بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چگونه آزاد باشیم | طاقچه
کتاب چگونه آزاد باشیم اثر اپیکتتوس .

بریده‌هایی از کتاب چگونه آزاد باشیم

نویسنده:اپیکتتوس .
انتشارات:نشر چرخ
امتیاز:
۳.۰از ۶ رأی
۳٫۰
(۶)
به یاد داشته باش آن‌چه به تو آسیب می‌رساند نه افراد گستاخ و پرخاشگر، که باور توست که آن‌ها به تو آسیب می‌رسانند. پس هر زمان کسی تو را خشمگین کرد، بدان که خشم تو در واقع از داوری خود تو نشئت می‌گیرد. پس بکوش تا اثر آن اختیار از کَفَت نبرد. اگر درنگ کنی و به خودت زمان بدهی به‌آسانی خود را مهار خواهی کرد.
shahram naseri
بهای به دست آوردنِ توجه چاپلوسی و تملق است.
عرفان
پس از همین لحظه بیاموز که با هر فکر یا تأثر آزارنده‌ای این‌گونه گفت‌وگو کنی: «تو تنها یک صورت ظاهری و به‌هیچ‌وجه واقعیت نداری.»
عرفان
هیچ‌چیز به‌خودی‌خود موجب رنج و زحمت آدمیان نیست، بلکه این باورهای ما دربارهٔ آن‌هاست که موجب رنج‌مان می‌شوند. به عنوان مثال، مرگ امر هولناکی نیست (که اگر بود در نظر سقراط نیز سهمگین می‌آمد)، آن‌چه هولناک است باوری است که مرگ را دهشتناک می‌شمارد. پس هر زمان که ما ناامید، آشفته یا در عذاب هستیم، نباید کسی جز خودمان را، یعنی باورهای خود را، مسئول این پریشانی بدانیم. مردمان عامی وقتی گرفتار می‌شوند، دیگران را سرزنش می‌کنند. آن‌ها که در تحصیل دانش‌اند، خود را مقصر می‌دانند. اما آن که به‌راستی فرهیخته باشد، هیچ‌کس را مقصر نمی‌داند، نه خود و نه هیچ‌کس دیگر را.
shahram naseri
هم‌تر آن‌که از سرزنش، چاپلوسی یا قضاوت کردن دربارهٔ دیگران پرهیز کن.
عرفان
برای آن‌که بتوانیم تا حد امکان زندگی ثمربخشی داشته باشیم باید با تأثرات خود، خصوصاً آن‌ها که ما را به هم می‌ریزند، مواجه شویم و یاد بگیریم که آن‌ها را مدیریت کنیم، تفسیرشان کنیم و از وقوع‌شان سر دربیاوریم و بدین ترتیب آن‌ها را، یا دست‌کم واکنش‌مان به آن‌ها را، تحت کنترل اراده و قوهٔ پذیرش خود درآوریم.
shahram naseri
شما می‌توانید به هماهنگی با طبیعت دست پیدا کنید، اگر ذهن یا اراده یا پذیرش‌تان را بر چیزهایی متمرکز کنید که تحت کنترل شماست (امیال، قضاوت‌ها، انگیزه‌ها) و به کمک عقل و درک طبیعت بیرونی خودتان را با باقی چیزها تطبیق بدهید.
shahram naseri
کدام زندان؟ منظورت همان جایی است که هم‌اکنون هست؟ زیرا او خلاف میلش در آن‌جاست و هر جایی که آدمی خلاف میل خود در آن باشد، همان زندان است. به همین خاطر سقراط در زندان نبود، چرا که او به میل خود در آن‌جا حضور داشت.
عرفان
اگر کسی در کوچه‌وخیابان به بدن تو دست‌درازی کند، تو خشمگین خواهی شد. بااین‌حال ذهنت را به هر کس که از راه رسید می‌سپاری، کسی که ممکن است به آن تعرض کند یا به عذاب و سراسیمگی دچارش سازد. آیا از آن شرم نمی‌کنی؟
عرفان
هر گاه به قصد جلب‌نظر خود را خواهان تأیید دیگران یافتی، یقین داشته باش که راهت را گم کرده‌ای. پس، از آن‌که تنها یک فیلسوف باشی خرسند باش و اگر می‌خواهی که دیگران نیز تو را به همین چشم بنگرند، در خلوت نیز همان‌گونه جلوه کن، و همین بسنده خواهد بود.
عرفان
مخواه که چیزها آن‌گونه که تو دوست داری اتفاق بیفتد، بلکه آرزو کن چنان که حقیقتاً هستند روی دهند، و رضایت از آن تو خواهد بود.
عرفان
به خاطر امتیازی که از آن تو نیست بر خود مبال. اگر اسب آراسته بگوید: «من زیبا هستم»، پذیرفتنی است. اما آن هنگام که به خود می‌بالی و می‌گویی: «من یک اسب زیبا دارم»، بپذیر که به خاطر کیفیت نیکویی به خود بالیده‌ای که متعلق به اسب است. پس چه چیز از آن توست؟ تمهید و ادارهٔ تأثرات. بنابراین، هر گاه در شیوهٔ انجام این وظیفه در هماهنگی با طبیعت عمل کردی، می‌توانی به خود ببالی؛ آن زمان است که از متاعی نیکو برخورداری که متعلق به توست و می‌توانی بدان مباهات کنی.
عرفان

حجم

۸۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۲ صفحه

حجم

۸۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۲ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد