میدهند، انتخاب کرده بود. این علامت نمادی بود از هدف او در زمینه آموزش کودکان: جسم و جان، باید همراه یکدیگر و با هماهنگی کامل پرورش یابند.
علی ناصری مقدم
هدف از درس مبانی ضربآهنگ عبارت بود از نخست، آموزش جسم و ذهن و آگاهی یافتن بچهها از ریتم و هماهنگی، و درنتیجه کسب هماهنگی بین روان و تن. دوم تحریک و ارتقای تخیل و افزایش خلاقیت.
علی ناصری مقدم
تمرین مبانی ضربآهنگ، شخصیت را هماهنگ و موزون میکند و شخصیتِ هماهنگ و موزونْ زیبا و قوی است و با قوانین طبیعت انطباق داشته، از آنها متابعت میکند.»
علی ناصری مقدم
چنانچه کسی از او میپرسید مبانی ضربآهنگ چیست، پاسخ میداد: «ورزشی است که مکانیسم بدن را ظریف میکند؛ ورزشی که جسم و مغز و تن و روان را برای درک هماهنگی آماده میسازد.
علی ناصری مقدم
«دفعه بعد که به ده بروم، حتماً برایتان کلوچه مراسم تدفین میآورم
کاربر ۵۸۷۰۴۵۰
بدونشک درباره توتوچان نیز گلایهها و شکایتهایی از سوی آموزگاران و اولیای سایر دانشآموزان به گوش مدیر مدرسه میرسید. علت اینکه هروقت توتوچان را میدید، میگفت: «میدانی، تو واقعاً دختر خوبی هستی!» همین بود. اگر شخص بزرگسالی او را در حال گفتن این جمله میدید، میفهمید که کلمه «واقعاً» با تأکیدی که مدیر هنگام ادای آن به کار میبرد، چه اهمیتی در این جمله دارد.
آنچه مدیر مدرسه دوست داشت توتوچان درک کند، چیزی شبیه این بود: «ممکن است بعضی از مردم فکر کنند تو از برخی جنبهها دختر خوبی نیستی، اما شخصیت واقعی تو بد نیست. شخصیت تو خیلی خوب است و من از آن آگاهم.» افسوس که توتوچان، سالها بعد معنی واقعی حرف او را فهمید.
فائزه
مدیر مدرسه میگفت داشتن چشم و ندیدن زیبایی، داشتن گوش و نشنیدن موسیقی، داشتن شعور اما تشخیصندادن حقیقت، و داشتن قلبی که هرگز برانگیخته نمیشود و درنتیجه هرگز آتشی بهپا نمیکند، برای انسان امری وحشتناک است.
فائزه
بدونشک درباره توتوچان نیز گلایهها و شکایتهایی از سوی آموزگاران و اولیای سایر دانشآموزان به گوش مدیر مدرسه میرسید. علت اینکه هروقت توتوچان را میدید، میگفت: «میدانی، تو واقعاً دختر خوبی هستی!» همین بود. اگر شخص بزرگسالی او را در حال گفتن این جمله میدید، میفهمید که کلمه «واقعاً» با تأکیدی که مدیر هنگام ادای آن به کار میبرد، چه اهمیتی در این جمله دارد.
آنچه مدیر مدرسه دوست داشت توتوچان درک کند، چیزی شبیه این بود: «ممکن است بعضی از مردم فکر کنند تو از برخی جنبهها دختر خوبی نیستی، اما شخصیت واقعی تو بد نیست. شخصیت تو خیلی خوب است و من از آن آگاهم.» افسوس که توتوچان، سالها بعد معنی واقعی حرف او را فهمید.
فائزه
مدیر مدرسه میگفت داشتن چشم و ندیدن زیبایی، داشتن گوش و نشنیدن موسیقی، داشتن شعور اما تشخیصندادن حقیقت، و داشتن قلبی که هرگز برانگیخته نمیشود و درنتیجه هرگز آتشی بهپا نمیکند، برای انسان امری وحشتناک است.
فائزه
مدیر مدرسه، سیستم آموزشی معاصر را که تأکید خود را بر علوم اثباتی و نوشتن کلمات میگذارد، حقیر میشمرد. این سیستم آموزش، متمایل به ناقصکردن ادراک حسی کودک از طبیعت است و میزان درک و پذیرش او را از ندای پنهانی خداوند، یعنی الهام، کاهش میدهد.
فائزه
توتوچان درمقابل او نجوا کرد: «خداحافظ. شاید روزی دیگر، در جایی دیگر، هنگامی که خیلی بزرگتر شدهایم یکدیگر را ببینیم. شاید تا آن هنگام فلج تو خوب شده باشد.»
Ati
حوادث ترسناکی در گوشه و کنار جهان رخ میداد، اما بچهها در فضایی پُر از صلح، صمیمانه، درباره مزرعه خودشان حرف میزدند.
Ati
در زندگیاش هرگز تا این حد، چیزی را نخواسته بود و اینک آن را خیلی زود از دست داده بود.
Ati
توتو چان نیز مانند ایزادورا دانکن درحالیکه با پایی برهنه و هماهنگ با ضرب موسیقی گام برمیداشت، سراپا شادی بود و مشکل میتوانست باور کند که اجرای این حرکات جزئی از مدرسهرفتن باشد.
Ati
مدیر مدرسه میگفت داشتن چشم و ندیدن زیبایی، داشتن گوش و نشنیدن موسیقی، داشتن شعور اما تشخیصندادن حقیقت، و داشتن قلبی که هرگز برانگیخته نمیشود و درنتیجه هرگز آتشی بهپا نمیکند، برای انسان امری وحشتناک است.
Ati
شاعری بهنام باشو مینویسد:
«گوش فرادار!
غوکی میجهد به ژرفنای سکوت آبگیری باستانی!»
Ati
میگفت: «بگذارید کودکان طبیعی عمل کنند. آرزوها و اهداف و جاهطلبیهایشان را برهم نزنید. رؤیاهای آنها از رؤیاهای شما بزرگتر است.»
Ati
حجم
۲۳۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۹۴ صفحه
حجم
۲۳۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۹۴ صفحه
قیمت:
۶۸,۰۰۰
۵۴,۴۰۰۲۰%
تومان