بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تکفیری | طاقچه
کتاب تکفیری اثر مهدی دریاب

بریده‌هایی از کتاب تکفیری

نویسنده:مهدی دریاب
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۵۰ رأی
۴٫۳
(۵۰)
«هر که می‌خواهد ما را بشناسد، داستان کربلا را بخواند...» (سید مرتضی آوینی)
Zeinab
«جنگ ممکن است باشد یا نباشد، اما مبارزه تمامی ندارد. تحقق اسلام در جهان و برقراری عدالت، در گروِ مبارزۀ حق و باطل است. جهاد، حافظ بقای سایر اصول و فروع دین است.»
Zeinab
بالأخره وارد دود شدند. غلظت آلودگی هوا، انگیزه‌ای برای حرف زدن باقی نمی‌گذاشت.
Kosar
اگر چه خانۀ بی‌خانمان‌ها بود، اما وطن بود. وطنی که دوستش داشت. سرزمین مادری.
آترین🍃
فقط در طول سه ماه، همۀ این‌ها در این کشور ترور شدند، اما حکومت ایران تکان نخورد! شما می‌خواهید با چند ترور و انفجارِ کور، چنین حکومتی را به عقب‌نشینی وادارید؟
میلاد
گفت: اگر رئیس جمهور، نخست وزیر، بالاترین مقام قضایی کشور، چهار وزیر، بیست و هفت نمایندۀ مجلس و تعداد زیادی از دولت‌مردان یک حکومت کشته شوند، چه اتفاقی می‌افتد؟
میلاد
_ چطور شهری است؟ _ آب و هوای معتدلی دارد؛ بهشت عرب‌های خلیج. خیلی از شیوخ عرب، اینجا را به اروپا ترجیح می‌دهند.
سپیده
شبِ تهران از روزش زیباتر به نظر می‌رسید
سپیده
روی پله‌ها که قرار گرفتند، معنای دو درجۀ سانتی‌گراد را فهمیدند. سال‌ها زندگی در هوای گرم و شرجی ابوظبی، سوزِ سرما را از یادشان برده بود. خورشیدِ بعد از ظهر هم رمقی برای گرم کردن آن‌ها نداشت.
سپیده
تکانِ نشستن هواپیما، رشتۀ افکارش را پاره کرد.
سپیده

حجم

۱۳۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۱۳۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد