در برابرش مقاومت نمیکنم. به این بوسه نیاز دارم. انگار سپرم را در برابرش پایین آوردهام. تمام رازهایم را به او گفتهام و این رفتار واقعی من نیست. مهربانیاش من را به دختری تبدیل کرده که نیستم. همزمان هم عاشق این دختر هستم و هم از او بیزارم.
Faranak_naseri_
آنها به وجودم آورده بودند، اما به دنیا آمدن تنها چیزی بود که از طرف آنها دریافت کردم.
به خاطر یک شب لاابالیگری به وجود آمدهام
Faranak_naseri_
گمان میکنم وقتی آدم بیخودی هستی، یکی از راهها برای ادامهٔ زندگی، پیدا کردن عیب و ایراد در باقی آدمهاست. با امید مخفی کردن بدبختیهای خودت پشت بیچارگیهای بقیه، به شدت روی بدیها و بدبختیهای دیگران متمرکز میشوی.
Faranak_naseri_