بریدههایی از کتاب تو، تویی؟! داستانهای کوتاه و شگفتانگیز؛ جلد سوم
۴٫۶
(۲۷)
چقدر خندهداره که یک ساعت عبادت طولانی به نظر میاد، ولی دو ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره!
Sobhan Naghizadeh
چقدر خندهداره که یک ساعت خلوت کردن با خدا طولانی و طاقتفرساست، ولی ۹۰ دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد میگذره!
Sobhan Naghizadeh
زندگی ما، حاصل افکار ماست
در کارخانهای هنگام ناهار، همه کارگران کنار هم مینشستند و با هم ناهار میخوردند. یکی از کارگرها همیشه با نوعی یکنواختی خاص و تعجبآوری، بسته ناهارش را باز میکرد و شروع به اعتراض میکرد:
ــ امیدوارم که امروز دیگه ناهارم ساندویچ کالباس نباشه... اَه، لعنت بر شیطان! من از کالباس متنفرم.
او عادت داشت هر روز بدون استثناء، از ساندویچ کالباس شکایت کند و این کار همواره بدون هیچ تغییری، هر روز تکرار میشد!
هفتهها گذشت... کمکم سایر کارگرها از رفتار او به ستوه آمده بودند و سرانجام یکی از کارگرها به زبان آمد و گفت: اگه تا این اندازه از کالباس متنفری، چرا به همسرت نمیگی یه ساندویچ دیگه برات درست کنه؟!
و او پاسخ داد: منظور از «همسرت» چیه؟! من که متأهل نیستم! من خودم ساندویچهام رو درست میکنم!
حسین آقا
از «وینستون چرچیل» درخواست شد تا در یک مدرسه ابتدایی که خود او زمانی در آن تحصیل میکرد، سخنرانی کند. مدیر مدرسه به دانشآموزان گفت که متفکر دنیای غرب، تا دقایقی دیگر برایتان سخنرانی خواهد کرد؛ و به آنان پیشنهاد کرد که قلم و کاغذ به دست گرفته و سخنان او را یادداشت کنند.
وینستون چرچیل پس از آنکه پشت تریبون قرار گرفت، نگاهی به اطراف خود کرد و گفت:
«هیچوقت، هیچوقت و هیچوقت تسلیم نشوید!»
سپس رفت و در جایش نشست.
دنیا از آن کسانی است که برای تصاحب آن با خوشخُلقی و
ثبات قدم، گام برمیدارند.
چارلز دیکنز
حسین آقا
شما با خودتان چه میکنید؟
یک شمش آهن را در نظر بگیرید که ارزش آن حدود ۵ دلار است. اگر از این شمش آهن در کوره آهنگری، نعل اسب بسازید، ارزش نعلهای ساخته شده تقریبا ۲۰ دلار خواهد بود. چنانچه همین شمش آهن را به یک کارگاه سوزنسازی بدهیم، بهای سوزنهای ساخته شده حدودا ۸۰۰,۲ دلار خواهد شد؛ ولی اگر این شمش را به یک کارخانه ساعتسازی در سویس بدهیم تا از آن فنر و چرخدنده و... بسازد که مورد استفاده در ساخت ساعت است، قیمت ساعتی که در نهایت از آن ساخته و پرداخته میشود حدود ۰۰۰,۵ دلار خواهد شد. در واقع تفاوت ارزش ایجاد شده، بین ۵ دلار تا ۰۰۰,۵ دلار است!
برای کسی که شگفتزده خود نیست، معجزهای وجود ندارد!
اشنباخ
حسین آقا
من سرد و گرم زندگی را بسیار چشیدهام و به این نتیجه رسیدهام که راز زندگی در چهار کلمه خلاصه میشود:
۱ـ اوّلین کلمه «اندیشیدن» است؛ یعنی همیشه به ارزشهایی فکر کن که دلت میخواهد زندگیات را بر پایه آنها بسازی.
۲ـ دومین کلمه «باور داشتن» است؛ یعنی وقتی همه آن ارزشها را مشخص کردی، حالا خودت را باور کن.
۳ـ سومین کلمه «در سر داشتن رؤیا» است؛ یعنی رؤیای رسیدن به خواستههایت را در سر داشته باش.
۴ـ چهارمین و آخرین کلمه «شهامت» است؛ یعنی وقتی که خودت را باور کردی و به ارزش وجودی خودت کاملاً پی بردی، حالا نوبت به آن میرسد که با شهامت هرچه تمامتر، رؤیاهایت را به واقعیت تبدیل کنی.
آن پیرمرد کسی جز «والت دیسنی» (بنیانگذار شرکت بزرگ و موفق دیسنیلند) نبود.
حسین آقا
موفقیت یعنی تمرکز
روزگاری، مردی پیکانساز در دهکدهای کوچک در هند زندگی میکرد. یک روز وقتی مشغول ساخت و پرداخت دقیق تیر در کارگاهش بود، سپاهیان شاه از آنجا گذر کردند... سپاهیان از کنار او عبور نمودند و او حتی، سر خود را هم بلند نکرد!
یکی از فرزانگان دهکده، که این صحنه را دیده بود، از پیکانساز پرسید: آیا سپاهیان پادشاه را ندیدی؟
پیکانساز با تعجب پاسخ داد: کدام سپاهیان؟!
آن مرد فرزانه، بلافاصله در برابر او تعظیم کرد و گفت: تو مرشد منی.
نتیجه:
حسین آقا
خداوند از تو نخواهد پرسید که در چه منطقهای زندگی میکردی، بلکه خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟
.
خداوند از تو نخواهد پرسید که چقدر حقوق میگرفتی، بلکه خواهد پرسید آیا سزاوار گرفتن آن بودی؟
.
خداوند از تو نخواهد پرسید که عنوان و مقام شغلی تو چه بوده، بلکه خواهد پرسید آیا آن را به بهترین نحو انجام دادی؟
.
خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباسهایی در کمد داشتی، بلکه خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟
.
برای کسی که شگفتزده خود نیست، معجزهای وجود ندارد!
اشنباخ
.
«حواستان را به جایی که میخواهید بروید، جمع کنید؛ نه به اموری که مایه وحشت شما میشود!»
.
این حرفارو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید که اون خدای دوستداشتنی و مهربانی است.
آیا این خندهدار نیست که وقتی میخواهید این حرفارو به بقیه بزنید، خیلیهارو از لیست خودتون پاک میکنید؟! به خاطر اینکه مطمئنید اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند! این اشتباه بزرگیه اگر فکر کنید دیگران اعتقاداتشون از ما ضعیفتره!!
.
داستان معروفی از «تام واتسون» بنیانگذار شرکت بزرگ کامپیوتری «آی. بی. ام» نقل میکنند که یکی از کارکنانش اشتباه بزرگی مرتکب شد و مبلغ ده میلیون دلار به شرکت ضرر زد! این کارمند به دفتر واتسون احضار شد و پس از ورود گفت: تصور میکنم که باید از شرکت استعفا دهم.
تام واتسون گفت: شوخی میکنید؟! ما همین الان مبلغ ده میلیون دلار بابت آموزش شما پول دادیم!
.
شیفتگان پرواز را میل خزیدن نیست!
هلن کلر
.
با آنچه به دست میآوریم زندگی میکنیم و با آنچه
میبخشیم زندگی میآفرینیم.
وینستون چرچیل
.
تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام میدهید متمرکز
کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند، نمیسوزانند.
گراهام بل
.
خدا وجود دارد، فقط مردم به او مراجعه نمیکنند! برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.
.
چقدر خندهداره که همه مردم میخوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به بهشت برن!
Sobhan Naghizadeh
حجم
۱۰۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۵۸ صفحه
حجم
۱۰۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۵۸ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان