بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آدمی همان است که می خواند | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب آدمی همان است که می خواند

بریده‌هایی از کتاب آدمی همان است که می خواند

۳٫۲
(۵۶)
اول جمله‌ای می‌نویسم. ایده‌ای قلقلکم می‌دهد که چطور واژه‌ها را گرد هم بیاورم، مثل ماهیگیری هستم که احساس می‌کند چیزی نخ قلابش را می‌کشد. بعد جمله را کمی در ذهنم سبک‌سنگین می‌کنم. آن‌وقت آن را تایپ می‌کنم و سعی می‌کنم شکلش را به یاد آورم. بعد نگاهش می‌کنم و با صدای بلند می‌خوانمش تا ببینم آوای دلنشینی دارد یا نه. «دفاعیهٔ یک فضل‌فروش»، جو موران
blueneda
گفتهٔ ثورو در کتاب والدن را با قدری تغییر بازگو می‌کنم: «کتاب‌ها باید با همان تأنی و ملاحظه‌ای که نوشته شده‌اند، خوانده شوند»
blueneda
«افکار ما سیلان مداوم احساساتمان را تعدیل و هدایت می‌کنند و درواقع نمایندگان کل احساسات پیشین ما هستند»
blueneda
ورلین کلینکن‌بِرگ، که اذعان دارد صدها جلد کتاب را روی تبلتش خوانده، طی یادداشت مستقلی در نیویورک‌تایمز نوشته است کتاب‌های الکترونیکی‌ای که می‌خواند نه‌تنها در فضای مجازی، که از دید و یادش نیز محو می‌شوند. در نتیجه، مادیت و جسمیت آن کتاب‌ها در حال محوشدن است. به‌گفتهٔ کلینکن‌برگ اندازه، سنگینی و شکل کتاب‌های واقعی، همچنین حروف‌نگاری و صفحه‌آرایی آنها، در ذهنش ثبت می‌شوند
حسین
ملویل در رمان مرد اعتمادبه‌نفس این‌طور می‌گوید: «داستان نیز باید مانند مذهب عمل کند: باید دنیای دیگری را به نمایش بگذارد، دنیایی که احساس می‌کنیم به آن گره خورده‌ایم» (
روح سرگردان عزرائیل
روزی چهار نفر از آنها که دوستانی صمیمی بودند باهم عهد بستند هفت روز روزهٔ سکوت بگیرند. روز اول همه ساکت بودند. مراقبهٔ آنها شروع فرخنده‌ای داشت، اما وقتی شب شد و چراغ‌های نفت‌سوز کم‌سو شدند، یکی از شاگردان ناخواسته خطاب به خدمتکاری داد زد: «بیا این چراغ‌ها را درست کن.» شاگرد دوم وقتی شنید نفر اول حرف زده حیرت کرد و گفت: «قرار بود حتی یه کلمه هم حرف نزنیم.» سومی پرسید: «هردوی شما ابلهید. آخر چرا حرف زدید؟» و بالاخره شاگرد چهارم گفت: «تنها کسی که حرف نزد من هستم.»
روح سرگردان عزرائیل
ساموئل بکت هم دربارهٔ هنرش چنین می‌گوید. دست ما تا همیشه از کمال کوتاه است. پس بهتر و هشیارانه‌تر شکست بخور تا جلوی فاجعه را بگیری. هرگز هیچ چیزی عایدت نخواهد شد. تلاش نکن. خودت را ببخش؛ خرابکاری کن.
روح سرگردان عزرائیل
«زیبایی حقیقت است، حقیقت زیبایی» و این تمام چیزی است که در این جهان می‌دانید، و تمام چیزی است که باید بدانید. (۲۸۳
روح سرگردان عزرائیل
تنها چیزی که می‌توانید درموردش قطعیت داشته‌باشید این حقیقت است که همه‌چیز غیرقطعی است.
Libra
تلاطم اقتصادی با تردیدهای هولناک و ابهامات بی‌امان درآمیخته است. این واقعیت‌های نگران‌کننده به اشکال و درجات مختلف در پهنهٔ فجایع اخیر و جاری مشهودند، از همه‌گیری کووید ۱۹ گرفته تا تغییرات اقلیمی، همراه با تلاطم‌های شدید آب‌وهوایی در قالب خشکسالی‌های پی‌درپی که به‌طرز بی‌سابقه‌ای طولانی‌اند، در کنار آتش‌سوزی‌ها و سیل‌های شدیدتر و مخرب‌تر؛ از بحران‌های سیاسی و اقتصادی جهانی ناشی از مهاجرت دسته‌جمعی و بیکاری تا مسائل فردی و اجتماعی‌اعم از اعتیادهای ویرانگر، افزایش استرس و نگرانی، اختلالات شدید در روند آموزش و خدمات اجتماعی‌همگی با بحران کووید ۱۹ و تغییرات اجتناب‌ناپذیر ناشی از آن، تشدید شدند.
maryam mafakheri
با اثر هنری نه به‌منزلهٔ شیئی در این دنیا، که همچون پنجره‌ای به دنیایی دیگر مواجه می‌شویم. اگر بتوانیم شعف خاص هر پنجره را شناسایی کنیم، می‌توانیم راهی به ایجاد تغییر در خودمان باز کنیم و در نتیجه برای این شناخت‌ها ارزش قائل شویم و از آنها بهره ببری
blueneda
روزی تانزان و اِکیدو در حال عبور از راهی گل‌آلود بودند. هنوز باران سنگینی داشت می‌بارید. سر یک تقاطع، دختر زیبایی دیدند که کیمونویی به تن داشت و شال ابریشمی بر گردن، و نمی‌توانست از آن تقاطع عبور کند. تانزان فوراً گفت: «بیا دختر جان»، او را با دو دست بلند کرد و از روی گِل‌ولای عبورش داد. اکیدو چیزی نگفت تا اینکه دیروقت شب برای اقامت به معبدی رسیدند. ولی آنجا دیگر نتوانست جلوی خودش را بگیرد. پس به تانزان گفت: «ما راهب‌ها به خانم‌ها نزدیک نمی‌شویم، مخصوصاً به خانم‌های جوان و زیبا. کار خطرناکی است. تو چرا این کار را کردی؟» تانزان گفت: «من دختر را همان‌جا رها کردم. تو هنوز داری حملش می‌کنی؟»
بامن‌بخوان
کنکو دعوی خود را بیان می‌کند: تنها چیزی که می‌توانیم درموردش قطعیت داشته‌باشیم عدم‌قطعیت است.
fateme
از صمیم قلب این شعار را می‌پسندم که «بهترین حکومت آن است که به کمترین حد حکومت کند»؛ و مایلم ببینم این امر هرچه زودتر و نظام‌مندتر به اجرا درمی‌آید. اگر به اجرا درآید، نهایتاً به چیزی می‌انجامد که من نیز بدان باور دارم «بهترین حکومت آن است که اصلا حکومت نکند»؛ و اگر مردم آمادهٔ آن باشند، حکومتی خواهد شد از آنِ خودشان. «نافرمانی مدنی»‌، هنری دیوید ثورو
بامن‌بخوان
واژهٔ «جُستار» (essay، برگرفته از essayer به‌معنای «سعی کردن» در زبان فرانسوی) به معنی تلاش یا کوشش است. جستار تلاشی است برای بررسی یک ایده، کشف دلالت‌های ضمنی آن و انتقال بخشی از این فرایند تفکر و ایدهٔ حاصل از آن به خوانندگان.
بامن‌بخوان
تنها چیزی که می‌توانید درموردش قطعیت داشته‌باشید این حقیقت است که همه‌چیز غیرقطعی است.
Ali Esmaeili
خواندن برای یافتن معنا مهم است، ولی نباید این‌طور باشد که فقط برای معنا بخوانیم و هدفمان از خواندن محدود به یافتن معنا شود.
Ali Esmaeili
تغییر دادن پرسش‌هایمان سبب می‌شود هم درک ما از متون، به‌ویژه آثار ادبی، و هم ارزش آنها برای ما تغییر کند.
Ali Esmaeili
خواندنْ مسائل بیش‌ازپیش بغرنج زندگی را حل نمی‌کند ولی می‌تواند نگاه ما را به آنها ژرف‌تر کند و سبب تسکینمان شود.
Ali Esmaeili
خواندن، آنگاه که قرین مهارت و اعتمادبه‌نفس باشد، زندگی ما را بهبود می‌بخشد و کمکمان می‌کند از آن به‌شکلی بی‌کم‌وکاست‌تر لذت ببریم.
Ali Esmaeili

حجم

۳۳۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹۹ صفحه

حجم

۳۳۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹۹ صفحه

قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
۷۳,۵۰۰
۳۰%
تومان