بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عزاداری رمز محبت | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب عزاداری رمز محبت اثر مهدی صدری

بریده‌هایی از کتاب عزاداری رمز محبت

نویسنده:مهدی صدری
امتیاز:
۴.۲از ۱۴ رأی
۴٫۲
(۱۴)
امام صادق علیه‌السلام فرمود: هنگام زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام ساکت باشید و جز سخن نیک نگویید... فرشتگان حفظه نزد فرشتگان حرم سیدالشهدا علیه‌السلام حاضر می‌شوند و با آنها مصافحه می‌کنند، ولی آنها از شدّت گریه و زاری، پاسخ نمی‌دهند و به عزاداری مشغول هستند فقط هنگام ظهر و طلوع فجر آرام می‌گیرند... اما در بقیه اوقات اصلاً حرف نمی‌زنند و از گریه و دعا باز نمی‌ایستند... فقط حرف زدن شماست که آنها را مشغول می‌کند. حضرت فاطمه علیهاالسلام هنگامی که به آنها نظر می‌کند ـ همراه با هزار پیامبر، هزار صدّیق، هزار شهید، و یک میلیون از فرشتگان کروبیین که او را در گریه یاری می‌کنند (و به عزاداری همراه با آن حضرت مفتخرند) ـ او چنان ناله و فریاد کشد که تمام فرشتگان آسمان از روی دلسوزی به گریه افتند، حضرت آرام نگیرد تا پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نزد او آید و فرماید: دخترم! اهل آسمان را به گریه درآوردی، آنها را از تسبیح و تقدیس باز داشتی، بس کن، بگذار به تقدیس خداوند مشغول باشند....
آبرنگ
به خدا سوگند ما از همه به خلافت سزاوارتریم به دلیل آیات قرآن و کلام پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ولی ما خاندان از زمان وفات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله تا حال همیشه در خوف به سر برده و مورد ظلم و ستم قرار گرفته و مغلوب واقع شده‌ایم. خدا حکم کند بین ما و کسانی که در حق ما ستم کردند، بر ما چیره شدند، دیگران را نیز بر ما جری کردند، سهمی که در کتاب خداوند از غنائم بر ما مقرر شده بود از ما دریغ داشتند و مادر ما فاطمه علیهاالسلام را از ارث پدر محروم نمودند.
آبرنگ
مظلومیت حضرت زهرا علیهاالسلام در زیارات با امثال عبارات ذیل بیان شده: السلام علیک أیتها المظلومة المغصوبة، المضطهدة المقهورة. و در روایتی آمده که حضرت زهرا علیهاالسلام به پدر بزرگوارش خطاب نمود: یا أبَتاه! أمْسَینا بَعدَک مِنَ المُسْتَضْعَفینَ، یاأبَتاه! أصْبَحَتِ النّاسُ عَنّا مُعْرِضینَ، وَلَقَدْ کنّا بِک مُعَظَّمینَ فی النّاسِ غَیرُ مُسْتَضْعَفینَ، فَأی دَمْعَةٍ لفِراقِک لا تَنْهَمِلُ، وَ أی حُزْنٍ بَعدَک عَلَیک لا یتَّصِلُ، وَأی جَفْنٍ بَعَدک بِالنَّومِ یکتَحِل. آه ای پدر! بعد از تو ما را ناتوان شمردند. پدر! پس از تو مردم از ما روی‌گردان شدند. ما به واسطه تو در میان مردم عزیز بودیم و کسی ما را خوار نمی‌شمرد. پس چگونه اشک ما (پیوسته) جاری نگردد؟! چرا غم و اندوهمان همیشگی نباشد؟! و چگونه بعد از تو خواب راحت داشته باشیم؟!
آبرنگ
روزی حضرت مشغول ایراد خطبه بودند که بادیه‌نشینی فریاد برآورد: ای مردم بر من ظلم شده است. و به قصد دادخواهی به محضر او رسید. حضرت او را فرا خواند و فرمود: ای مرد به تو فقط یک ظلم شده، ولی با من به اندازه همه کلوخهای زمین و موهای بدن حیوانات، ظلم شده است. و بنابر روایتی: من هم مظلوم و ستمدیده‌ام، بیا تا در حق کسانی که به ما ظلم نموده و حقمان را نادیده گرفتند، نفرین نماییم. در روایتی دیگر آمده است که حضرت فرمود: ای مرد! ظلمی که به من شده است به مراتب از ظلمی که در حق تو نموده‌اند، بالاتر است... هیچ خانه‌ای از عرب نمی‌یابی که در ظلم به من شریک نباشد، من تا حال ـ که در مقابل تو نشسته‌ام ـ همیشه مظلوم بوده‌ام. حضرت هادی علیه‌السلام خطاب به جدّش أمیرمؤمنان علیه‌السلام عرض می‌نماید: أشْهَدُ أنَّک أوَّلُ مَظْلُومٍ وَأوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّه. گواهی می‌دهم که اولین ستمدیده و کسی که حقش غصب شد تو هستی. و ابوذر غفاری از آن حضرت به عنوان شیخ مظلوم یاد می‌کرد
آبرنگ
علی علیه‌السلام با خلفای زمان خود در مسائل قضایی و سیاسی و علمی همکاری می‌کرد، یعنی به آنها مشورت می‌داد و آنها را تقویت و تأیید می‌کرد. قضاوتهای مولی و مشورتها و جوابهای علمی او مشهور است. اشکال: عبارت: «تقویت و تأیید» قطعا صحیح نیست، حضرت هنگامی که جهل و نادانی آنها برای همگان ـ حتی کفار و اهل کتاب ـ ظاهر می‌شد، برای حفظ اساس دین علم خویش را آشکار می‌نمود، یا جایی که می‌دید اسلام در خطر است به آنها مشورت می‌داد. و همین برای اثبات عدم لیاقت آنها کافی بود، پس این تقویت و تأیید نیست! در روایتی از امام مجتبی علیه‌السلام آمده است: فلا یزال هو ـ أی عمر ـ و بعض ولاته قد وقعوا فی عظیمة، فیخرجهم منها أبی علیه‌السلام لیحتجّ علیهم بها. یعنی: همیشه عمر و برخی از والیان او در مشکلات بزرگ واقع می‌شدند، پدرم (امیرمؤمنان علیه‌السلام ) آنها را راهنمایی می‌کرد تا حجتی باشد علیه آنان (و بدانند که آنها لیاقت سرپرستی امور مسلمین را ندارند) .
آبرنگ
عبدالملک به امام صادق علیه‌السلام عرض کرد: الزیدیة یقولون: لیس بیننا وبین جعفر خلاف إلاّ أنه لا یری الجهاد، فقال: أنا لا أراه؟! بلی ـ واللّه‌ ـ إنی لأراه ولکن أکره أن أدع علمی إلی جهلهم. زیدیه گویند: تنها اختلاف ما با شما آن است که جهاد را قبول ندارید. امام صادق علیه‌السلام (با تعجب) فرمود: من جهاد را قبول ندارم؟! هرگز چنین نیست، من جهاد را بخشی از دین می‌دانم ولی حاضر نیستم علم خود را رها کنم و جهل آنها را بپذیرم. یعنی آنها به واسطه جهالت خویش خیال می‌کنند که الان زمان جهاد است و شرایط آن فراهم شده است، در حالی که من به دانش الهی می‌دانم چنین نیست، و من مأمور به قیام نیستم، پس روا نیست که من تحت تأثیر نظریه آنها قرار گیرم و از علم خویش صرف‌نظر نمایم.
آبرنگ
امام صادق علیه‌السلام فرمود: شیعیان ما جزئی از ما هستند، از زیادی گِل ما آفریده شده‌اند. آنچه باعث ناراحتی ما باشد آنها را ناراحت و آنچه ما را مسرور نماید آنها را شاد می‌کند....
آبرنگ
یکی از اموری که در این روایت داعی برای حرکت زوار ذکر شده، امید به شفاعت اهل‌بیت علیهم‌السلام در قیامت است. اما اینکه انسان نباید با تکیه به رحمت واسعه الهی، محبت اهل‌بیت علیهم‌السلام و اعمال نیک جرأت بر گناه پیدا کند و خوف و هراس او زائل گردد، این مطلب صحیح است ولی اختصاص به عزاداری و زیارت ندارد، بلکه قانون کلی الهی است که مؤمن باید بین خوف و رجاء باشد. پس اصرار بر گناه نداشتن و بقیه شرائط و قیود، اختصاص به گریه ندارد ـ که در کلام ایشان آمده: اینکه از مجلس حسین بن علی بیرون برویم و دومرتبه دنبال آن گناهان برویم، نشانۀ این است که روح ما با روح حسین بن علی پیوند نخورده است ـ بلکه در مورد توبه هم دقیقا جاری است. ولی باز آن هم بدان معنا نیست که اگر انسان لغزید و به گناه آلوده شد دیگر راه بازگشت ندارد، لذا در روایت صحیحه آمده که ابوبصیر به امام صادق علیه‌السلام عرض کرد: کدام یک از ماست که بتواند دیگر گناه نکند، حضرت فرمود: «إن اللّه‌ یحبّ من عباده المفتّن التوّاب» . یعنی: خدا دوست دارد بنده‌ای را که هر چه به فتنه دچار شود و از او گناهی سر زند، دائما توبه می‌کند و بر می‌گردد.
آبرنگ
در روایات متعدد «تباکی» بر سیدالشهدا علیه‌السلام مطلوب دانسته شده است، و کلام در این واقع شده است که مقصود از تباکی چیست؟ پاسخ: حالت گریه و حزن به خود گرفتن تباکی است. به نظر می‌رسد تباکی در دو معنا استعمال می‌شود: الف) آنکه انسان به زحمت خودش را به گریه وادار کند، اهل‌لغت گفته‌اند: تباکی: تکلّف البکاء. والتباکی: تکلّفه. وتباکی الرجل: تکلّف البکاء. ومنه: (إن لم تجدوا البکاء فتباکوا) . و برخی از روایات نیز این معنا را تأیید می‌کند، امام صادق علیه‌السلام ـ در مورد آداب دعا ـ فرمود: پس از تمجید و ثنای الهی و صلوات، حاجت خویش را بگو «وتباک ولو مثل رأس الذباب» ، یعنی: تباکی کن گرچه به اندازه سر پشه‌ای
آبرنگ
امام صادق علیه‌السلام فرمود: حضرت حسین بن علی علیهماالسلام می‌بیند کسی را که برای او گریان است، حضرت هم خودش برای گریه‌کننده استغفار می‌کند و هم از پدرانش علیهم‌السلام درخواست می‌کند که برای او طلب آمرزش نمایند. سیدالشهدا علیه‌السلام می‌فرماید: اگر زائر من می‌دانست خدا چه پاداشی برای او مهیا کرده است، خوشحالی و سرورش از بی‌تابی و جزعش بیشتر می‌شد.
آبرنگ

حجم

۶۵۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۷۶ صفحه

حجم

۶۵۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۷۶ صفحه

قیمت:
رایگان