خیلیها به او میگفتند که همهچیز درست میشود.
ولی هیچ چیز خوب نبود، دیگر هیچوقت خوب نمیشد
Akhlaghi
این تاریکی نیست که باید از آن بترسی، باید از هیولاهایی ترسید که از داخل نور بیرون میآیند.
میس سین
دختر با خود فکر کرد این تاریکی نیست که باید از آن بترسی، باید از هیولاهایی ترسید که از داخل نور بیرون میآیند.
کاربر ۱۱۸۰۸۱۰
این تاریکی نیست که باید از آن بترسی، باید از هیولاهایی ترسید که از داخل نور بیرون میآیند.
Shaghayegh
دختر با خود فکر کرد این تاریکی نیست که باید از آن بترسی، باید از هیولاهایی ترسید که از داخل نور بیرون میآیند
malihe madnia
خانهها قرار بود پناهگاههای امنی باشند برای محافظت از مال و جان آدمها. قرار بود پناهگاهی باشند در برابر فاجعه، سنگری باشند برای جلوگیری از شر، و خانهٔ او به بدترین شکل ممکن به جوسی خیانت کرده بود.
Shaghayegh
دختر با خود فکر کرد این تاریکی نیست که باید از آن بترسی، باید از هیولاهایی ترسید که از داخل نور بیرون میآیند.
گلابتون بانو