تنهایی یعنی
تو باشی و من
با صدای گنجشکها
بیدار شوم
سیّد جواد
زیباترین عاشقانهها
زنانه است
و زن بودن
مجرمانهترین کار دنیاست
سیّد جواد
با انحنای لبهایت
قند تعارف میکنی
یا لبخند ؟!
سیّد جواد
کمتر میخوابم
تا وقت بیشتری
برای دوست داشتنت
داشته باشم
سیّد جواد
میخندی
میلرزد وجودم،
قلبم روی گسل لبهای توست انگار
سیّد جواد
هرگز آشپز خوبی نمیشوم
با اینکه هر روز
حوصله میپزم
باز دیگِ صبرم
سر میرود از نبودنت
سیّد جواد
آنقدر با نداشتنت
زنده بودهام
که میتوانم
برای داشتنت
بمیرم
سیّد جواد
به اعتبار نگاه تو
پنجره را
به روی ماه بستهام
سیّد جواد
قدمهایت نبض منند
راه که میروی
قلبم میزند
سیّد جواد
همین که میخندی
لبانت شعری میشود
برای سرودن
سیّد جواد