بریدههایی از کتاب جامعه شناسی هنر
۴٫۰
(۱)
انسان برای نابود کردن سیستم ارزشهای مستقر فقط آن را به سُخره نمیگیرد، بلکه به آن تجاوز میکند.
Saeid Ghorbani
هنر به راستی حرکتی در جهت تخیل است و تخیل را میتوان کشف تجربه دانست.
Saeid Ghorbani
اگر هم اکنون میتوانستیم بر همه هستی خود دسترسی داشته باشیم، اگر همه وجودمان در دست خودمان بود، بدون شک میتوانستیم خودمان را به فراتر از آنچه اکنون محدودمان میکند برسانیم. امّا ما خودبسنده نیستیم. ما میخواهیم از آینده خبر داشته باشیم. گاهی، شکلی که به این خواست و انتظار خود میدهیم به کار کسانی میآید که مخاطب آن هستند. گاهی، این شکل هیچ وارثی ندارد. چه باک؟ این چیزی نیست که ما از پیش بتوانیم حدس بزنیم. ما به همان اندازه که ثمره گذشتهایم فرآورده نیروی تخیل خود نیز هستیم.
Saeid Ghorbani
در زمان قضیه دریفوس در فرانسه، همان تجسم انتزاعی محکومیت یک بیگناه کافی بود تا بخشهای گستردهای از جامعه اعتراض کنند. اما امروزه، کدام آدمی است که فقط به این خاطر که یک رویداد سیاسی غیر انسانی (اختناق شدید، کشتار مردم بیگناه) را بر صفحه تلویزیون دیده است زبان به اعتراض بگشاید؟ تا حد گستردهای میتوان گفت که تاریخ معاصر به صورت یک رویداد عظیم تئاتری درآمده است که از دور تماشا میشود و آدم دیگر در آن مشارکتی ندارد جز اینکه به عنوان یک آماتور آگاه به آن علاقه نشان بدهد و دربارهاش فکر کند.
Saeid Ghorbani
هنر نیز، که مانند همه انواع دیگر فعالیتهای انسانی مجبور بوده است برای بقای خود با قوانین بازار کنار بیاید، به صورت کالا درآمده است. این تحول، گرچه محتوای انسانی هنر را سستتر میکند، بر غنای مادی آن میافزاید: یک نویسنده موفق یا نمایشنامهنویس سرشناس امروزه میتواند به گونهای زندگی کند که هیچ هنرمندی در گذشته خواب آن را هم نمیدید. موفقیت به صورت شاخصترین مسأله زندگی فرهنگی درآمده است، به گونهای که چگونگی فروش آثار هنرمند یکی از ضابطههای اصلی فعالیت او دانسته میشود. یعنی هنرمندی که، در گذشته، اثر خود را همواره در قبال حمایت مادی و معنوی حامی یا ممدوح خود به او تقدیم میکرد، اکنون میکوشد آن را به فروش برساند و مهم است که در این کار تا چه حد موفق بشود یا نشود.
Saeid Ghorbani
گفتیم که در پاسخ ندای کیریلوف ــ که با اطمینان میگفت: «خدا مُرده است» ــ از همه جوامع مدرن این صدای به همان اندازه دردآلود به گوش میرسد که «هنر مرده است». بله، هنر، به عنوان موهبت و فعالیتی اختصاصی و ویژه گروههای اندک برگزیدگان جامعه به راستی هم مرده است. در عوض، هنر به صورت چیزی درآمده است که مخاطبانی از همه نوع، خوانندگان، هنردوستان و گروههای اجتماعی که «شبهجامعه» هایی موقت و متغیر را تشکیل میدهند آن را میجویند و از آن الهام میگیرند.
Saeid Ghorbani
«یکی از مهمترین تجربههایی که میتوان با یک انسان انجام داد این است که او را در شرایط اجتماعی تازهای قرار دهیم... بگذاریم که او همه طبقات اجتماعی را پشت سر بگذارد، شخص او را در موقعیتهای اجتماعی هر چه بیشتر و متفاوتتری قرار دهیم و حتی برای او و دیگران مناسباتی را به وجود بیاوریم که پیشتر وجود نداشتهاند.»
Saeid Ghorbani
انسان برای نابود کردن سیستم ارزشهای مستقر فقط آن را به سُخره نمیگیرد، بلکه به آن تجاوز میکند.
Saeid Ghorbani
این واقعیت که تن برهنه نیز برای نخستین بار تقریباً در همین زمان در نقاشیهای کراناخ، دورر و سپس نقاشان ایتالیایی و فرانسوی ظاهر میشود، آیا به معنی بخشی از همین شورش (ناآگاهانه یا آگاهانه) علیه «گناه نخستین» نیست، یعنی گناهی که تن انسان را محکوم به این کرد که چیزی جز قالبی موقتی برای روح بشر نباشد؟ تصویر کردن بدن برهنه حوا یا دیانا، با همه جزئیات، نوعی اعتراض اروتیک و هدف آن تأکید بر موجودیت خاکی و بشری تن انسان است.
Saeid Ghorbani
شمار بسیاری از انسانها و مقدار عظیمی از ثروت تحت حاکمیت سروری قرار داشتند که با خدا یکی دانسته میشد. در هر حال، میتوان چنین گفت که این گونه جوامع تصویرهایی تهدیدکننده را در مرز خود قرار میدادند، انگار که بخواهند به انسانها یادآوری کنند که جهان «آنسو» واقعیتر از جهانی است که در آن زندگی میکنند. اگوست کنت به درستی میگفت که این گونه جوامع بیش از آن که برای زندگان ساخته شده باشند برای مردگان ساخته شدهاند.
Saeid Ghorbani
«جامعه تأمینکننده زمینهای است که اندیشه منطقی در آن رشد کرده است».
Saeid Ghorbani
تعهد غاییترین نمود نظریه هنر برای هنر است، عارضهای به همان اندازه محتوم که بهایی که، به گفته توماس مان، باید برای کشف هنر و عشق پرداخت شود.
Saeid Ghorbani
بدترین بلایی که ممکن است بر سر فعالیت هنری بیاید این است که سر در درون خود فرو کند، از خود تغذیه کند و خود را به تباهی بکشد یا بر آنچه مایه نابودی آن است دامن بزند.
Saeid Ghorbani
اگر به این نکته برسیم که اثر هنری دارای ماده اجتماعی است، آنگاه مجبوریم فرمهایی را که نمایشگر این مادهاند مورد تحلیل فکری قرار دهیم، حتی اگر فرمهایی تخیلی باشند.
Saeid Ghorbani
هنگامی که آفرینش هنری به سراغ «طبیعت» میرود، چیزی را جستجو میکند که در ادراکش از حقیقت نه به واقعیت بلکه به خلاف آن نظر دارد، و این امر مستلزم تغییراتی مشابه همانهایی است که جامعه بر جهان اعمال میکند. این مقایسه به هیچ وجه خودسرانه نیست، چرا که رقابتی به همان اندازه حاد را دربردارد که، به گفته مارسل موس، میان کشیش و جادوگر وجود داشت: کشیشی که «مواهب» جامعه را به کار میگرفت تا پیوند جامعه را محکمتر کند، و جادوگری که همین مواهب همگانی را برای هدفهای شخصی به کار میگرفت. تنها انگیزه هنرمند برای اعمال این تغییرات این است که از راههای تازهای با دیگران رابطه برقرار کند، گفتگویی را برپاسازد و مشارکتی را به وجود آورد که خود جامعه نمیتواند ایجاد کند.
Saeid Ghorbani
«عقل کامل از هر افراطی میپرهیزد»
Saeid Ghorbani
حجم
۱۵۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۵۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد