بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فداکاری مظنون X | طاقچه
کتاب فداکاری مظنون X اثر کیگو هیگاشینو

بریده‌هایی از کتاب فداکاری مظنون X

امتیاز:
۳.۸از ۱۳ رأی
۳٫۸
(۱۳)
«آدما چهره‌های زیادی دارن. تعقیب‌کننده‌ها هیچ‌وقت اون آدمایی نیستن که تصور می‌کنی.»
zohreh
ایشیگامی از خود پرسید: من اینجا دارم چه‌کار می‌کنم؟ اولین باری نبود که این را از خودش می‌پرسید.
zohreh
هروقت به این حقیقت دلگیر فکر می‌کرد که ممکن است قبل از اتمام آن بمیرد، انجام هر کاری غیر از آن برایش آزاردهنده می‌شد.
zohreh
هرجا که می‌رفت پوشه‌هایش را با خودش می‌برد. تا زمانی که پژوهشش هنوز جای پیشرفت داشت استراحت و تنفسی در کار نبود. و برای کار کردن روی آن فقط به مداد و کاغذ احتیاج داشت. اگر می‌شد به حال خودش رهایش کنند تا به پژوهشش بپردازد، دیگر چیزی از این دنیا نمی‌خواست.
zohreh
با خودش می‌گفت نیازی هم به این ندارد که کسی کارش را تصدیق کند. مسلماً دوست داشت فرضیه‌هایش را منتشر کند، کارش شناخته شود و مورد نقد قرار بگیرد؛ ولی جوهر حقیقی ریاضیات این نبود. در دانشگاه همیشه بر سر اینکه چه کسی اول از همه قلهٔ کدام کوه بخصوص را فتح می‌کند رقابت بود، ولی تا زمانی که او می‌دانست خودش چه قله‌هایی را کشف کرده، همین برایش کافی بود.
zohreh
باید تا آخر عمرش با این عذاب‌وجدان زندگی می‌کرد و هیچ‌وقت روی واقعی آرامش را نمی‌دید. با خودش گفت: ولی شاید تحمل این عذاب‌وجدان خودش نوعی مجازاته.
zohreh
«این رو بگیر، ولی نذار سربارت بشه. این فقط یه هدیه‌ست. اگه به این نتیجه برسی که دوست داری با من زندگی کنی، اون‌وقت حلقه همون معنای اصلیش رو پیدا می‌کنه. لطفاً بهش فکر کن.»
zohreh
«بعضی چیزا تو زندگی هستن که مجبوریم به عنوان حقیقت بپذیریمشون، با اینکه نمی‌خوایم باورشون کنیم.»
zohreh
می‌شه یه نوجوون رو به زور برد رستوران، ولی نمی‌شه مجبورش کرد ازش لذت ببره.
zohreh
طراحی مسئله از حل کردنش سخت‌تره. تنها کاری که باید برای حلش انجام داد اینه که همیشه برای طراح مسئله احترام قائل باشی.
zohreh

حجم

۲۷۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

حجم

۲۷۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

قیمت:
۱۳۴,۴۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد