هنگام بررسی نظریههایی دربارهٔ آنچه که موجبِ موجه شدنِ باورها میشود، یا هنگام بررسی مصادیق معرفت و یا زمانی که پاسخهای متعدد به شکگرایی را مورد توجه قرار میدهیم، فرض ما این است که میتوان مصادیق باور موجه و معرفت را دریافت. ما دعاوی فلسفی متعددی دربارهٔ معرفت و توجیه را رد کردیم، زیرا با آنچه که فرض میکنیم به آن معرفت داریم یا در باور کردنش موجهایم، متعارض بودند. مثلاً وقتی در فصل قبل به این نظر پرداختیم که معرفت مستلزم یقین است، استدلال کردیم که چون ما به چیزهایی که یقینی نیستند معرفت داریم، پس معرفت مستلزم یقین نیست. همچنین نظری را رد کردیم که دربارهٔ آنچه لوازم معرفت است صحبت میکرد؛ زیرا این نظر با آنچه فرض میکنیم به آن معرفت داریم، مغایر بود. به همین ترتیب، در فصلهای مختلف کتاب فرض کردیم که کودکان و حیوانات واجد معرفتاند، و از این فرض نتیجه گرفتیم که برخی از نظریههای خاصِ معرفت اشتباه
کاربر ۶۱۳۸۶۱۸