بریدههایی از کتاب فداکاری مظنون X
۳٫۹
(۱۶)
از هیچچیز پشیمان نبود. مرگش هیچ معنای خاصی نداشت. درست همانطور که زندگیاش هیچ معنای خاصی نداشت.
zohreh
گاهی برای اینکه نجاتدهندهٔ کسی بودی تنها کاری که باید میکردی این بود که وجود داشته باشی.
zohreh
ظاهراً گرفتار این عقیده شدی که تا وقتی حقیقت رو نگی، حقیقت هیچوقت افشا نمیشه، ولی عقیدهت کاملاً درست نیست.
zohreh
سیاست بیمارستان این بود که بدون رضایت خونواده چیزی در مورد سرطان به بیماراشون نگن، پس نمیدونم اون هیچوقت فهمید چه مشکلی داشته یا نه.
zohreh
سیاست بیمارستان این بود که بدون رضایت خونواده چیزی در مورد سرطان به بیماراشون نگن، پس نمیدونم اون هیچوقت فهمید چه مشکلی داشته یا نه.»
zohreh
«دیگه زیاد کسی به خودش زحمت نمیده اسمش رو روی دوچرخهش بنویسه. گمونم این روزا مردم دیگه نمیخوان غریبهها اسمشون رو بدونن. ولی خیلی وقت پیش نبود که همه اسمشون رو روی دوچرخههاشون مینوشتن. جالبه که چطور بعضی از رسوم به مرور زمان عوض میشن.»
zohreh
«زیر نظر گرفتن مردم یکی از سرگرمیهای منه. در واقع سرگرمی خیلی جذابیه.»
zohreh
کدوم سختتره: طرح کردن یه مسئلهٔ غیرقابلحل یا حل کردن اون مسئله؟
zohreh
«وقتی مردم رو از قیدوبند زمان آزاد کنی همینطور میشه. خودشون یه برنامهٔ انعطافناپذیر میریزن.»
zohreh
او همیشه ریاضی را مثل جستوجوی گنج در نظر گرفته بود. اول باید تصمیم میگرفتی کجا را بگردی؛ بعد باید مسیر کندوکاو مناسبی را که به پاسخ منتهی میشد مشخص میکردی. اگر نتیجهای به دست نمیآوردی، باید برمیگشتی به ابتدای کار و مسیر دیگری را انتخاب میکردی. فقط با تکرار صبورانه ولی جسورانهٔ این کار میتوانستی امیدوار باشی که گنج را پیدا میکنی ـ راهحلی که هیچ کس دیگری تا به حال پیدایش نکرده بود.
zohreh
به خودش گفت: هر کاری که میکنی، فقط هول نشو. هول شدن کمکی به یافتن راهحل نمیکرد. او مطمئن بود که مسئلهشان راهحلی دارد. هر مسئلهای راهحلی داشت.
zohreh
دنیا به همهٔ چرخدندههاش احتیاج داره؛ و حتی خود چرخدندهها میتونن در این مورد که چه استفادهای ازشون بشه تصمیمگیرنده باشن. در واقع، فقط یه چرخدنده میتونه نقش نهایی خودش رو تو سیستم تعیین کنه.
zohreh
حیف که برای من و تو کار کردن بدون ساعت غیرممکنه. چه خوشت بیاد چه نیاد، ما لای چرخدندههای جامعه گیر افتادیم. این چرخدندهها رو که از هم باز کنی، ساعتهامون از کار میفته. یا بهتره بگم ما چرخدندههای داخل ساعتیم. هرچی هم پیش خودمون فکر کنیم متکی به خودمون هستیم، آخرش معلوم میشه که اینطور نیست. این مطمئناً یه مقدار اطمینان خاطر بهمون میده، ولی به این معنی هم هست که آزادی کامل نداریم.
zohreh
حجم
۲۷۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۲۷۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
قیمت:
۱۳۴,۴۰۰
تومان